داستان فیلم :
جورج بیلی ( جیمز استیوارت ) مرد مهربانی است که پس از ورشکست شدن تصمیم به خودشکی می گیرد اما فرشته ای مامور می شود تا به زمین برود و او را انجات دهد.
کارگردان :
فرانک کاپرا : وی زادهٔ سیسیل در ایتالیا است و در شش سالگی به همراه خانوادهٔ خود به آمریکا مهاجرت کرد. کاپرا ابتدا به کارهای مختلفی در سینما دست زد. اولین تجربه مهم وی در هالیوود، نوشتن فیلمنامه در استودیو مک سنت در دهه ی ۲۰ می باشد. در سال ۱۹۲۶ برای اولین بار در مقام کارگردانی قرار گرفت و فیلم ولگرد، ولگرد، ولگرد را با بازی هری لنگدون ساخت. این فیلم با معرفی جوان کرافورد هنرپیشه بزرگ سینمای کلاسیک نیز همراه بود. همکاری بین کاپرا و لنگدون با دو فیلم دیگر به نامهای مرد قوی (۱۹۲۶)، و زیرشلواری دراز (۱۹۲۷) ادامه یافت. این سه فیلم از بهترین فیلمهای هری لنگدون می باشند. در سال ۱۹۲۸ کاپرا برای اولین بار در مقام تهیه کننده نیز قرار گرفت و کمدی صامت این چیز معین را با بازی ویولا دانا ساخت.
پس از این دوره مسیر زندگی کاپرا با پیوستن به کمپانی کلمبیا تغییر اساسی پیدا کرد و وی در سال ۱۹۳۴ با کمدی بی نظیر در یک شب اتفاق افتاد توانست جایزه اسکار را دریافت کند. (این فیلم برای اولین بار در تاریخ سینما جایزه “۵ بزرگ” را بدست آورد). در آقای دیدز به شهر می رود و خرمن تصادفی او باز هم تصویری فاتحانه و ایدهآلیستی از جامعه آمریکا به نمایش می گذارد و با آقای اسمیت به واشنگتن می رود یک بار دیگر اثری ستودنی را خلق می کند.
پس از خلق تعداد زیادی از شاهکارهای تحسین برانگیز سینمای کلاسیک توسط وی در دهه ۳۰ و همچنین بردن سه اسکار کارگردانی برای فیلمهای در یک شب اتفاق افتاد، آقای دیدز به شهر می رود و نمیتوانی این را با خودت ببری، او نیز همچون دیگر کارگردانهای بزرگ سینمای آمریکا به جبهه های جنگ جهانی رفت تا فیلمهای مستند از جنگ تهیه کند. از جمله این مستندها پیشدرآمدی یر جنگ (۱۹۴۳) و مجموعه کارهای ما چرا می جنگیم است. کاپرا در خلال جنگ تصمیم به ساخت آرسنیک و تور کهنه (۱۹۴۴) با بازی کری گرانت می گیرد. این فیلم یکی از شاهکارهای کمدی سیاه در تاریخ سینما و فیلمی تاثیر گذار در کارنامه کاپرا می باشد. اما بیشتر کاپرا را با چه زندگی محشری می شناسند که او در سال ۱۹۴۶ آن را ساخت و اکنون با گذشت بیش از شصت سال از زمان ساختش به یکی از محبوب ترین فیلمها نزد سینما دوستان آمریکایی و مردم جهان بدل گردیده است. این فیلم توسط مؤسسه فیلم آمریکا به عنوان امید بخش ترین فیلم تاریخ سینما انتخاب شدهاست.[۱] کاپرا پس از چه زندگی محشری که در آن سال با شکست تجاری مواجه گشت تنها ۹ فیلم دیگر ساخت که دو تای آنها نیز بازسازی فیلمهای سابق خود بود. جیب بر شگفت انگیز (۱۹۶۱) با بازی بت دیویس و گلن فورد (بازسازی فیلم بانویی برای یک روز ۱۹۳۳ ساخته خودش) آخرین ساخته این استاد هنر سینما می باشد.
کاپرا در ۳ سپتامبر ۱۹۹۱ در سن ۹۴ سالگی درگذشت.
منبع : ویکی پدیا
بازیگران :
جیمز استیوارت : جیمز متیلد استوارت در ۲۰ می۱۹۰۸ در ایندیانای ایالت پنسیلوانیای آمریکا به دنیا آمد. خانواده اصالتاً اسکاتلندی- ایرلندیاش از آن آمریکاییهای قدیمی و متعهد به وطن بودند و پدربزرگش هم ژنرال بود. این فرهنگ خانوادگی در جیمز استوارت تبلور خاصی پیدا کرد. پس از اینکه بدون هیچ آموزش بازیگری به سینما وارد شد، در فیلمهای کارگردانان معروفی چون کاپرا، هیچکاک، آلدریچ، آنتونی مان و … بازی کرد و در دوران رکورد اقتصادی آمریکای پس از جنگ جهانی به قلبهای مردم راه گشود و میان همه قشرها محبوبیت زیادی پیدا کرد. او در اکثر فیلمهایش نقش مردی خوب و سادهلوح را ایفا کرد و در وسترنهایش قوی و ثابتقدم نشان داد. بلندی قدش ۱۹۱ سانتیمتر بود و او را از دوستان و همکارانش متمایز میکرد.
استوارت در سالهایی که به اوج محبوبیت رسیده بود -در حدود چهل سالگی- ازدواج کرد و تا آخر عمر به همسرش متعهد ماند. همیشه با طرفداراناش خوش برخورد و سخاوتمند بود ولی در مورد زندگی خصوصی و خانوادهاش با کسی شوخی نداشت و به شدت از آنها حمایت می کرد. او اولین بازیگر ستاره سینما بود که داوطلب حضور در جنگ جهانی دوم شد، آن هم با اصرار فراوان! در طول جنگ فداکاریها و رشادتهای زیادی از خودش نشان داد و یک مدال هم دریافت کرد. اما بعد از جنگ دیگر فیلم جنگی بازی نکرد. تأثیرات جنگ را هم بر پختگی بازی و هم در انتخاب فیلمهای او -که به سمت فیلمهای سیاهتر رفتند- به خوبی میتوان دید. حتی مخالف این بود که از او به عنوان قهرمان جنگ جهانی دوم یاد کنند. وقتی از او درباره جنگ سوال میکردند، از جواب دادن طفره میرفت و یا به کل میگفت که سوال در مورد جنگ را فراموش کنند. استوارت مثل دیگر ستارههای هالیوود به هیچ وجه در قید و بند تجملات نبود. هرگز به عمل جراحی زیبایی تن نداد. لباسهایی که میپوشید و ماشینی که سوار میشد معمولی معولی بودند. برای همین به او لقب قهرمان معمولی دادند. هر کسی او را با ان سر و وضع میدید باور نمیکرد که او جیمز استوارت ستاره بزرگ سینما است. حتی با اینکه در طول جنگ جهانی دوم موهایش ریزش پیدا کرده بود و تقریباً کچل شده بود در فیلمهایاش از موی مصنوعی استفاده میکردند، ولی خود استوارت همیشه با چهره و موی واقعی در بین مردم ظاهر میشد. اعتقاد داشت که مردم، بزرگترین منتقدش هستند و اگر آنها او را نخواهند هیچکس دیگر هم نمیخواهد. هیچ وقت کلاس بازیگری نرفته بود و معتقد بود دیدن رفتار مردم بهترین کلاس درس برای او است.
در فوریه ۱۹۹۴ که همسرش فوت کرد او نتوانست با این اتفاق کنار بیاید. بعد از مراسم خاکسپاری زیاد در مجامع عمومی ظاهر نشد و بیشتر وقتاش را در اتاق خواب همسرش میگذراند. به گفته روزنامههای ان زمان پس از مدتی بیماری آلزایمر گرفت. به هر حال ان قدر این اتفاق برای استوارت سنگین بود که دیگر نتوانست به زندگی عادی برگردد و در نهایت ۳ سال بعد در تاریخ ۲ ژوئیه ۱۹۹۷ از دنیا رفت. بالای ۳۰۰۰ نفر که عمدتاً از آدمهای مشهور هالیوود بودند در مراسم خاکسپاری او شرکت داشتند
دانا رید : با نام کامل دانا بل ملینگر در سال 1921در ایالات متحده به دنیا آمد. وی در بیش از 40 فیلم و سریال ایفای نقش کرد که از جمله مهمترین آنها بازی در نقش مری بیلی در فیلم « چه زندگی شگفت انگیزی » می باشد. اما محبوب ترین نقش آفرینی دانا رید مربوط به « شوی دانا رید » می باشد که در بین سالهای 1958- 1966 پخش می شد. بازی در این نقش جوایز زیاری از جمله نامزدی گلدن گلاب را برای او به ارمغان آورد.
رید در سال 1986 در شهر بورلی هیلز آمریکا در گذشت.
نکاتی که احتمالا درباره « چه زندگی شگفت انگیزی » نمی دانید :
فرانک کاپرا گفته بود که این فیلم، محبوب ترین فیلمش است.
ابتدا قرار بود کری گرانت در این فیلم به ایفای نقش بپردازد. اما با ورود کاپرا به پروژه، استیوارت جایگزین شد.
با وجود اینکه فیلم در زمستان فیلمبرداری می شد، اما موج گرمای بی سابقه ای در جریان ساخت فیلم بوجود آمده بود که باعث شد کاپرا حتی یک روز را برای استراحت از گرما، اعلام نماید.
این فیلم اولین نقش آفرینی دانا رید محسوب می شود.
شلدون لئونارد در یک مصاحبه گفته بود که تنها دلیلی که باعث شد در این فیلم بازی کند، تهیه پولی بود که می خواست با آن یک بلیط مسابقه بیسبال تهیه نماید!
« چه زندگی شگفت انگیزی » اولین و اخرین فیلمی بود که فرانک کاپرا در آن تهیه کننده، کارگردان و یکی از نویسندگان بود.
در سال 2006 بازی جیمز استیوارت در این فیلم در رده ی هشتم بهترین نقش آفرینی تمام دوران از طرف مجله پریمر قرار گرفت.
بودجه فیلم 3.7 میلیون دلار بود و در گیشه تنها 3.3 میلیون دلار فروخت.
وینسنت پرایس برای بازی در نقش آقای پاتر انتخاب شده بود.
یکی از کسانی که علاقه مند به ساخت فیلم « چه زندگی شگفت انگیزی » بود، هاوارد هیوز بود.
جین آرتور اولین گزینه کاپرا برای بازی در نقش مری بود اما به دلیل اینکه او در آن زمان مشغول بازی در یک تئاتر بود، از پذیرفتن این نقش انصراف داد.
کاپرا به علت اختلاف با فیلمبردار فیلم ، ویکتور میلنز، او را تعویض کرد و جوزف والکر را جایگزینش کرد.
جیمز استیوارت در سال 1949 در نسخه رادیویی، دوباره نقشش در فیلم را ایفا کرد.
نازنین آفاق
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به کانال رسمی مووی مگ در تلگرام بپیوندید!
چه زندگی شگفت انگیزی : It’s a Wonderful Life
کارگردان : فرانک کاپرا
نویسنده : فرانک کاپرا ، آلبرت هکت
بازیگران :
جیمز استیوارت / جورج بلی
دانا رید / مری هچ
زمان : 130 دقیقه
محصول : 1946
مهمترین افتخارات : نامزد اسکار در رشته های بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین تدوین، بهترین صداگذاری، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم.