پیش از پیوستن رسمی بازیگران به یک فیلم و امضای قرارداد با سازندگان آن، معمولاً مذاکرات زیادی در پشت صحنه صورت می گیرد، به ویژه اگر فیلمی باشد که بر روی موفقیت تجاری آن در گیشه حساب زیادی باز شده باشد.
بازیگرها ارزش خود را می دانند و می خواهند مطمئن شوند که رؤسای استودیوهای فیلمسازی که بیشترین سود را از فیلم ها می برند هم برای آن ها ارزش قائلند، به همین دلیل اغلب سهم بیشتری از دستمزد استودیوی فیلمسازی را طلب می کنند.
و مواقعی هم هست که بازیگرها واقعاً علاقه ی چندانی به بازی در یک فیلم ندارند، به همین دلیل برای محک زدن میزان راغب بودن استودیوی فیلمسازی به این همکاری، درخواست های نامعقولی مطرح می کنند تا از ویژه بودن جایگاه خود مطمئن شوند.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزیاتو، بازیگران مشهوری که در ادامه از آن ها صحبت خواهیم کرد آنقدری خوش شانس بودند که با درخواست های عجیب شان موافقت شود. بعضی از آن ها هم سعی داشتن با درخواست های غیرمعقول خود، خودخواسته شانس بازی در نقشی که علاقه ای به آن نداشتند را از میان ببرند اما در کمال تعجب، خواسته های آن ها پذیرفته شد.
رابین ویلیامز – علاء الدین و شاه دزدان (Aladdin & The King Of Thieves)
رابین ویلیامز یکی از ماندگارترین شخصیت های دیزنی را با صداپیشگی شخصیت غول چراغ جادو در انیمیشن «علاء الدین» (Aladdin) خلق کرد.
ویلیامز قبول کرد که کار صداپیشگی این شخصیت را با دستمزد تنها ۷۵ هزار دلار انجام دهد، تنها به این شرط که در تبلیغات انیمیشن از شخصیت غول چراغ جادو زیاد بهره برده نشود.
اما دیزنی که می دانست چه گنجی نصیبش شده به خواست ویلیامز پشت پا زد. این امر ویلیامز را خشمگین کرد و او تصمیم گرفت در دنباله ی انیمیشن به نام «بازگشت جعفر» (The Return of Jafar) حضور نداشته باشد، به همین دلیل دیزنی دن کستلنتا، صداپیشه ی شخصیت پدر در کارتون مشهور «سیمپسون ها» را جایگزین او کرد.
اما در زمان ساخت فیلم سوم این انیمیشن به نام «علاء الدین و شاه دزدان» دیزنی تلاش کرد ویلیامز را ترغیب به بازگشت کند، با اینکه تا آن زمان دیگر تمام بخش های مربوط به شخصیت غول چراغ جادو با صدای دن کستلنتا ضبط شده بود.
ویلیامز تصمیم گرفت برای اینکه این بار دیگر متضرر نشود ۲ خواسته ی بزرگ مطرح کند: یک دستمزد یک میلیون دلاری و دیگری عذرخواهی علنی مدیریت دیزنی.
با این حال، دیزنی از بازگشت ویلیامز استقبال کرد و هم این دستمزد هنگفت را به او پرداخت کرد و هم رئیس آن زمان دیزنی عذرخواهی علنی ای از او داشت.
آرنولد شوارتزنگر – نابودگر ۳: خیزش ماشین ها (Terminator: Rise Of The Machines)
علیرغم گمانه زنی های فراوان درباره ی موفقیت فیلم سوم «نابودگر» به دنبال موفقیت عظیم «نابودگر ۲» در سال ۱۹۹۱، آرنولد شوارتزنگر همواره تأکید داشت که بدون حضور جیمز کامرون در مقام کارگردان، هرگز حاضر به بازی در فیلم سوم این فرانشایز نخواهد بود.
شوارتزنگر نزدیک به یک دهه بر سر حرف خود ماند، تا اینکه همزمان با تصمیم استودیوی فیلمسازی برای ساخت «نابودگر ۳»، شوارتزنگر دیداری با کامرون داشت.
کامرون که معتقد بود شخصیت T-800 به او و شوارتزنگر تعلق دارد، شوارتزنگر را ترغیب کرد با درخواست یک دستمزد نامعقول، واکنش استودیوی فیلمسازی را بسنجد.
شوارتزنگر علیرغم بی میلی اش به حضور در فیلم سوم «نابودگر» به توصیه ی کامرون عمل کرد و ۳۰ میلیون دلار دستمزد درخواست کرد.
روند مذاکره ۱۸ ماه به طول انجامید و در این مدت به دلیل اضافه شدن خواسته های بیشتر از سوی شوارتزنگر، ۱۲ پیش نویس از قرارداد او تهیه شد.
برخی از این درخواست ها عبارت بودند از: پرداخت ۳ میلیون دلار بلافاصله پس از امضای قرارداد، پرداخت ۱/۶ میلیون دلار به ازای هر هفته ادامه یافتن مدت فیلمبرداری خارج از زمان مقرر، پرداخت ۱/۵ میلیون دلار هزینه ی سفر با جت های شخصی و بی شمار درخواست دیگر مانند استخدام بادیگاردهای ۲۴ ساعته و فراهم کردن لیموزین های آماده به خدمت.
و در کمال تعجب، با تمام درخواست های شوارتزنگر موافقت شد. این در حالی بود که او برای فیلم اول «نابودگر» تنها ۷۵۰ هزار دلار و برای فیلم بعدی آن ۱۵ میلیون دلار دستمزد گرفته بود.
