کارشناسان معتقدند توانستهاند با بررسی داستانهای آگاتا کریستی فرمولی را کشف کنند که نشان میدهد قاتل باید چه کسی باشد.
به گزارش مووی مگ به نقل از بانی فیلم، در صدو بیست و پنجمین سال تولد خانم کریستی که به عنوان ملکه جنایت شناخته می شود، یک کانال تلویزیونی بریتانیا شماری از افرادی را که به کتابهای کریستی تسلط دارند انتخاب کرد تا فرمولی درباره کشف قاتل را از میان داستانهای تودر توی خانم کریستی بیرون بیاورند. با بررسی 27 کتاب از جمله «مرگ در نیل» و «قاتل در قطار اکسپرس شرق» نتیجه این شده که اگر قربانی به سختی کشته شده باشد، قاتل مرد بوده و در 75 درصد موارد اگر قتل در خانهای روستایی صورت گرفته باشد، قاتل زن بوده است.
دومینیک جینرود از دانشگاه کویین معتقد است: ما اطلاعات را جمع آوری کردیم و دیدیم با توجه به شمار نام بردن از متهم در هر فصل، تجزیه و تحلیل احساسات، تحلیل احساسی از متهم، و ارجاعات متقابل در هر قصه که مفاهیم کلیدی را تشکیل میدهند، میتوان پیش از رسیدن به پایان داستان، دریافت که چه کسی قاتل بوده است.
با این تجزیه و تحلیلها ما قادر به کشف الگوهای چندین رمان کریستی شدیم و اینها را از گردآوردن و مقایسه سال، کارآگاه، جنس متهم، انگیزه و دلایل مرگ روشن کردیم.
وی می افزاید: ما همچنین با تحلیل احساسات متهم و الگوهای واژگانی که کریستی داشت، اطلاعات جالبی به دست آوردیم و دریافتیم که به طور کلی، او از احساسات منفی بیشتر در زمانی استفاده می کرد که قاتل زن بود ، در حالی که اگر قاتل مرد بود، او کمتر از احساسات منفی استفاده می کرد و او را خنثی یا حتی مثبت نشان میداد. در واقع وقتی كريستی با زنان قاتل سروكار دارد، از زبانی منفی استفاده می کند، اما مردهای قاتل با اطلاعات و منطق وارد داستان می شوند.
یکی دیگر از کارشناسان نیز معتقد است روش کشتن و انتخاب کارآگاه بررسی قتل نیز کمک میکند تا دریابیم در نهایت قاتل کیست.
نشریه گاردین نیز از قول این کارشناسان میگوید: بر مبنای نتایج این کارشناسان و با اطلاعاتی که آگاتا کریستی ارایه میکند، مجرم معمولا در نيمه اول كتاب معرفی ميشود و اغلب رابطهای احساسی يا نسبتی با قربانی دارد.
در عین حال اگر در داستان از چندين وسيله نقليه زمینی نام برده شده باشد، به احتمال زياد قاتل زن است و اگر چندين وسيله نقليه دريايی در داستان مطرح باشد، قاتل مرد است.
در داستانهای «هركول پوآرو» كارآگاه بلژيكی كريستی، وقتی او بازجويی و بررسی پرونده قتل را به دست میگيرد و به ویژه وقتی قربانی با ضربههای چاقو از دنيا رفته، نام قاتل بارها ابتدای داستان مطرح می شود. اما اگر «خانم مارپل» مسئول بررسی موضوع باشد و انگيزه قتل پول يا رابطه افراد باشد، نام قاتل بیشتر در نيمههای كتاب مطرح می شود.
از دیگر نتایجی که اين كارشناسان به آن رسیدند این است که رمانهای كريستي یک سرنخ اصلی دارند كه تقريبا در نيمههای داستان به آن اشاره میشود و وقتی روشن میشود همين موضوع عامل اصلی کشف پرونده قتل بوده؛ موجب میشود تا خواننده به نويسنده اعتماد كند.
در مجموع اگر قرار باشد الگویی برای داستانهای جنایی آگاتا کریستی ترسیم شود این است که خواننده در ابتدای داستان با جسد روبهرو میشود، كارآگاه وارد عمل میشود و مجموعهای از اطلاعات مطرح میشود که معلوم نیست تا چه حد درست باشند. پس از حل ماجرا و معمای قتل، كارآگاه همه سرنخ ها را کنار هم می گذارد تا معما را برای خواننده حل کند.