محمدرضا شریفینیا تلویزیون را بر سینما ترجیح میدهد و درباره حاشیههایی که همیشه همراهش بوده، میگوید: سینما در انحصار من نیست. من از 100 فیلمی که در سال ساخته میشود، تنها در 5 یا 6 فیلم آن بازی میکنم. بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون کسی است که سالها در نقشهای متفاوت از بازی در سریال امام علی (ع) گرفته تا «اخراجیها»، «سالاد فصل»، «صندلی خالی»، «مختارنامه»، «نقاب»، «ازدواج به سبک ایرانی»، «برج مینو»، «گیرنده»، «قلادههای طلا» و… آماری متنوع از بازیها و بازیگردانیها را در پرونده کاری خود جای داده ، اما نکته دیگر در این میان حرف و حدیثهایی است که با آوردن نام شریفینیا در ذهنها تداعی میشود؛ اینکه گفته میشود او مافیای سینما ایران است و به قولی ورودی بسیاری از افراد علاقهمند بازیگری به سینما محسوب میشود. از این رو با «محمدرضا شریفینیا» به گفتوگو نشستیم تا نظر وی را درباره صحبتهایی که در موردش میشود، جویا شویم.
* برخی میگویند شما مافیای سینمای ایران هستید، واقعا این طور است؟
– خوب، اول بگویید مافیا یعنی چه؟ این مافیا که میگویید به معنای خوب است یا بد؟ آیا منظور از مافیا، انحصار است؟ شما میگویید برخی معتقدند بخشی از سینما در انحصار محمدرضا شریفینیاست. میخواهم بدانم این تصور خوب است یا بد.
* بحث خوب یا بد بودن این موضوع نیست بلکه مهم واقعیت داشتن یا نداشتن آن است؟ سوالم را تکرار میکنم آیا واقعیت دارد که شما مافیای سینمای ایران هستید؟
– خیر، سینما در انحصار من نیست. کاش در انحصار من بود؛ اگر در انحصار من بود شما حتما یک سینمای بهتر داشتید.
* چرا؟
برای اینکه من برای سینمایی که بخواهد در انحصارم باشد تعریفی دارم که آن تعریف میتواند کمک کند به بهبود سینما. کارهایی در هنر وجود دارد که انفرادی انجام میشود، مثلا نقاشی، خطاطی، موسیقی تکساز و … اما اگر بخواهیم هنرهای گروهی را در نظر بگیرم، مثل گروه ارکستر باید همه با هم هماهنگ باشند، در غیر این صورت کار خراب میشود. ما در حوزههای هنری و سینما هم اگر هر کسی درست در جای خودش قرار بگیرد مشکلات کمتر میشود؛ یعنی گروههایی که به شکل تیمی در سینما حضور داشتند کارهای موفقتری را ارائه دادند، حتی شما در کار خبر وقتی میخواهید روزنامهای را منتشر کنید نیاز دارید با یک سری دور هم جمع شوید یا حتی اگر همفکر هم نباشید باید به لحاظ افکار و رفتار همدیگر را بشناسید، هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ رفتاری. اگر شما با چنین شرایطی تیم تشکیل دهید، میتوانید روزنامههای مطلوبتری منتشر کنید.
در سینما هم همین طور است اگر سینما از این بعد، در انحصار من باشد مسلما فیلمهای بهتری تولید خواهیم کرد. در طول سال 100 فیلم ساخته می شود، شاید از بین این تعداد من در 5 یا 6 فیلم حضور داشته باشم بقیهاش که در انحصار من نیست. اگر همه این 100 فیلم در انحصار من بود، بدانید که این 100 فیلم قابل قبولتر از آب درمیآمد.
* دلیلی هم برای این حرفهایتان دارید؟
– بله، چون من در هر کاری که مسئولیتش را قبول کنم، سعی میکنم با توجه به همه عوامل، همه چیز سر جای خود باشد و تفاوتی نمیکند در چه سطحی کار میکنم، برای کلاس اولیها یا دانشگاهیها. در حقیقت سعی میکنم بهترین تناسب را برقرار کنم، چون اعتقادم بر این است که کار برای هر سطحی باید درست انجام شود؛ به صورتی که بتواند بازگشت سرمایه داشته باشد. یعنی کار برای مخاطب مورد نظر ساخته شود و از طرف آن افراد مورد استقبال قرار گیرد.
* یک بحثی میان بازیگران وجود دارد و آن این است که برخی حاضر نیستند در تلویزیون فعالیت کنند، آنها رتبه سینما را بالاتر از تلویزیون میدانند، در این باره چه نظری دارید؟
– غیر از دو سه نفر هیچ کس نیست که در سینما باشد و به تلویزیون نیاید. البته ممکن است آنها تصورشان این باشد که سینما بالاتر از تلویزیون است، اما باز هم در تلویزیون کار کردهاند. تلویزیون یک تولید کلان دارد، در این نوع تولید همه نوع فیلم و سریال از الف ویژه تا ب و ج و دال ساخته میشود و به خاطر این تنوع سطح، ممکن است برخی افراد تصور کنند کارهایی که در تلویزیون ساخته میشود، ضعیف است. اما این افراد از این غافلاند که تلویزیون مخاطب میلیونی دارد و چه چیزی بالاتر از این که هنرمند در رسانهای کار کند که مخاطب آن میلیونی است و کارش دیده میشود. با این اوصاف اگر کسی بگوید دوست ندارد در تلویزیون باشد، حرف درستی نزده است، چون با این ذهنیت نه هنر را میشناسد نه هنرمند و نه مردم را. خود کار هنری یک هنرمند باید توسط مردم دیده شود.
