حال پس از گذشت بیش از نیم قرن از آخرین حضور « رنجر تنها » در تلویزیون ، جری بروکهایمر در یک تصمیم غیر منتظره، نسبت به زنده کردن این اثر اظهار علاقه کرد که این تصمیم از ریسک بسیار بالایی در میان کارهای تهیه شده توسط این تهیه کننده مشهور محسوب می شد چراکه « رنجر تنها » در اصل داستانی وسترنی است که علی رغم محبوبیت در دهه ی 40 ، اینروزها کمتر محبوبیتی نزد تماشاگران دارد و آثار ساخته شده در این ژانر هم عمدتاً یا مستقل هستند، یا بصورت انیمیشن به تماشاگران عرضه می گردد.
تصمیم غیر منتظره جری بروکهایمر در بازسازی فیلم « رنجر تنها » ، در میانه راه با افزایش هزینه تولید فیلم ، حاشیه بیشتری به خود گرفت بطوریکه گفته می شود بودجه فیلم به حدود 250 میلیون دلار افزایش پیدا کرد که این بودجه برای ساخت یک اثر وسترنی، رقم بسیار نادری محسوب می شود و در واقع باید بگویم که آثار ساخته شده در ژانر وسترن تا به امروز، حتی نیمی از هزیه تولید این فیلم را به عنوان بودجه فیلم خود ندیده اند ! حال پس از کش و قوس های فراوان و متوقف شدن و از سر گرفتن های متوالی ساخت این فیلم، در نهایت « رنجر تنها » ساخته و به سینما عرضه شد تا چشم به امید فروش میلیاردی داشته باشد. داستان از این قرار است :
جان رید ( آرنی همر ) یک مرد قانون مدار است که بعد از مدتها به غرب وحشی بازگشته تا با تجربیاتی که از قانون و قانون مداری بدست آورده ، بتواند این مکان وحشی را در حد توانش سر و سامان دهد. برادرِ جان به نام دن ( جیمز بدج دال ) که یک رنجر تگزاسی است، برخلاف جان ، اعتقاد چندانی به قانون و بکارگیری آن به روش جان ندارد و شلیک گلوله و سر بریدن را ترجیح می دهد!
دن تصمیم میگیرد تا به جان راه و رسم رنجر بودن را بیاموزد تا به نوعی به او تفهیم کند که معنای واقعی عدالت چیست. از این رو ، وی جان را با خود در یکی از ماموریت هایش به همراه می برد اما وی و گروهش در میانه راه، مورد حمله یک جنایتکار تازه آزاد شده از زندان به نام باتچ کاوندیش ( ویلیام فیچنر ) قرار میگیرند و تنها بازمانده این حمله بی رحمانه، جان است که با کمک یک بومی آمریکایی به نام تونتو ( جانی دپ ) موفق به فرار از مهلکه می شود. پس از این اتفاق و بهبودی نسبی جان، وی و تونتو تصمیم میگیرند تا در کنار یکدیگر عدالت را به سبک غرب وحشی به منطقه بازگردانند و البته جان هم به دنبال گرفتن انتقام خون برادرش از کاوندیش می باشد اما…
« رنجر تنها » را گور وربینسکی ساخته که پیش از این تجربه مشترک همکاری با جانی دپ را در سه قسمت از « دزدان دریایی کارائیب » داشته و همچنین در انیمیشن « رنگو » نیز از جانی دپ به عنوان صداپیشه استفاده کرده بود. جدیدترین تجربه همکاری این دو اما نه همانند 3 قسمت « دزدان دریایی کارائیب » هیجان انگیز است و نه همانند رنگو در ژانر وسترن، بامزه و قابل دفاع است. وربینسکی و مشخصاً شخص بروکهایمر ( که معمولاً مسئولیت هایی بیش از تهیه کنندگی در آثارش دارد ) در « رنجر تنها » به یک موضوع متمرکز شده اند و آن تکرار تجربه لذت بخش « دزدان دریایی کارائیب » است که چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ مالی ، دستاوردهای بسیار زیادی برای این افراد به ارمغان آورد. وربینسکی در « رنجر تنها » داستانی از یک مرد قانون مدار را روایت می کند که در کنار یک بومی آمریکایی ، سعی در ایجاد عدالت در غرب وحشی دارند. این داستان ساده، کلاسیک ترین داستان ممکن در ساخت یک اثر وسترن به شمار می رود که اگر پرداخت مناسب شخصیت ها و خلاقیت در اکشن و روایت داستان نباشد، به فرش کشیده شدن یک فیلم با چنین داستانی حتمی به نظر می رسد؛ اتفاقی که کم و بیش برای « رنجر تنها » افتاده است.
