قسمت دوم سریال «زخم کاری: بازگشت» مانند قسمت اول، به معرفی شخصیت های جدید سریال اختصاص داده شده است.
در قسمت دوم سازندگان سریال به سراغ ایده ای رفتند که می تواند نشان از تداوم روند فساد در هولدینگ باشد. جایی که سیما را شخصیتی کاملاً مشابه سمیرا ترسیم کرده اند و در آن سو، دیالوگ های مالک در قسمت های نخست فصل قبل «زخم کاری» از زبان شفاعت تکرار می شود. جایی که شفاعت می گوید هرچه دارد از طلوعی است و سیما در پی اثبات این نکته است که شفاعت می تواند بزرگ تر از آنچه که هست باشد و نیازی به طلوعی ندارد. به نظر می رسد که هدف مهدویان در فصل دوم این بوده که این دو شخصیت را در انتهای قصه، نسخه ای احیاء شده از سمیرا و مالک معرفی کند.
با این حال، ضعف های قسمت دوم مانند قسمت اول، توی ذوق می زند. بزرگترین ضعف قسمت دوم ورود دختر شفاعت به داستان و عاشق شدن ناگهانی میثم است که روند منطقی ندارد. میثم در فصل دوم همچنان گیج و عصبانی است و تسلطی بر رفتار خودش ندارد و این که ناگهان تبدیل به پسری عاشق پیشه شود و به چرب زبانی برای جلب توجه دختر شفاعت اقدام کند، غیرقابل باور و از نکات ضعف قسمت دوم «زخم کاری: بازگشت» محسوب می شود. بعلاوه این که در قسمت دوم هنوز جنس بد بازی کامبیز دیرباز در سریال آزار دهنده است. دیرباز در نقش طلوعی هیبت چندانی ندارد و بازی دیرباز در نقشی که از به سن و سال او هم نمی خورد، موفق نبوده است.
اما مهم ترین بخش از قسمت دوم فصل «زخم کاری: بازگشت» دقیقه آخر این اپیزود بوده که در آن ما بالاخره می توانیم جواد عزتی را ببینیم که زنده است و خبر مهمی به او در خصوص ناصر داده می شود. حضور جواد عزتی باعث می شود که پازل “هملت وار” سریال تکمیل شده و به احتمال زیاد قرار است مالک بازگردد و علاوه بر قتل طلوعی، خود نیز کشته شود. باید منتظر ماند و دید که روند سریال در قسمت های بعد به چه شکلی پیش می رود.
همچنین می توانید این مطالب را درباره «زخم کاری: بازگشت» در سایت مووی مگ بخوانید:
فصل دومش افتضاح تر و ضعیفتر از فصل اول بازی نقش سمیرا و پسرش واقعا افتضاح بازی میکنن
اصلا نباید این فصل ساخته میشد. شخصیت ها تماما تکرار شخصیت های فصل قبله منتهی با بازی های بسیار بدتر. سیاوش طهمورث فقط دو قسمت در فصل قبل بازی کرد اما کاریزمای این شخصیت و تسلط او بر همه چیز با بازی بسیار خوب این بازیگر باعث شد حضور او در تمام سریال حفظ بشه. اما در این فصل طلوعی رو داریم که بازی بد کامبیز دیرباز و اداهایی که درمیاره هیچ ابهتی از طلوعی نمیسازه.
رعنا آزادی ور همچنان خوب بازی میکنه اما مشخصه که بقیه بازیگرها همراهی نمی کنن با ایشون. حالا شما بازی بسیار خوب جواب عزتی رو در کنار بازی بی نظیر رعنا آزادی ور در فصل قبل رو بی یاد بیارید که میشد شیطان رو در درون سمیرا دید.
اما فم فاتال سری جدید یعنی سیما با بازی ناراحت کننده الناز ملک که جای سمیرا رو گرفته به هیچوجه شخصیتی با ابهت، مرمور، شیطان صفت و زیرک رو نمی تونه به بیننده القا کنه و فقط نقش یه دختر روی اعصاب رو داره. و از همه بدتر بازی افتضاح مرتضی امینی تبار که نقش میثم رو بازی میکنه بشدت غیرقابل باوره به خصوص که در این دو قسمت میثم شخصیت اصلی داستان بوده و به عبارتی جایگزین شخصیت مالک بوده تا حالا. مهران غفوریان بازی بدی رو نداره اما حس میکنم نویسنده سریال توی شخصیت پردازی این شخصیت کم کاری کرده و به اندازه کافی پرداخت نشده. داستان هم که به هیچوجه کشش نداره مگر اینکه حالا با نشون دادن اینکه مالک زندس بخواد داستان وارد فاز جدیدی بشه وگرنه نه طلوعی برام اهمیتی داره، نه سیما، نه میثم و نه مرگ ناصر و نه حتی نابودی هلدینگ ریزآبادی.
امتیاز من به این دو قسمت 3 از 10 بوده که همین دو امتیاز هم به خاطر بازی خوب رعنا آزادی ور به سریال میدم
پلیس چرا انقدر داغونه اینجا؟اونایی که خلافکارن بدتر از پلیس.یه جور باهم حرف میزنن انگار تو بازار میوه تره بار دارن سر قیمت چونه میزنن.
یکیشون با ترس به پلیس میگه ساعتو درنیار:/فیلم هالیوودیه مگه؟ تو فیلم ایرانی که همش شعاره و پلیسا همشون خوبن، قراره پلیس بعد از درآوردن ساعت چکار کنه؟
میثم چرا چند شخصیتیه؟دو دقیقه عزاداره دو دقیقه عاشق دو دقیقه غیرتی:/
بدترین کاراکتر قسمت دوم طلوعی هست. کامبیز دیرباز انگار نمیخواد از نقش مجید سوزوکی بودن دربیاد. هر جور نگاش کنی بهش نمیاد بانفوذ و کله گنده باشه. طلوعی باید شخصیتی باشه قاطع و باهوش جوری که بتونه امثال مالک و سمیرا رو بازی بده. ولی هم شخصیت پردازیش افتضاحه هم دیالوگاش افتضاحه هم بازیگرش افتضاحه
سیما هم با اون نگاه و اون حرفای ضایع و مسخره، کشته همه رو. همش میخواد اثبات کنه قراره دهن همه تون سرویس بشه.همه کاراکترا هم بلااستثنا انقد احمقن که معنی حرفا و رفتاراش رو نمی فهمن.کارگردان واقعا گند زده. جوری که میخواد بیننده رو خفه کنه که ببینید قراره سیما همه رو نابود کنه.
تنها نکته مثبت این قسمت، حذف شدن ناصر بود. ناصر شخصیت اضافی بود کاملا اضافی و بی مصرف و از ابتدا هممشخص بود به زودی حذف میشه.هر چند مدل حذف شدنش خیلی مضحک بود.شفاعت یجوری سرنگ رو تو هوا میچرخوند انگار داره رقص چاقو اجرا می کنه
باریک الا
نقد درست رو تو کردی. بعد از دیدن این قسمت با خودم گفتم کاش همون فصل اول تمومش میکردن.