ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در ایران در سال 1979 ، یکی از جنجالی ترین اتفاقات میان ایران و ایالات متحده به حساب می آید. این قضیه از جایی آغاز شد که شاه سابق ایران پس از فرار از کشور، تا مدتها مقصد نامعلومی برای اقامت داشت و بسیاری از کشورها به وی و خانواده اش اجازه اقامت در آن کشور را نمی دادند. اما با موافقت نسبی ایالات متحده با حضور شاه سابق ایران در این کشور، موج اعتراضات در داخل ایران که خواستار بازپس دادن محمدرضا پهلوی به ایران و محاکه وی بودند، با شدت زیادی شکل گرفت.
در روز 13 آبان، همزمان با راهپیمایی برای گرامیداشت روز دانش آموز، عده ای از دانشجویان پیرو خط امام ، تصمیم گرفتند تا برای ابراز انزجار از آمریکا ، سفارت این کشور را در تهران ( که گفته می شد لانه جاسوسی آمریکاست ) به اشغال خود در آورند. در این بین کارمندان سفارت آمریکا در تهران مقاومت بسیاری از خود نشان دادند و سعی نمودند تا تمام اسناد و مدارک محرمانه ای را که در دست داشتند از بین ببرند، اما بطور کامل موفق به انجام اینکار نشدند و دانشجویان پس از ورود به محوطه سفارت، توانستند از نابودی تمامی اسناد جلوگیری بعمل آورند و در آخر هم تمامی کارکنان سفارت آمریکا را دستگیر کرده و از سفارت خارج کنند.این اتفاق سبب ایجاد بحران در روابط میان آمریکا و ایران شد، بطوریکه تمام تلاش های پیش از آن برای برقراری روابط احتمالی با آمریکا برای همیشه از بین رفت.
دولت آمریکا در زمان وقت ، سعی کرد تا با ارسال یک گروه از نیروهای ویژه ،گروگانها را آزاد کرده و به خانه بازگرداند، اما این عملیات پس از آن که هواپیمای این گروه در ایران در منطقه « طبس » به دلیل وزش طوفان از بین رفت، به یک شکست انجامید. پس از این واقعه، گفتگوهای زیادی میان ایران و آمریکا برای آزاد کردن گروگانها انجام شد که در نهایت پس از چند شکست متوالی، بالاخره با پذیرش پیمان نامه ای به نام « الجزایر » ، امریکا در قبال آزاد شدن گروگانهایش در ایران، متعهد شد تا برخی امتیازاتی را که به سبب خروج شاه از ایران بدست آورده بود، بازپس دهد.
تسخیر سفارت آمریکا در ایران اگرچه تا مدتها تیتر خبرگزاری ها و رسانه های سرتاسر جهان بود، اما اتفاقی دیگر هم در جریان تسخیر سفارت آمریکا در تهران به وقوع پیوسته بود که در آن دوران، بصورت وسیع به آن پرداخته نشد و آن این بود که تعداد 6 نفر از کارمندان سفارت آمریکا در هنگام تسخیر این سفارت بدست دانشجویان خط امام، موفق شده بودند از آنجا فرار کرده و خود را به محل اقامت سفیر کانادا در تهران برسانند و برای مدت 2 ماه در آنجا مخفی شوند.
آنچه که به عنوان شرح این واقعه تاریخی برای اذعان عمومی در آمریکا و کانادا منتشر شده این هست که یکی از جاسوسان سازمان سی آی اِی ( CIA ) برای نجات این 6 نفر تصمیم می گیرد تا خود را به عنوان سازنده یک فیلم علمی – تخیلی به نام « آرگو » جا بزند و به همراه چند نفر به ایران بیایند تا بتوانند به بهانه تصویربرداری بخشی از فیلم که در صحرا باید انجام شود، این شش نفر را از ایران خارج کنند و همینطو هم می شود. ظاهرا این مامور سازمان سی آی اِی با افرادش به ایران می آیند و موفق می شوند با 6 کارمند سفارت آمریکا که از سفارت گریخته بودند، دیدار کرده و در نهایت آنها را با پاسپورت جعلی کانادایی از ایران خارج کند.