« رنجر تنها » فیلمنامه ای ضعیف و به شدت تکراری دارد. از آن دست فیلمنامه هایی که نه می شود آن را لذت بخش توصیف کرد و نه هنری ! شخصیت پردازی ها در فیلم ، عمق ندارند و دو قهرمان داستان بیشتر از آنکه شبیه به قهرمانان باشند، شبیه به کاریکاتوری از دو شخصیت احمق و گیج در غرب وحشی هستند که حماقت ها و شوخی های بی تناسبشان با خودشان و موقعیت تمامی ندارد. وربینسکی در « رنجر تنها » دو شخصیت اصلی به نامهای تونتو و جان رید ( همان رنجر تنها ) را در کنار هم قرار داده و به تماشاگران معرفی می کند. برای این دو شخصیت بر روی کاغذ از جهت پرداخت، می توان جذابیت های زیادی در نظر گرفت. از جمله اینکه تونتو یک بومی آمریکایی هست و بهرحال می شد که با استفاده از وی ، فرهنگ بومی و سنتی آمریکا را بیشتر شناخت و حتی قرارگیری این دو در کنار همدیگر علی رغم تفاوت های زیادی که دارند، می توانست بستر اتفاقات جالبی را محیا کند که هم به کمک اکشن فیلم بیاید و هم در شوخی ها و موقعیت های کمدی، مثمر ثمر باشد. اما نتیجه کار به حدی بد و غیرقابل قبول هست که از حالا باید « رنجر تنها » را جزو شکست های بد کمپانی دیزنی قلمداد کنیم.
وربینسکی علی رغم اینکه امکانات بسیاری خوبی در اختیارش قرار گرفت تا بتواند « رنجر تنها » را به اثری قابل قبول تبدیل کند، اما متاسفانه به جهت پیش زمینه ای که از موفقیت هایش در ساخت سه قسمت از « دزدان دریایی کارائیب » داشته، سعی کرده تا مسیر فیلم را به همان حال و هوای سه گانه خودش ببرد اما نتیجه کار اصلاً رضایت بخش نیست. وربیسنکی مخصوصاً در استفاده از جانی دپ و پردخت شخصیت او، به حدی اشتباه کرده که علناً جانی دپ که پیش از این تصور می شد بتواند یکی از وزنه های اصلی فیلم به جهت جذابیت و فاکتور فروش باشد، تبدیل به شخصیتی تکراری و ملال آور شده که گاهی نصفه و نیمه ” جک اسپارو ” هست و گاهی کاملاً خودش می شود!
