صفحه اصلی > دسته‌بندی نشده : نگاهی به فیلم let me in

نگاهی به فیلم let me in

75qncr9t2ur9o1mseyic

نگاهی به فیلم let me in

این فیلم از دسته فیلم های موفق سال 2010 به کارگردانی مت ریورز و بازی حرفه ی ترین مبتدی سینما کوله مورتز می باشد.

دلیل اصلی نوشتن این مطلب قابل لمس بودن پیام فیلم است.  پیامی اخلاقی که بیننده را با خودش در گیر می کند. ارتباط بر قرار کردن با این فیلم بسیار ساده است و برعکس  فیلم های  پیچیده مانندinception هر کسی با 1 بار دیدن این فیلم می تواند به منظور و هدف کارگردان پی ببرد.

در این فیلم 2 شخصیت اصلی وجود دارد؛ اوون که نماد انسانی رها و مستعد گناه و ابی دختری خون آشام و نمادی بر نفس اماره انسان.

 

در مورد اوون باید بگویم که در طول فیلم وی رو کودکی 13 ساله می بینیم که مورد آزار و اذیت گروهی  در مدرسه قرار می گیرد و در نتیجه دست به تصمیمی می زند و آن هم خرید چاقو برا مبارزه با مشکل خود است. در اینجا در فضای تاریک فیلم اولین ملاقات بین اوون و ابی شکل می گیرد.  مقدمه ی که با امتنا از برقراری ارتباط از طرف ابی شروع می شود؛ مقدمه ایی که به نوعی زمینه ساز ایجاد ارتباط است

اوون را می توان انسانی دانست که گرفتار در جهانی زور گو شده که به خاطر عدم توازن قوا و از روی جهل دست به تصمیمی شیطانی می زند و از راه غیر عقلانی تصمیم به مقابله با مشکل خود می گیرد. این نوع رفتار های طالبانه گونه مقدمه ایی بر نفوذ شیطان و تسلط کامل آن بر آن است.  در ادامه اوون با این حرکت اولین پاسخ مثبت  به سوال let me in شیطان رو می ده، سوالی که در ابتدا با سیاست ابی پرسیده می شود،  سیاستی که ما اصطلاحاً به آن ناز کردن می گوییم!!

در مورد ابی باید بگویم که وی را دختری 13 ساله می بینیم و زیبا.  در طول فیلم متوجه می شویم که ابی به سرما هیچ واکنشی ندارد و فقط شب ها ظاهر میشه و نور او را  می سوزاند. دختری که از خون انسان های دیگر تغذیه می کند، کسی که موجودیتش که وابسته به شخص دومی است که در طول فیلم از ابتدا تا اواخر این نقش (شخص دوم) رو مردی میان سال اجرا می کنه، کسی که در فیلم تکرار می کنه که چاره ی جز این کار نداره چون کاملا گرفتار علاقه به ابی شده

ابی رو می شه به نوعی نفس اماره انسان دونست. نفسی که در نگاه ظاهری سراسر لذت و زیبایی است ولی در ادامه انسان رو برده ی خودش می کنه نفسی با ماهیت سرد و تاریک که در برابر نور که همان حقه به سرعت نابود میشه. نفسی که می تونه از کودکی در انسان شروع به ریشه کردن کنه و تا نابودی طرف از آن استفاده کنه

در  فیلم نشان داده میشه که ما نه تنها با یک حس خالی طرف نیستیم، بلکه با موجودی زیرک طرفیم. در سکانسی از ملاقات ابی و اوون، ابی به اوون می گه که با باید با مشکلت مبارزه کنی اوون می گه اما اونا 4 نفرن. ابی در پاسخ می گه پس باید سخت تر مبارزه کنی و ابی اشاره به این موضوع می کنه که اون چاقو داره. نفس مبارزه با مشکل درست ابی در ظاهر حرفی از روی مهربانی برای رویا روی با مشکل می زنه ولی از راهی غلط و در باطن نه از روی دل سوزی و محبت.  بله برای رسیدن به هدفی دیگر.

