«اندرو جکسون» سرپرست جلوههای ویژه بصری «اوپنهایمر» (Oppenheimer) میگوید این ادعا که فیلم بدون جلوههای ویژه رایانهای ساخته شده صحیح نیست. پیش از اکران فیلم «کریستفر نولان» گفته بود که هیچیک از نماهای «اوپنهایمر» با کمک جلوههای ویژه رایانهای خلق نشدهاند.
به گزارش مووی مگ به نقل از 30نما، جکسون برنده اسکار به «هالیوود ریپورتر» میگوید: «برخی از آن حرف چنین برداشت کردند که جلوههای ویژه رایانهای در این فیلم وجود ندارد که به وضوح صحیح نیست. جلوههای ویژه میتواند چیزهای زیادی را در بر بگیرد.» از جمله جلوههای ویژه رایانهای و جلوههای ویژه «درون-دوربینی».
در صحنه بازآفرینی آزمایش هستهای ترینیتی به رهبری «جی. رابرت اوپنهایمر» با بازی «کیلین مورفی» از جلوههای ویژه استفاده شده است. در این آزمایش که ۱۶ ژوئیه سال ۱۹۵۴ صورت گرفت یک بمب اتمی منفجر میشود.
جکسون که برای «تنت» (Tenet) برنده اسکار شده میگوید این صحنه در کمپانی «دینگ» (DNEG) تصاویر ضبط شده از جمله دود و انفجار را برداشته و با استفاده از یک نرمافزار کامپیوتری لایهبندی کردهاند تا نماهای فیلم را خلق کنند: «[نولان] تمایل نداشت از هیچ شبیهسازی رایانهای برای انفجار اتمی استفاده کند. او میخواست زبان فیلم به آن دوره تعلق داشته باشد… و با استفاده از عناصر فیلمبرداری شده عملی قصه را بازگو کند.»
جکسون ادامه میدهد که با همکاری «هویته ون هویتما» فیلمبردار «اوپنهایمر» سعی نکردهاند آن انفجار را عیناً بازسازی کنند: «یک برداشت هنری نسبتاً آزاد از ایدهها بود به جای نمایش دقیق فیزیک.»
جکسون درباره بزرگترین انفجارهای فیلم میگوید: «آنها از بشکههای ۴۴ گالنی سوخت استفاده کردند و بعد قدری مواد منفجره زیرشان قرار دادند که سوخت را مشتعل و به هوا پرتاب میکند.»
در نهایت حدود ۴۰۰ عنصر برای خلق لایههای مختلف تصاویر فیلمبرداری میشود. جکسون میگوید برای نمایش اثر انفجار روی بازیگرانی که از چند مایل دورتر آزمایش را نظاره میکردند، انفجار واقعی دیگری به وجود آمده است. در مجموع در نزدیک به ۲۰۰ نما از فیلم از جلوههای ویژه بصری استفاده شده است.
جکسون در بخش پایانی مصاحبه از شباهتهای هوش مصنوعی با بحران اتمی میگوید: «در مرز یک انقلابی هستیم نه فقط صنعت ما، بلکه همه دنیا. فکر نمیکنم مردم دقیقاً متوجه این واقعیت شده باشند که چه تغییراتی ایجاد خواهد شد.»
«اوپنهایمر» به تازگی از فروش جهانی ۷۱۷ میلیون دلاری عبور کرده است.
ما نهتنها در دنیای دین و سیاست…که در سینما هم عرازشه داریم…و جالبه این عرازشه سینما…دقیقن همچو عرازشه حکومتی عمل می کنن….. که از یه فرد بت میسازن و خدا…..و.اونها هر مخالفتی رو به عوامل امریکا نسبت میدن…..عرازشه سینمایی هم، هر نظر مخالف بتشون رو عوامل اسکورسیزی می دونن…و البته بالعکس…به قدری دنیاشون و طول و عرض تفکرشون محدوده که در جهان فقط نولان و اسکورسیزی رو میشناسن و علاقه به یکی معادل مخالفت با اون یکیه و بالعکس…این کیش شخصیت پرستی رو بندازین دور….در این دنیا هیچ کس یا چیز مقدسی وجود نداره…دنیا پر هستش از کارگردان خوب…که ممکنه کار بیخود هم بسازه…..اوپنهایمر فیلم بدی نیست…اما کیلومترها پایین تر از تبلیغیه که براش شد…نولان گفته بود:این فیلم فقط یک فیلم تاریخی نیست..فیلم ترسناکیه که خون را در رگهای شما منجمد می کند!!!!!اوپنهایمر همچی فیلمی بود؟؟؟عمرن بشه این فیلم رو دوبار دید…
لازم نبود اینطوری آسمون ریسمون ببافی. یه کامنت دادی درباره فیلم و من گفتم نقد بد و ناشیانه ایه. گفتی نقد نیست، نظره و منم میگم نظر مزخرفیه! تمام شد و رفت.
به هرچیزی که تو این دنیای خراب شده زمانی مقدس شمرده شده قسم میخورم اگه تایم لاین جهان تغییر کنه و فردا پدرخوانده رو برای اولین اکران کنن یکی بلند میشه میاد تو یه سایتی مینویسه میگه “فیلم پر دیالوگ خسته کننده ای بود و حتی یه سکانس بیاد موندنی درش وجود نداشت” !
ممکنه و این موضوع به تو ربطی نداره….توتالیتر تو ذات تو و امثال تو نهادینه شده و تحمل هیچ نظر مخالفی رو ندارید….روشنفکری امثال تو فقط در حد موافقت با نظرهاییه که همجهت با تفکر تک بعدیه خودته….برای چندمین بار تو اون سرت فرو کن هنر سلیقه اییه و یکی می تونه عاشقه یه اثر بشه و یکی متنفر از اون….
اوپنهایمر رو که دیدم بی اختیار ای ول گفتم ..نه به نولان بلکه به اتاق فکر کمپین بارینهایمر که به بهترین شکل و شاید با شارلاتان بازی کامل..کاری کردن یه فیلم در حد متوسط با موضوعی که شاید در حالت عادی فقط مورد علاقه قشر خاصی باشه…این همه تماشاگر پیدا کنه..و سکانس های کوتاه و تند و فلش بک های زیاد و تو در تو..کلن ساختار دراماتیک داستان رو به هم زده و نمی ذاره هر صحنه منعقد بشه..و لی کل داستان کند و کسل کنده با دیالوگهای تکراری جلو میره..در لس الا موس جاسوس هست..نه نیست..رابرت کمونیسته .نه کمونیست نیست…..و ما همچی دیالوگهایی رو بارها و بارها میشنوینم…..بدون انکه داستان رو به جلو ببره…هیچ سکانس به یاد موندنی در فیلم وجود نداره…ما با یک اوپرای حماسی همچو اودیسه دوهزار و یک سرو کار نداریم..بیشتر یک فیلم دادگاهی خسته کنندست….شخصیت اوپنهایمر در فیلم شبیه یه مدیر پروژه ورشکسته است و نه دانشمندی که مرزهای علم رو جابجا میکنه …انفجار اتمی که من فکر می کردم بسیار باشکوه باشه و با اونهمه تبلیغی که براش شد…در مقابل انچه در واقعیت رخ داده یه جوک بیشتر نیست…این فیلم در مقایسه با فیلم های مشابهش همچون اشخاص پنهان..تئوری همه چیز و یک ذهن زیبا و….در رتبه اخر قرار داره….
با همه چیزایی که گفتید مخالفم
خلاصه کل متن اینه: حوصلم سر رفت پس فیلم بدیه! وقتی سواد سینمایی زیر صفره و ادعا ۱۰۰۰ همینه. نه به فیلمبرداری شاهکار فیلم اشاره شده، نه به موسیقی متن، نه به بازی فوقالعاده کیلین مورفی بخصوص با چمشهاش، نه بازی های مکمل، نه فیلمنامه و نه پایانبندی. آنالیزی از سکانس ملاقات اوپنهایمر با رییسجمهور یا سکانس سخنرانی برای مردم خوشحال بعد از انداختن بمب نیست و پیام سیاسی و اجتماعی ای که داره ولی اینکه سکانس آزمایش بمب تو کیفیت پرده ای تحت تأثیر قرارتون رو میگید! تشکر، تا ماه های آینده قراره صدتا کلون دیگه از این نقد های بی ارزش ببینیم بخصوص از طرفداران لمپن اسکورسیزی که فیلمش که هنوز نیومده و از حالا بهترین فیلم تاریخ و ماقبل بشریته و قراره با این فیلم در فصل جوایز رقابت کنه!
این نظره …خان و نه نقد….هنر سلیقه اییه و هر کس می تونه از یه اثر خوشش بیاد یا نه…به تو ربطی نداره….جالبه امثال تو پز دموکراسی و روشنفکری میدن اما به شدت دگم هستید و ماهیت فاشیستی دارید
اگه تمام مراجع و منابع معتبر میگن یه فیلمی خوبه و شما میگی اون فیلم بده، پس مشکل از فیلم نیست… مشکل از شماست!
جز اون لایه بندی که گفت بقیه اش پرکتیکال هست دیگه