اینکه این روایت تا چه حدی به واقعیت نزدیک هست، هنوز کسی به درستی نمی داند. از طرفی دولت آمریکا پس از مطرح شدن این موضوع از دولت کانادا بابت همکاری صمیمانه با آنها در جریان این اتفاق تشکر کرده و از طرف دیگر ایران بعد از این اتفاق، ناگهان رابطه اش را با سفارت کانادا به حالت تعلیق در آورد که همه این مسائل دست به دست هم داد تا وقوع چنین اتفاق مهمی علناً تایید شود. صادق قطب زاده، وزیر امور خارجه وقت ایران نیز در طی اظهار نظری درباره این ماجرا عنوان کرده بود که :« کانادا با این اقدام خود، قوانین بینالمللی را که مدعی دفاع از آن هست و همچنین حق حاکمیت ملی ایران را نقض کرده است. »
« آرگو / Argo » به کارگردانی بن افلک ، فیلمی است که قرار هست به شرح وقایع خروج شش نفر از کارمندان سابق سفارت آمریکا از ایران بپردازد. این فیلم اولین بار در جشنواره فیلم « تورنتو » در کانادا به نمایش در آمد و همزمان با نمایش « آرگو » ، کانادا بلافاصله اعلام کرد که سفارتش را در تهران تعطیل کرده است! این اقدام شاید به سبب اتفاقاتی باشد که در سالهای اخیر مابین طرفین پیش آمده بود، اما اینکه در خلال جریان جشنواره تورنتو و همزمان با این فیلم ، این اقدام صورت بگیرد کمی تا حدودی جنبه تصادفی بودن قضیه را تحت شعاع قرار می دهد. همچنین بن افلک کارگردان این فیلم در جریان برگزاری همین جشنواره، گریزی هم به سفارت تعطیل شده کانادا در تهران زد و این اقدام دولت کانادا را تحسین برانگیز عنوان کرد. حال بعد از تمامی این حواشی، « آرگو » سرانجام به اکران عمومی در آمده است تا داستانش را برای مخاطبان عام سینما روایت کند. داستان از این قرار هست :
سال 1979 هست و پس از برکنار کردن محمدرضا پهلوی از سلطنت و برچیده شدن نظام شاهنشاهی در ایران، در یک اقدام غیرمنتظره، عده ای از دانشجویان تحت عنوان ” داشنجویان خط امام ” تصمیم می گیرند به سفارت آمریکا در تهران حمله کنند و تمام کارمندان آن را دستگیر کنند و نهایتاً در این راه موفق هم می شوند. اما 6 نفر از اعضای سفارت ، موفق می شوند تا از در پشتی این محوطه پا به فرار بگذارند و در خانه سفیر وقت کانادا در تهران و همسرش ، پناه بگیرند. دولت آمریکا با اطلاع از این موضوع تصمیم می گیرد هرطور که شده این 6 نفر را از خاک ایران خارج کند تا امنیت جانی آنها به خطر نیفتد، آنها به خوبی می دانند که در شرایط بحرانی کنونی روابط بین دو کشور، امکان استرداد گروگان ها به این راحتی امکان پذیر نیست، از این رو تصمیم به اجرای نقشه ی خطرناکی می گیرند که ریسک انجام آن بسیار بالاست. نقشه از این قرار هست که یک مامور سازمان اطلاعات آمریکا (CIA ) به نام تونی مندز ( بن افلک ) تصمیم می گیرد خود را با عنوان یک فیلمساز که قصد ساخت یک فیلم تخیلی به نام « آرگو » را دارد، جا بزند تا از این طریق بتواند وارد ایران شود و به ملاقات کارمندانی که حالا در سفارت کانادا مخفی شده اند برود. وی در راه سفر به ایران یک اکیپ سینمایی با حضور جان چمبرز ( جان گودمن ) و ( آلن آرکین ) را با خود همراه می کند اما …
بدون شک برای یک مخاطب غیر ایرانی، تماشای « آرگو » بسیار لذت بخش خواهد بود چراکه داستان این فیلم با قدرت و کم نقص ، روایت می شود و تماشاگر را به خوبی تا انتها نگه می دارد. اما شاید تماشای « آرگو » برای یک مخاطب ایرانی که این مسائل جزوی از تاریخ کشورمان به حساب می آید،کمی متفاوت باشد. فیلم با یک معرفی کوتاه از تاریخچه ایران آغاز می شود و به اتفاق دهم نوامبر که حمله به سفارت آمریکاست، پایان می یابد.
جدای از این مقدمه تاثیرگذار، باید گفت که در هیچ کجای این روایت به دخالت مستقیم آمریکا در ایران اشاره ای نمی شود و در واقع این سناریو به نحوی آماده شده که ایران در هر صورت مقصر اصلی قلمداد شود! در « آرگو » مستقیماً به این نکته اشاره می شود که ” ایرانیان به سفارت آمریکا حمله کرده اند و کارمندان را به گروگان گرفتند “؛ شاید تا اینجای داستان کسی نتواند مقاومتی در برابر این روایت انجام دهد چراکه در هر صورت دانشجویان خط امام در 13 آبان ( به هر دلیلی ) سفارت آمریکا در ایران را اشغال کردند و کارمندان آن را هم دستگیر کرده بودند. در قوانین بین المللی ، ورود بی اجازه به حریم سفارت یک کشور، به معنای بی احترامی و حتی حمله به خاک آن کشور محسوب می شود که این موارد می تواند منجر به بروز یک بحران بسیار عمیق میان طرفین مناقشه باشد. خوب یا بد ، سفارت آمریکا در تهران در زمان مذکور اشغال شد و جهانیان ، اولین باری که نام ایران اسلامی را شنیدند، همراه با اشغال سفارت یک کشور بود که در نوع خودش در تاریخ بی نظیر بود.
شاید بتوان اعتراض بن افلک به اشغال سفارت را مجاز دانست ( در ایران هم موافق و مخالف زیادی درباره این اتفاق وجود دارد ) اما از اینکه مردم ایران در سرتاسر فیلم به عنوان موجوداتی ” شبه وحشی ” نشان داده شوند، نشان از ضعف عمیق دید وی دارد. مردم ایران در « آرگو » انسانهایی هستند که ظاهراً هیچ اراده ای از خودشان ندارند و طرفدار بی چون و چرای خشونت هستند. این دید کاملاً سطحی سازندگان باعث شده که باورپذیر بودن « آرگو » برای منِ ایرانی ، تا حدود زیادی امکان پذیر نباشد، چراکه کاملاً هویداست اتفاقاتی که در خلال فیلم رخ می دهد با اغراق و تخیل همراه بوده است و عبارت « این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است » که در ابتدای فیلم نمایش داده می شود را به حاشیه می راند.
« آرگو » از لحاظ جزییات مربوط به داخل ایران ضعیف عمل کرده و البته این را هم بگویم که این موضوع برای هیچکس به جز ما مخاطبین ایرانی این فیلم مهم نخواهد بود که این دکور و صحنه پردازی ها صحیح ساخته شده اند یا خیر! از این رو سازندگان زحمت چندان زیادی به خود نداده اند تا به جز استفاده از ” ریش ” و ” عینک ” ، از موارد دیگری برای به تصویر کشیدن ظاهر ایرانیان استفاده کنند و باید بگویم ایرانیان در « آرگو » همان انسانهایی هستند که چندین ساله تمام جهان آنها را از رسانه های دولتی و خصوصی مشاهده کرده اند.
اما اگر بخواهم از موارد ایرانی این فیلم بگذرم، باید عرض کنم که « آرگو » یکی از بهترین تریلرهای سال است که احتمالاً در چندین رشته از جمله بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری نقش مکمل مرد ( برای آلن آرکین ) ، کاندید جایزه اسکار خواهد شد. بن افلک پس از ساخت دو فیلم بسیار موفق « شهر / The Town » و « رفته عزیزم رفته / Gone Baby Gone »، در « آرگو » به یک پختگی کامل در روایت داستان رسیده است و این پختگی را می توانید در فریم به فریم فیلم مشاهده نمائید.
یکی از نکات تحسین برانگیز در کارگردانی « آرگو » این بوده که تماشاگر اگرچه پیش از تماشای این فیلم به خوبی از آغاز و پایان داستان مطلع هست، اما افلک به طور کامل موفق به ایجاد حس تعلیق در تماشاگر شده، بطوریکه 30 دقیقه پایانی فیلم که فرار مندز و افرادش قرار هست اوج داستان « آرگو » باشد ، به شدت نفس گیر و جذاب است. همچنین افلک کاری ناممکن را هم ممکن کرده و آن ایجاد حس طنز در برخی صحنه های فیلم بوده که خوشبختانه با کنترل کامل انجام شده و فیلم را از یکدستی خارج نکرده است. ایجاد حس طنز آن هم در فیلمی در ژانر تریلر که براساس یک رخداد تاریخی مهم ساخته شده باشد، می تواند منجر به از هم پاشیدن حس همراهی تماشاگر شود، اما افلک به خوبی این بخش از فیلم را مدیریت کرده و باید بگویم که او در مجموع یک اثر یکدست و فوق العاده جذاب به مخاطب ارائه داده است.
بن افلک در مقام بازیگری، هرگز در حد یک ستاره نبوده و بطور کلی با در نظر گرفتن کارنامه بازیگری او می توان گفت که او برای بازیگری ساخته نشده است. اما اینبار وی در نقش اصلی فیلم ، قابل قبول و باورپذیر هست و تماشاگر هم به خوبی او را تا انتهای فیلم همراهی می کند، فکر می کنم این اولین بار هست که بن افلک را تا این حد قانع کننده در نقش اصلی دیده ام ! به غیر از افلک، باید به بازی عالی آلِن آرکین بی حوصله را هم اضافه کنم که بهترین بازی فیلم را انجام داده و اگر آکادمی روی خوشی به این پیرمرد نشان دهد، می تواند بار دیگر به اسکار فکر کند. حضور جان گودمن هم موثر هست.
دادن امتیاز به « آرگو » برایم کار بسیار مشکلی هست چراکه باید به مواردی توجه کنم که شاید هرگز در یک فیلم دیگر تا این حد به آن واکنش نشان نمی دادم. شاید من اگر ایرانی نبودم و نمی دانستم که در حقیقت چه اتفاقاتی در تاریخ روابط دو کشور به وقوع پیوسته، می توانستم این فیلم را بهترین تریلر سال با در نظر گرفتن تمام جوانب عنوان کنم، اما وقتی که به « آرگو » نگاه می کنم و می بینم که در نهایت تمام کاسه کوزه های این جریان و پیشینه آن هم سر ما شکسته شده ( شاید لازم باشد یکی در این میان کودتای 28 مرداد را به درستی به آنها یادآوری کند تا اینقدر خلاصه وار که در ابتدای فیلم نشان داده می شود، از کنارش نگذرد!)، نمی توانم به این راحتی « آرگو » را از لحاظ محتوای فیلمنامه باور کنم و به آن نمره کامل بدهم. « آرگو » از لحاظ سینمایی یک اثر یکدست و کامل است اما جزییاتش مربوط به ایران، اشکالات فراوانی دارد که با نگاه چندباره به آن کاملاً نمایان می شود که این اثر مستقل ساخته نشده و عوامل بسیاری در شکل گیری آن دخیل بوده است.
منتقد : میثم کریمی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.
به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید
آرگو : Argo
کارگردان : Ben Affleck
نویسنده : Joshuah Bearman ، Chris Terrio
بازیگران :
Ben Affleck … Tony Mendez
Bryan Cranston … Jack O’Donnell
Alan Arkin … Lester Siegel
John Goodman … John Chambers
و…
ژانر : تریلر
رده سنی : R( مناسب برای افراد بالای 17 سال)
زمان : 120 دقیقه