جکی چان – ساعت شلوغی سه (Rush Hour)
گرچه فیلم های «ساعت شلوغی» به افزایش شهرت جهانی جکی چان کمک زیادی کردند، اما او نظر چندان خوبی درباره ی این فرانشایز نداشت.
چان در سال ۲۰۱۲ در مصاحبه ای اذعان کرد از همه ی فیلم هایش در هالیوود بیش از همه از «ساعت شلوغی» بیزار است.
او در اینباره گفت: «من برای بازی در هر فیلمی دلایلی و حرفی برای گفتن دارم. ولی در مورد “ساعت شلوغی” اینطور نبود. هیچ دلیلی برای بازی در آن نداشتم. فقط به من پول دهید راضی هستم. از همه ی فیلم های هالیوودی ام بیشتر از “ساعت شلوغی” بدم می آید ولی جالب است که فروش واقعاً خوبی در آمریکا و اروپا داشتند.»
و البته جکی چان با هر قسمت از این فرانشایز خواسته هایش را بیشتر کرده بود.
او برای بازی در فیلم سوم «ساعت شلوغی» ۱۵ میلیون دلار دستمزد، به اضافه ی ۱۵ درصد از درآمد حاصل از فروش فیلم و همینطور حق پخش فیلم در چین و هنگ کنگ را درخواست کرد.
با تمامی درخواست های چان موافقت شد و با توجه به فروش ۲۵۸/۱ میلیون دلاری فیلم در سطح دنیا، درنهایت دست کم ۵۳/۷ میلیون دلار نصیب او شد.
وین دیزل – سریع و خشن ۳: توکیو دریفت (The Fast & The Furious: Tokyo Drift)
شاید کسی باور نکند که ساخت ادامه ی فیلم «سریع و خشن» خیلی زود به دلیل مسائل مختلفی از جمله بی میلی وین دیزل به حضور در فیلم دوم «سریع و خشن» در هاله ای از ابهام فرو رفته بود.
وقتی تصمیم به ساخت «سریع و خشن ۳» گرفته شد، دیگر اثری از شخصیت های وین دیزل و پل واکر در داستان نبود و تمرکز بر بازیگران جوان تری قرار داشت.
اما نتیجه ی ضبط آزمایشی فیلم برای آنکه استودیوی فیلمسازی یونیورسال دوباره به سراغ دیزل برود کافی بود. آن ها از دیزل خواهش کردند یک حضور کوتاه افتخاری در سکانس پایانی فیلم داشته باشد.
دیزل که دیگر کار خود در این فرانشایز را تمام شده می دانست، قبول کرد به یک شرط حضوری افتخاری در فیلم داشته باشد.
او به جای پول خواست که استودیوی فیلمسازی یونیورسال مالکیت فرانشایز «ریدیک» (Riddick) را که نقش اول آن را دیزل ایفا کرده بود به او دهد، تا دیزل بتواند در آینده بر اساس همان شخصیت دنباله های دیگری برای این فرانشایز بسازد.
با توجه به اینکه ۲ سال پیش از آن، یونیورسال ۱۲۰ میلیون دلار صرف فرانشایز «ریدیک» کرده بود، دست کشیدن از مالکیت آن درخواست بزرگی بود اما آن ها در نهایت با خواست دیزل موافقت کردند.
مارلون براندو – سوپرمن (Superman)
در مورد حضور مارلون براندو در نقش پدر سوپرمن (کریستوفر ریو) در «سوپرمن» ِ ریچارد دانر، اینگونه نبود که براندو به طور خاص به بازی در این فیلم بی علاقه باشد، بلکه او آن زمان دیگر برای حضور در هیچ فیلمی شوق چندانی نداشت.
در سال ۱۹۷۵ براندو بالاخره قرارداد بازی در فیلم «سوپرمن» را امضا کرد، اما تنها بعد از موافقت استودیوی فیلمسازی با فهرست بلندبالای خواسته های او، از جمله پرداخت ۳/۷ میلیون دلار برای یک نقش فرعی با کمتر از ۲۰ دقیقه حضور در برابر دوربین. این در حالی بود که دستمزد کریستوفر ریو، بازیگر نقش سوپرمن تنها ۲۵۰ هزار دلار بود.
براندو همچنین ۱۱/۷۵ درصد از درآمد حاصل از فروش فیلم را هم درخواست کرد که قصد داشت آن را صرف یک مینی سریال درباره ی بومیان آمریکا کند، مجموعه ای که هرگز ساخته نشد.
دیگر درخواست های براندو عبارت بودند از: تضمین بیشتر نشدن مدت فیلمبرداری سکانس های او از ۱۲ روز و اینکه او مجبور به حفظ کردن دیالوگ هایش نباشد و به جای آن، دیالوگ ها برای او سر صحنه روی کارت نوشته شود.
به علاوه، به دلیل صادر شدن حکم جلب او در ایتالیا که قرار بود فیلم ابتدا در آنجا فیلمبرداری شود، براندو تیم تولید را مجبور کرد فیلمبرداری را به انگلیس انتقال دهند.
از آنجایی که براندو بازیگر بسیار بزرگی بود که حضورش برانگیخته شدن علاقه و کنجکاوی تماشاگران را تضمین می کرد، استودیوی فیلمسازی با همه ی خواسته های او موافقت کرد.
قشنگ بود.اگه بازیگران ایرانی هم همچین درخواست های نا مقعولی داشتن یک مقاله برامون بنویسید
جالب بود ممنون،یه دونه هم من میگم،بروس ویلیس واسه این تو قسمت سوم “بی مصرف ها” حضور نداشت چون روزی یک میلیون دلار درخواست کرده بود و درخواستش رد شده بود😏
جالب بود