خلاصه داستان «پرونده باز است» به کارگردانی کیومرث پوراحمد:
یک پسر نوجوان پس از نزاع با پسری دیگر، قتل او را رقم می زند. این موضوع باعث می شود که قاتل در معرض قصاص قرار بگیرد و حالا خانواده مقتول باید در خصوص قصاص یا عدم قصاص نوجوان تصمیم بگیرند.
کارگردان:
کیومرث پوراحمد: یکی از کارگردانان شناخته شده سینمای ایران که در دهه های گذشته با ساخت «قصه های مجید» و «خواهران غریب» توانست نام خود را بر سر زبان ها بیندازد. درگذشت پوراحمد در 16 فروردین 1402 موجی از اندوه را در میان علاقه مندان به سینما ایجاد کرد. مرگی که با اظهارات ضد و نقیض همراه بود و واکنش مختلف اطرافیان او را به همراه داشت.
نقد فیلم «پرونده باز است»:
مرحوم کیومرث پوراحمد در سالهای گذشته در عرصه فیلمسازی، همواره روندی نزولی را با شیب تند طی میکرد. فیلم قبلی این کارگردان به نام «تیغ و ترمه» نیز اثری بسیار نازل بود که حتی ابتداییترین فاکتورهای ساخت یک فیلم سینمایی را به همراه نداشت و حالا «پرونده باز است» نیز این روند نزولی را یک پله بالاتر برده و تبدیل به بدترین اثر کیومرث پوراحمد در دوران زندگیاش شده است.
«پرونده باز است» مدعی است که در حال آسیبشناسی فقر و علل بزهکاری نوجوانان است؛ اما ذهنیت نویسنده (که خود مرحوم کیومرث پوراحمد است)، نگاهی از بالابهپایین به قشر ضعیف جامعه است. در یکی از دیالوگهای فاجعهبار سریال، قاضی دادسرا خطاب به مادر مقتول که از وضعیت مالی مناسبتری برخوردار هستند میگوید: «خانم، شما که دستتون به دهنتون میرسه چرا در این محل زندگی میکنید که این اتفاق بیفتد!». جملهای عجیبوغریب که آشکارا جامعه پایینشهر را به داشتن خشونت ذاتی و کثیف بودن متهم میکند و اعلام میکند که هرکس وضعیت مالی مناسبی دارد، باید از این مناطق فاصله بگیرد؛ چراکه در غیر این صورت، وقوع قتل و خشونت انکارناپذیر است!
از این روست که نگاه فیلمساز فقید در این جا، نگاهی از بالا پایین به قشر ضعیف جامعه است و ادعای آسیبشناسی فقر نیز یک شوخی بیمزه تلقی میشود. در سکانس عجیبوغریب دیگر، هنگامی که مددکار اجتماعی به همراه روزنامهنگار در حال پیادهروی و صحبت درباره فقر و علل آن هستند، پسر خردسالی را در مقابلشان قرار دادهاند و دائم سر او را نوازش میکنند؛ گویی که وی یتیم است و نیاز به توجه قشر متوسط دارد!
فارغ از رویکرد اخلاقی فیلم که مضحک از آب درآمده، باید به جنبههای سینمایی اثر هم پرداخت. اثری که در بهترین حالت میتواند یک اثر هنرجویی باشد و هیچ نشانی از یک فیلم سینمایی ندارد. شخصیتپردازی به طور خلاصه در فیلم وجود ندارد و تیپهای مختلف، با رویکردهای سیاهوسفید در مقابل دوربین به اینطرف و آن طرف میروند و قصد دارند به تماشاگر پندهای اخلاقی بدهند. نگاه مبتذل فیلمساز به قشر ضعیف حتی در شخصیتپردازی هم مشاهده میشود، جایی که پدر قاتل لکنتزبان دارد و تأکید بسیار بر التماس و حقیر کردن خود. در واقع فیلمساز هرآنچه که میتوانسته یک مشکل برای انسان محسوب شود را در این شخصیت گنجانده تا بگوید او فردی از طبقه ضعیف جامعه است!
نقد و بررسی ویدئویی فیلم «پرونده باز است»
«پرونده باز است» در جنبههای فنی نیز فاقد کوچکترین ویژگیهای سینمایی است. دوربین اثر مانند فیلم قبلی پوراحمد، بدترین انتخاب ممکن را دارد و حتی در مقاطعی، سوژه را گم میکند! در یکی از این سکانسها، زمانی که قاتل در حال صحبت با دوستش در حیاط است، دوربین چسبیده به دیوار زندان در حال حرکت و سوژه بسیار دورتر در حال گفتن دیالوگ هستند! ازایندست مشکلات فیلمبرداری در «پرونده باز است» فراوان هستند و موسیقی بلند و غیرمعمول فیلم که یادآور همان سبک و سیاق فیلمهای اوایل دهه 70 در ایران است، در این جا مخاطب را آزار میدهد.
«پرونده باز است» به طور مشخص بدترین فیلم کارنامه هنری مرحوم کیومرث پوراحمد محسوب میشود. فیلمسازی که در عرصه فیلمسازی روندی نزولی را پیش گرفته بود و آخرین اثرش نیز بهراحتی در دسته بدترین فیلمهای او قرار میگیرد. فیلمی که نه میتواند بهدرستی آسیبشناسی اجتماعی را مدنظر قرار دهد و نه از لحاظ فرم حرفی دارد که بتواند آن را در جایگاهی بالاتر از یک اثر هنرجویی قرار بگیرد. شاید بتوان گفت که «پرونده باز است» یکی از بدترین فیلمهای سینمایی است که در سالهای اخیر ساخته شده است.
نمره: 1/10
منتقد: میثم کریمی
یک افتضاح به تمام معنا
طنز تلخ ماجرا اینه که در تمام مدت فیلم مسئول زندان به پسر قاتل میگه برای زندگیت بجنگ و رضایت بگیر و از ارزش زیاد زندگی میگه و پیام مهم فیلم همینه اما نویسنده و کارگردان خود اثر دست به خودکشی زده!
به نظر میرسه که فیلمسازان خوب کشور مانند کیومرث پوراحمد در سنین بالا میخواهند تمام حرفهایشان را یک جا و تند و سریع در یک فیلم بزنند..شاید چون فکر میکنند دیگر فرصتی برای ساخت فیلم بهشان داده نمیشود و یا دیگر از نظر جسمی توانایی کار جدید ندارند. اینرا در کارهای اخیر کیمیایی و مرحوم مهرجویی هم میبینیم..البته در لابه لای فیلم هایشان حرفای خوب و قابل تاملی هم وجود دارد اما هیچکدام در مدیوم سینما نیست و تماشاگری که میخواهد فیلم ببیند و کشش داستانی برایش داشته باشد هر دفعه بیشتر ناامید میشود..
روحش شاد که فیلم و سریال های زیبایی مثل شب یلدا را در دوران اوجش ساخت و لحظات خوبی را برایمان رقم زد..
۹۰ درصد اهالی سینمای ایران که ژست روشنفکری هم میگیرن همین نگاهه از بالا به پایینو دارن متاسفانه
قشر از دماغ فیلم افتاده
جمله آخرت تو حلقم 🤦😅