قسمت چهارم سریال «زخم کاری:بازگشت» یکی از ضعیف ترین قسمت های فصل دوم این سریال بود.
در قسمت چهارم به صورت واضح می توان مشکلات فیلمنامه و نداشتن ایده را شاهد بود. جایی که تماشاگر با مجموعه ای از اتفاقات بی اهمیت مواجه می شود که سریال با تاکید به آن پرداخته تا مدت زمان سریال افزایش پیدا کند.
اما نکته حائز اهمیت درباره قسمت چهارم «زخم کاری: بازگشت» این که این سریال به شکل عجیبی در حال تبلیغ محصولات و برندهای مختلف به افراطی ترین شکل ممکن است. در قسمت چهارم این سریال به راحتی می توان تبلیغ چند برند مختلف و البته نمایش چند مرتبه آسمانخراش را اضافه کرد که حداقل در فصل اول این سریال تا این حد غلظت نداشت.
اما مانند قسمت سوم، در این جا هم مشکل منطق فیلمنامه خودنمایی می کرد و برخی از اتفاقات سریال بر پایه همین مشکلات منطقی پیش خواهد رفت. هک سیستم عامل ارسال پیام گوشی آیفون اتفاقی است که سال هاست FBI از انجام آن عاجز بوده و اگر حتی، ارسال پیام توسط پیام کوتاه مخابرات را در نظر بگیریم، رصد آن توسط یک لپتاپ در منزل به صورت همزمان، غیرممکن است! این ایرادات عجیب باعث شده که فصل دوم سریال «زخم کاری» اصلاً قابل مقایسه با فصل اول نباشد.
فارغ از مشکلات منطقی در فیلمنامه، باید به کِش آمدن بی جهت سکانس ها در قسمت چهارم هم اشاره کرد. سکانس ارسال پیام بین میثم و عمویش، بیش از حد طولانی و خسته کننده است و همچنین لحظات بی کلام سریال کماکان یکی از بدترین های سریال به شمار می رود.
به طور مشخص می توان گفت که قسمت چهارم سریال «زخم کاری: بازگشت» یکی از ضعیف ترین قسمت های این سریال تا این لحظه بوده و باید دید که آیا در ادامه هم شاهد کاهش کیفیت این سریال خواهیم بود یا خیر.
مثلا خواستن طلوعی رو پدرخوانده و رئیس مافیا معرفی کنن ولی با کادیلاک دور رنگ که چراغاش یکی از یکی داغون تر و سیمکشی که از زیر ماشین معلومه!
صحنه درگیری پسر مالک با جاوید رو نگم براتون!
اوج شاهکار!!!
یکی از ایرادات مهم سریال طراحی لباس و گریم بازیگرهاست.من قسمت اول تعجب کردم و با خودم گفتم سیما کلا شاید هفت هشت سال از شفاعت کوچکتر باشه و اصلا نسبت به شفاعت خیلی جوون تر نیست.بعدا متوجه شدمکه مهران غفوریان و الناز ملک واقعا بیست سال باهم اختلاف سن دارن ولی الناز ملک رو جوری غلیظ ارایش و گریم کردن که حداقل ده سال به سن واقعی این بنده خدا اضافه شده.
کامبیز دیرباز کاملا برعکسه. مثلا قرار بوده هفتاد تا هشتاد ساله بنظر بیاد ولی فقط موهاش رو سفید کردن و چهره ش به پنجاه سال همنمیخوره
طراحی لباس افتضاحه. از میثم بگیر تا شفاعت و جاوید و …
میثم قدش کوتاهه لباس هایی که براش انتخاب کردن از نظر سایزی جوری هست که کوتاهتر نشونش میده. مثلا کت با شونه های پهن و سینه تنگ که به هیکل میثم زار میزد
فصل دوم زخم کاری قسمت به قسمت بدتر میشه گمونم یک چیزی بشه مثل سریال گیسوی استاد منوچهرهادی
اصلی ترین مشکل فیلمنامه عدم حس همزاد پنداریه
چرا و به چه دلیل باید نگران مالک ، پسرش یا بقیه کاراکتر ها شد وقتی یکی از اون یکی …تره. (منظورم بدتره بود یکم رو خودت کار کن)