جانی دپ ظاهراً خودش هم درک درستی از شخصیتی که قرار بوده در آن بازی کند نداشته است. او نمی داند که تونتو یک شخصیت جدی هست یا یک شخصیت عجیب و غریب همانند جک اسپارو . شخصیت تونتو را اگر براساس پیشینه مورد بررسی قرار دهیم، در نهایت به شخصیتی نسبتا جدی برخورد میکنیم ( با رفتاری ثابت که هرگز متزلزل نمی شد ) که حتی شوخی هایش به حدی خنده دار نبود که بخواهد از تماشاگر به هر قیمتی خنده بگیرد، اما جانی دپ برخلاف شخصیت تونتوی کلاسیک، به نوعی روح ” جک اسپارو ” را به تونتوی سرخپوست دمیده اما حتی همین اتفاق هم باعث نشده تا بد بودن شخصیت پردازی وی و البته بازی ضعیف دپ به چشم نیاید. جانی دپ با آن ظاهر عجیب و غریب در مقایسه با ” جی سیلورهیلز ” فقید که هیچکس به خاطر ندارد در مدت زمان 8 سال بازی در سریال « رنجر تنها » خودش را به این شکل و شمایل در آورده باشد، ضعیف تر از حد انتظار تماشاگر است. آرنی همر نیز وضعیتی مشابه جانی دپ دارد اما تک بعدی بودن شخصیت اش ، دلیل اصلی عدم همراهی تماشاگر با وی است. جان رید ، تفنگداری است که در اکثر لحظات فیلم جدی است و مدام درباره انتقام خون برادرش و عدالت صحبت می کند. اما خب، برای تماشاگرانی که عادت ندارند در یک اثر پرخرج با چنین جملاتی مواجه شوند، وربینسکی راه حلی اندیشیده و آن این است شخصیت وی را در دقایقی از فیلم بصورت نیمه احمق جلوه دهد تا قرارگیری اش در کنار تونتو ( که این یکی تقریباً همیشه کمدی است ) باعث تضاد نشود که در نهایت باید گفت نتیجه ای به جز توهین مستقیم به شعور تماشاگر، دستاورد دیگری به همراه نداشته است. در این میان، دقایقی از فیلم هم در اختیار خانم هلنا بونهام کارتر قرار گرفته تا با حضور در نقش شخصیتی به نام رد هارینگتون، رسماً تعداد دقایق فیلم را افزایش دهد، بی آنکه تاثیر مشخصی در فیلمنامه داشته باشد. حضور شخصیت رد با آن تفنگ قرار گرفته در زیر پایش ( که بی شباهت به شخصیت شری دارلینگ در فیلم « وحشت سیاره / Planet Terror » نیست ) ، تنها به افزایش مدت زمان نمایش فیلم انجامیده و کاربرد دیگری در فیلم ندارد. اکشن شلوغ و پر از هیجان « رنجر تنها » نیز با مد نظر قرار دادن بودجه 250 میلیون دلاری فیلم، قابل قبول است و خوشبختانه « رنجر تنها » از این بابت می تواند نمره قبولی را دریافت کند. البته لازم به ذکر هست که جلوه های ویژه مورد استفاده قرار گرفته در « رنجر تنها » فاقد خلاقیت اجرائی است و همگی آنها در چند تعقیب و گریز بر روی قطار و اسب خلاصه می شود.
250 میلیون دلار هزینه و تبلیغات فراوان برای « رنجر تنها » ، چیزی به جز یک شکست هنری ( تا زمانی که این مطلب را می نویسم، هنوز اطلاعاتی از شکست یا موفقیت این فیلم در گیشه های فروش نیست ) برای کمپانی دیزنی و شخص جری بروکهایمر به همراه نداشته است. « رنجر تنها » در محاسبه تمامی فرمول های رایج فیلمسازی ” بلاک باستری ” اشتباه کرده است. این فیلم تکلیف خودش را با تماشاگرش نمی داند، در فیلم لحظات خشنی اعم از قتل عام سرخپوستان و تکه پاره کردن اجساد به چشم می خورد که نشان از عدم تناسب این فیلم با روحیه کودکان و نوجوانان دارد. اما جالب اینجاست که فیلم حتی برای تماشاگران جدی سینما هم جذاب نیست چراکه روند فیلم به ما این اطمینان را می دهد که فیلم برای تماشاگران باهوش سینما ساخته نشده است. هنوز کسی به درستی نمی داند که چه کسانی قرار هست از « رنجر تنها » لذت کامل را ببرند و از آن گله نکنند!
منتقد : میثم کریمی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.
کارگردان : Gore Verbinski
نویسنده : Justin Haythe ، Ted Elliott
بازیگران :
Johnny Depp…Tonto
Armie Hammer…John Reid – Lone Ranger
William Fichtner…Butch Cavendish
Tom Wilkinson…Cole
Helena Bonham Carter…Red Harrington
و…
ژانر : اکشن – وسترن
رده سنی : PG-13 ( مناسب برای افراد بالای 13 سال)
زمان : 149 دقیقه