صفحه اصلی > نقد و بررسی سریال : نگاهی به قسمت آخر فصل سوم سریال «زخم کاری»

نگاهی به قسمت آخر فصل سوم سریال «زخم کاری»

قسمت آخر فصل سوم سریال زخم کاری

فصل سوم سریال «زخم کاری» هم به پایان خط رسید.

فصلی که با فراز و نشیب های فراوانی همراه بود در عین حال که، بسیاری از تماشاگران سریال معتقد بودند که این فصل در مقایسه با فصل دوم وضعیت به مراتب بهتری دارد.

به طور کلی می توان این ادعا را تائید کرد. فصل سوم «زخم کاری» به مراتب از فصل دوم که سرگردان و پریشان بود، عملکرد بهتری از خود به جای گذاشت اما ایرادات زیادی هم داشت.

یکی از این ایرادات، طولانی بودن بی جهت این فصل بود. فصلی که با 14 قسمت به انتها رسید اما به راحتی می شد آن را در قالب 7 یا 8 اپیزود به پایان رساند و انسجام بیشتری به آن بخشید.

دیگر ایراد مهم فصل سوم (که می توان آن را به دو فصل قبلی هم تعمیم داد)، منطق روایی سریال است. جایی که بسیاری از پازل های سریال به دور از واقعیت در کنار یکدیگر چیده شده اند و برای منطقی جلوه دادن آن ها، محمدحسین مهدویان ناگزیر به کاهش دادن سطح ضریب هوشی شخصیت ها شده است!

با نگاهی به قسمت آخر فصل سوم «زخم کاری» به راحتی می توان برخی از این ایرادات را متوجه شد. این که چرا شخصیت طلوعی که قاعدتاً می بایست یکی از بزرگترین افراد فاسد در داخل کشور باشد، در کشور ترکیه بی کس و کار شده و شبیه آوارگان باشد! فردی که در ایران بزرگترین خلافکارها در اطرافش بودند اما وقتی به ترکیه رفت، کاملاً تنها شد!

جواد عزتی فصل سوم زخم کاری

دیگر ایراد منطقی سریال که بیننده در فصل با او درگیر بوده، هلدینگ است! هلدینگی که هیچ هویتی ندارد و اتفاقات عجیب و غریب پیرامون آن حتی در اپیزود آخر هم به چشم می آید. جایی که خبر از فروش شهام دیگر شرکا ناگهان مطرح می شود و این در حالی است که بزرگترین سهام دار شرکت از آن بی اطلاع است و ناگهان خبردار می شود!

اما در کنار ایرادات پرشمار فصل سوم «زخم کاری»، باید به نکات مثبت آن هم اشاره کرد. بزرگترین نکته مثبت سریال، حضور جواد عزتی در نقش اصلی آن است. بازیگری که به تنهایی نیمی از جذابیت های سریال را در فصل سوم به دوش کشید و احتمالاً موفق ترین عنصر فصل سوم به شمار می رود. همچنین حضور رعنا آزادی ور در سریال نیز یکی از وزنه های مهم این اثر محسوب می شود که باعث افزایش جذابیت های سریال شده بود.

نکته نگران کننده اما، ادعای سازندگان است که گفته اند «زخم کاری» برای فصل چهارم بازخواهد گشت. سریالی که حتی با اگر و اما ساخت فصل دوم و سوم آن آغاز شده بود، حالا قصد دارد فصل چهارم را روانه شبکه خانگی کند. به نظر می رسد که پرونده «زخم کاری» برای همیشه بسته شده باشد اما این که مهدویان تصمیم گرفته فصل چهارم را بسازد، ترسناک ترین اتفاق ممکن برای طرفداران این سریال به شمار می رود!

نقد ویدئویی قسمت آخر فصل سوم سریال «زخم کاری» را در ادامه ببینید:

اشتراک در
اطلاع از
guest
4 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
S,S, aliakbaat
S,S, aliakbaat
2 ماه قبل

باسلام خدمت همه علاقمندان به سریال بزرگترین و بدترین ایرادی که میتوان ب فصل آخر سریال زخم کاری گرفت اینه که شخصی همچون مالک بااون سابقه و تجربه بعداز دوباره زنده شدن بعداز رهایی از زندان بعداز بخاک سپردن دو فرزندش غیر قابل باوره که بخواهد دوباره به این زودی وارد رابطه شدم اون هم از نوع عشق بگونه‌ای که همه دغدغه مالک این بوده ب عشقی برسد که هیچ نشانه‌ای ازش در دوفصل گذشته سریال اصلأ بهش هیچ گونه اشاره ایی نداشته می‌شود به جرأت گفت بعضی از ماها تجربه عشق،شکست،فریب،خیانت،و از دست دادن عزیزانمان را داشته‌ایم و بعد از گذشتن همچین اتفاقاتی بعید می‌دونم کسی دغدغه،اش عشق آبکی باشد و بدترین فاهش ترین نکته پایانی قسمت آخر فصل سوم سریال زخم کاری این بود که شخصی همچون مالک با شنیدن یک صدای ضبط شده از طرف دشمنش ب عشقش شکی ببرد که اصلأ نخواهد از زبان اون جویای حقیقت شود بدون در نظر گرفتن شرایط موجود اتفاقات و آدم‌های پیرامون زندگی اش چشم و گوش بسته همسرش بکشد از طرف دیگر مریم آشپز خانه مالک فقط با یک تحدید آبکی حاظر شود ب سیما و مالک خیانت کند در حالی که می‌توانست واقعیت را ب سیما بگوید و کمک بهتری دریافت کند با تمام احترامی که به همه عوامل سریال زخم کاری قائل هستم اما واقعا این اون پایانی نبود که بیننده منتظرش بود زیرا از نویسنده و کارگردان خواهشمندم ب شعور مخاطب کمی احترام بگذارد

باربد
باربد
6 ماه قبل

بازی نقش سمیرا وزنه هست؟ جیغ کشیدن بی هدف و الکی اسمش بازیه

باربد
باربد
6 ماه قبل

بهترین ‌کار رو کارگردان این سریال میکنه هر فصل یه سری بازیگر جوون پولی و بی استعداد رو میاره و آخر فصل همشون توی سریال میمیرن یا حذف میشن

بهار
بهار
7 ماه قبل

خیلی عجیب بود که تا اخرش مالک و سمیرا اصلا یاد دخترشون هم نکردند فقط میثم…
و اینکه طلوعی با اون همه زرنگی و کاربلدیش و اینکه از مدتها قبل میخواست از ایران بره هیچ اشنایی تو ترکیه نداشت