در ادامه فیلم شاهد شدت ذلت موجود در فرد میان سالی که برای ابی خون جمع می کنه هستیم. جایی که در یکی از شکارهای شبانه خود وقتی موفق به کشتن انسانی برای جمع آوری خون اون نمیشه و زمانی که در  یک قدمی گیر افتادن است، برای حفاظت از ابی با اسید صورت خودش رو می سوزونه. ابی که اکنون دیگر نیازی به اون شخص نداره و مقدمه تربیت سربازی دیگه برای خودش رو فراهم کرده و در انتهای کار مرد میان سال  با نوشتن متنی روی کاغذ با این متن که (من متاسفم ابی) خودش رو تسلیم ابی می کنه تا ابی با خوردن خون مرد میان سال به زندگی اون پایان بده و در انتها شاهد سقوط مرد از بلندی هستیم توی این بخش از فیلم شاهد آن هستیم که انسان تا چه حد می تواند دربرابر شیطان خوار بشه. شیطانی که فقط با دقایقی قرار گرفتن در مسیر نور کاملا از بین می ره

2 نکته در فیلم به نظرم جالبه، این که ما در هیچ سکانسی صورت مادر اوون رو نمیبینم یا فقط در 1 سکانس صدای پدر اوون رو میشنویم که اون هم در پاسخ سوال اون مبنی بر این که شیطان وجود دارد شروع به توهین به مادر اوون می کند و وی را متهم به این می کند که خرافات رو توی ذهن اوون کرده.  نشون ندادن چهره مادر و یا مات نشون دادن وی در طول فیلم که می تونه کنایه ای بر کم رنگ و محو بودن نفش مادری وی داشته باشه و همچنین نبود پدری هدایت گر دلیلی بر گرفتار شدن اوون به دام شیطانه.

پدر و مادر اوون وی را دوست دارن اما عدم هدایت گری باعث این میشه که اوون در انتهای فیلم با ابی به سمت ناکجا ابادی که در آخر آن هم چیزی جز نابودی خود اوون نیست حرکت کنه.

ولی نکته دوم که به نظرم جالبه ماهیت وجودی ابی است/  فردی که در ادامه می فهمیم 13 ساله است ولی مدتهاست که 13 سالته است  و در عکسی که به وسیله ی اوون کشف میشه متوجه می شویم که مرد میان سالی که همراه ابیه بر خلاف تصور اوون پدر ابی  نیست بلکه شخصیه که در کودکی و مانند زمانی که هم سن اوون بوده گرفتار علاقه به ابی شده و چیزی که ببینده می بیند یک چرخه است.  چیزی که حالا اوون در حال طی کردن آن است.

نام انتخاب شده برای فیلم هم درخور توجه است.  let me in به معنی اجازه خواستن برای ورود و کنایه به این که ما تا خودمون به شیطان اجازه ورود به خودمون رو ندیم، اون نمی تونه به درون ما راه پیدا کنه مگر با اجازه ما. در طول فیلم به دفعات شاهد تکرار این جمله مخصوصا از طرف ابی هستیم! در سکانسی از فیلم می بینیم که ابی به پشت درب خانه اوون اومده و ازاوون اجازه ورود می خواهد.  اوون در جواب به ابی می گه که تو نیاز به اجازه نداری چیزی سر راهت نیست می تونی بیایی تو پس چرا اجازه می گیری! در جواب ابی بهش می گه اینجا حیطه ی تو است و من اجازه ورود به آن را ندارم و برای ورود باید ازت اجازه بگیرم در همین حین بدون گرفتن مجوز از اوون وارد خونه می شه در همین بدو ورود شاهد خون ریزی شدید از تمام نقاط بدن ابی تا سر حد مرگ هستیم و این خون ریزی ادامه داره تا اوون به ابی اجازه ورود می ده.

فراز صباحی

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها