«کریستین بیل» بازیگر نقش بتمن میگوید: هیچ وقت در زندگی شیفته سوپرمن، اسپایدرمن یا بتمن نبودم. پدرم برایم یک الگوی خوب و مناسب بود. او به من نصیحت کرد هیچ وقت زندگی را به صورت یک چیز کسلکننده نبینم.
«کریستین بیل» بازیگر غیرمتعارف سینما، با بازی در سهگانه بتمنی کریستوفر نولان، سینمای پولساز را هم تجربه کرد. او که متولد سال 1974 است، در نوجوانی در «امپراطوری خورشید» بازی کرد و تا به حال در یک دو جین فیلمهای غیرمتعارف و روشنفکرانه بازی کرده است. با وجود ایفای نقش مرد خفاشی در سهگانه ابرقهرمانانه و کمیک استریپی «بتمن»، نمیتوان به او لقب یک بازیگر سینمای عامهپسند و هالیوودی را داد. بیل سال قبل برای ژانگ ییمو فیلمساز سرشناس سینمای چین درام ضد جنگ «گلهای جنگ» را بازی کرد.
از فیلمهای مطرح این بازیگر میتوان به «سه و ده دقیقه به یوما» (نسخه دوبارهسازی شده یک وسترن موفق کلاسیک)، «پرستیژ»، «رستگاری ترمیناتور»، «دوران سخت» و «روانی آمریکایی» اشاره کرد. کریستین بیل اصلیتی انگلیسی دارد و فیلمهایش از جمله کارهای محبوب منتقدان سینمایی است. او در تعدادی نمایش تئاتری هم بازی کرده و در چند کار تلویزیونی هم به عنوان بازیگر اصلی یا مهمان ظاهر شده است.
آنچه در ادامه میآید گفتوگویی با این بازیگر است؛
* بعضیها میگویند یک بازیگر باید بزرگتر از فیلمی باشد که بازی میکند، با این اظهار نظر موافقید؟
– خیر، یک بازیگر هیچ وقت نباید سوار بر فیلم و فیلمنامه شود و خودش را چیزی بالاتر و فراتر از آن بداند. هیچ بازیگری نباید بزرگتر از فیلمی باشد که در آن بازی میکند، در این صورت، بازی خود او هم بهتر دیده میشود.
* از نوجوانی و با «امپراطوری خورشید» (استیون اسپیلبرگ) وارد دنیای بازیگری شدید. توجه رسانههای گروهی در آن ایام را چگونه ارزیابی میکنید؟
– از بازی در آن فیلم لذت بردم، ولی وقتی آن همه توجه را دیدم شوکه شدم. دور و برم پر از آدم شده بود. همه مرا یک جور دیگر نگاه میکردند، یادم میآید به پدر و مادر گفتم در آینده در فیلم دیگری بازی نخواهم کرد و علاقهای به این کار ندارم. آن همه توجه عمومی، زندگی معمولی مرا از بین برده بود.
* با همکاران بازیگرتان رابطهای دارید، آیا پیگیر زندگیشان هستید؟
– نمیخواهم چیزی درباره زندگی بقیه بازیگران سینما بدانم. به همین صورت، دوست ندارم مردم هم چیز زیادی درباره زندگی من بدانند. وقتی مردم عادی چیزی درباره زندگی خصوصی و خانوادگی بازیگران ندانند، ذهنشان نسبت به این بازیگران پاک است و وقتی آنها را در نقش این و آن روی پرده سینما میبینند، هیچ پیشداوری خاصی نسبت به آنها ندارند.
به اعتقاد من نکته اصلی همین جاست. بازیگران توانایی آن را دارند که شخصیتهای دیگران را جلوی دوربین خلق کنند و دنیای تازهای را به وجود بیاورند. زمانی که در امور داخلی یکدیگر مداخله و کنجکاوی نکنیم، این فرصت را برای بازیگران فراهم میکنیم که مدت زمان بیشتری در این حرفه باقی بمانند. در این حالت، همه میخواهند درباره شما حدس بزنند و میتوانید در این حالت، مطرحتر بمانید.
* برای بازی در درام مستقل «ماشینیست» (2004) مقدار زیادی وزن کم کردید. برایتان اهمیت دارد ظاهرتان با نقش و کاراکتر کاملا همخوانی داشته باشد؟
– بله، حس شخصیام این است که باید این کار را انجام داد. این یک کار اجتنابناپذیر است. وقتی جلوی دوربین قرار میگیرم، هدفم نمایش خودم نیست! میخواهم کاراکتری را به تصویر بکشم که در یک وضعیت بغرنج قرار دارد. به همین دلیل در قالب آن نقش خود میروم. این شیوه کار مورد علاقهام است. تماشاچی در این حالت شما و بازیتان را راحتتر و بهتر قبول میکند.
* سه گانه بتمنی شما روحیه تازهای به قصههای کمیک استریپی و ابرقهرمانانه داد. چقدر از این موفقیت را متعلق به خودتان میدانید.
– اصل موفقیت را باید به حساب کریستوفر نولان گذاشت که فیلمنامههای آنها را نوشت و وظیفه کارگردانیشان را به عهده داشت. به عنوان یک بازیگر سعی کردم آن کارهایی را انجام دهم که او از من میخواست. روز اول کار به من گفت که قصد دارد یک بتمن جدید بسازد و از من خواست در این رابطه به او کمک کنم. خیلی سریع با فیلمنامه او ارتباط برقرار کردم.
در ابتدای کار قرار بود فیلمی کمخرج تولید شود. نمیدانم چطور شد که ناگهان هزینه تولید آنها بالا رفت. به سه فیلم بتمنی که بازی کردم احترام میگذارم، اما اگر واقعیت امر را بخواهید، هیچ وقت طرفدار این کاراکتر و قصههای او نبودم. مجموعه تلویزیونی آن را هم هیچ وقت تماشا نکردم. البته تعدادی از این رمانهای گرافیکی و ابرقهرمانانه را خواندهام. خود این کتابها بسیار تلخ و سیاه بودند و مرا جذب خود کردند. خوشحالم که نولان هم همین حال و هوا را در سهگانه خود، حفظ و رعایت کرد.
* هنگام بازی در یک فیلم، مهمترین مسئله برای شما چیست؟
– فیلمنامه مهمترین چیزی است که هنگام قبول بازی در یک فیلم برایم اهمیت دارد. یک فیلمنامه خوب کمک میکند تا به عنوان یک بازیگر خودتان را بهتر نمایش دهید.
* خودتان را شبیه کدام یک از نقشهایی میدانید که بازی کردهاید؟
– فکر نمیکنم شبیه هیچ یک از کاراکترها و شخصیتهایی باشم که در این سالها بازی کردهام. همه آنها فاصله خیلی زیادی با من و روحیاتم دارند. جذابیت بازیگری هم در همین است. شما هر بار در جلوی دوربین تبدیل به کسی میشود که شبیهتان نیست و حتی فرسنگها دور از شما و ایدههایتان است.
* در انظار عمومی کمتر ظاهر میشوید، چرا؟
ـ سعیام این است که همیشه خودم را در سایه نگه دارم. این طوری امنیت بیشتری دارم و ضربه کمتری میخورم.
* کارنامه کاریتان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ امکان آن را داشتهام در طول چند سال گذشته بر روی فیلمهایی کار کنم که آنها را خیلی دوست داشتهام. بازی در فیلمهایی را که خیلی دوست نداشتم، رد کردم. من هم یک آدم هستم و یک سری چیزهای ساده مرا خوشحال میکند و باعث میشود احساس خوبی داشته باشم.
از این که میبینم تماشاگران هم فیلمهایم را میپسندند و در این حسی که دارم همراهم هستند، خوشحال میشوم. زمانی هم که میبینم برخی به فیلمهایی که بازی کردهام میخندند، ناراحت میشوم. البته به دیدگاه دیگران احترام میگذارم، ولی تصورم این است که فیلمهایی که بازی کردهام، کارهای قابل دفاعی هستند.
* برای زندگی حرفهای خودتان نقشه و برنامه مشخصی دارید که بر اساس آن حرکت کرده و به جلو میروید؟
ـ هیچ وقت به دنبال برنامهریزی یا یک نقشه مشخص برای خودم نبودهام. برایم اصلا جذاب نیست که هر روز بدانم آن روز میخواهم چه کار کنم. به دنبال کشف نشدهها و کارهای غیرقابل پیشبینی هستم. اگر کسی به من بگوید نمیتوانم بپرم، اتفاقا همان زمان میخواهم یک پرش داشته باشم و نشان دهم که میتوانم این کار را بکنم.
* در بتمنها نقش یک ابرقهرمان را بازی کردید. فکر میکنید ما نیازمند این جور آدمها هستیم؟
ـ احساس میکنم خودم نیازی به ابرقهرمانان ندارم. هیچ وقت در زندگی هم شیفته سوپرمن یا اسپایدرمن یا بتمن نبودم.
پدرم برایم یک الگوی خوب و مناسب بود. او مردی بود که آدم را جذب خود میکرد. او به من نصیحت کرد هیچ وقت زندگی را به صورت یک چیز کسل کننده نبینم.
* به تنوع کاری اعتقاد دارید؟
ـ تنوع چیزی است که همیشه به دنبال آن بودهام. نسبت به هیچ چیز حساسیت خاصی ندارم و هر چیز که توجهم را جلب کند، برایم جالب است.
* شما اصلیتی انگلیسی دارید، نمیخواهید برای ادامه زندگی به آنجا برگردید؟
ـ در منطقه ولش به دنیا آمدم، ولی هیچ وقت آن جا نبودم. فقط در آنجا به دنیا آمدم و هیچ خاطرهای از آن ندارم. من در تورنتو بزرگ شدم و بیشتر آنجا را محل اصلی زندگیام میدانم.
فارس