در سینما چون تولید انبوه نیست و برای یک فیلم ممکن است بخش خصوصی سرمایهگذاری کند و دقت بیشتری روی ساخت آن شود، ممکن است برخی اشتیاق داشته باشند در این نوع فیلمها بازی کنند، اما باید به این توجه کنند که در سینما هم درجهبندی آثار وجود دارد. یعنی هنرمند میتواند در سینما در یک فیلم ضعیف بازی کند و در تلویزیون در یک فیلم قوی. بنابراین، این تفاوت قائل شدن بیمعنا است، چون ممکن است گاهی اوقات در تلویزیون موفقتر باشند یا برعکس. در حقیقت لوکیشن مهم نیست، مهم این است که چه چیزی در کجا ساخته میشود و چه بسا که کار تلویزیونی خوب ساخته شود که صدها برابر ارزشمندتر از فیلم سینمایی است.
* خود شما کدام را ترجیح میدهید؟ سینما یا تلویزیون؟
– من در نهایت تلویزیون را ترجیح میدهم، به خاطر مخاطب میلیونیاش؛ به دلیل اینکه کارهای ماندگار و تأثیرگذار بسیار زیادی در تلویزیون ساخته شده است. مثل سریالهای امام علی (ع)، کیف انگلیسی، سفر سبز، همسایهها، مختارنامه، مسافر ری، هزار دستان و …
* گفته میشود سیر تولید در سینما خیلی سخت شده و هزینهها بالا رفته است. در این باره نظری دارید؟
– موقعیت تولید در سینما هیچ فرقی نکرده است، اما یک مقدار هزینهها به خاطر شرایط کنونی، بیشتر شده است. اما تولید فیلم تفاوت نکرده، فقط شرایط سرمایهگذاری است که تغییر کرده است. در فیلمها با حمایت دولتی هم به میزان افزایش هزینه، بودجه افزایش یافته است.
* مدتی است که گلایه از فیلمنامههای نوشته شده در سینما زیاد شده و بازیگران باسابقهای از بازی در این فیلمنامهها پرهیز میکنند، نظر شما در این باره چیست؟ آیا واقعا ما با فقر فیلمنامه مواجه هستیم؟
– مهمترین عنصر تشکیلدهنده فیلم، اول فیلمنامه است، دوم فیلمنامه و سوم فیلمنامه. به نظرم اگر فیلمنامهها به شکل جمعی و گروهی نوشته شود، ما با مشکلات کمتری برخورد میکنیم. یعنی یک فیلمنامه را یک نفر بنویسد و بعد یک گروه 6- 5 نفره در مورد آن نظر دهند، این همان کاری است که در خارج از کشور هم انجام میشود.
در حال حاضر یکی از مشکلات سینمای ما، مشکل فیلمنامه است. یعنی اگر کارگردانی فیلمنامه خوب داشته باشد حتی با بازیگران متوسط، میتواند اثر خوبی ارائه دهد. در حقیقت قصه فیلم است که تمام زحمات شما را جواب میدهد. شما اگر فیلمی را بسازید با طراحی، پروداکشن، میزانسن و همه عوامل خوب و مطلوب، اما آن فیلم قصه خوبی نداشته باشد تماشاچی به آن بیمهری میکند. اصلا به آن نگاه نمیکند. حال اگر قصه درستی برای فیلم داشته باشیم، مطمئنا سینمای ما دارای مخاطب خواهد بود و مورد توجه قرار میگیرد.
الان هم به نظرم این طور نیست که همه فیلمنامهها بد باشد، چرا که شما در جشنوارهها میبینید از میان فیلمهایی که در ژانرهای مختلف ساخته میشود چند نمونه خوب هم میشود پیدا کرد. با همه این اوصاف فکر میکنم گروهی کار کردن در نوشتن فیلمنامه، میتواند کمک کند تا ما فیلمنامه بهتری داشته باشیم و بالطبع سینمای بهتری. البته نکته دیگر اینکه گاهی اوقات ما فیلمنامههای خوب داریم که خوب کارگردانی نمیشود و حیف میشود.
* شخص شما چه نوع فیلمنامههای را میپسندید؟
– فیلمنامههایی که پاکی و زلالی و روحیه سلحشوری و جسارت، محور آن است. فیلمنامههایی که نویسنده همه آدمها را در منجلاب فساد و تباهی قرار میدهد و بعد به عقوبت میرساند دوست ندارم و فکر میکنم برای جامعه ما مضر است.
* نظرتان درباره سینمای دفاع مقدس چیست؟
– سینمای دفاع مقدس سینمای به رخ کشیدن ابزار و آلات جنگی نیست، سینمای دفاع از آرمان و عقیده و دفاع از آب و خاک است. سرگذشت دلاورانی است که برای پاسداری از ایمانشان، دلهای خود را به صورت یک نارنجک در دست میگیرند و به قلب دشمن حمله میکنند و به شکل یک اسطوره در قلب مردم جاودانه میشوند. سیر دفاع مقدس پر از گنجینههایی ارزشمند و ناگشوده است که با یاری اندیشمندان فرهنگی میتواند گشوده شود و مثل چشمهای زلال، جانهای تشنه جوانانمان را سیراب میکند. سینمای دفاع مقدس تصویری ناب و جاودانه از شجاعت و ایثار و از خودگذشتگی دلیرمردانی است که با دستی خالی از سلاح و پر از عشق، ایمان و اعتقاد در مقابل دشمنانی که برای ریشهکن کردن فرهنگ ما کمر بسته از جان و مالشان دریغ نکردند
فارس