صفحه اصلی > اخبار سینمای ایران : کارت قرمز به سینمای ملی

کارت قرمز به سینمای ملی

ekhraji-3
ده نمکي در اخراجي ها 3 از تمامي خطوط قرمز ديني و ملي عبور کرده و بدون توجه به تاکيدات قرآن در لزوم رعايت حرمت هاي اجتماعي تصاويري موهن را در قاب هنر به تصوير مي کشد و حتي در اين حوزه پا را از حد فراتر برده و با گنجاندن کليپ سوسن خانوم در بطن فيلم خط بطلاني بر تمامي نقش ها و ارزش هاي خيالي خود مي کشد و چهره ناموجه خود را بيش از پيش جلوه گر مي سازد

سه گانه اخراجي ها که به دليل پرداخت به موضوعات حساسي چون جغرافياي مفهومي جبهه، تيپ شناسي آدم هاي جنگ، ارايه تصويري ساختارشکن از رزمندگان، تحليل لمپنيسم در قاب هنر، مرزهاي معنايي اسارت، بررسي ايدئولوگ جنگ در سطح و ساختارهاي نه چندان ژرف و عميق، موقعيت شناسي رزمندگان در سال هاي پس از جنگ و جريان شناسي حرکت ها و جنبش هاي سياسي اجتماعي با تمرکز بر پيش زمينه هاي وقوع حوادث پس از انتخابات سال 1388 تصويري جسورانه از کارگردانش متجسم ساخته است به هيچ وجه نتوانسته با اين ساختارشکني ها به بازتابشي حقيقي از سه حوزه جنگ، سياست و آرمان هاي اجتماعي برسد.

جنگ در قاب مفهومي اخراجي ها نه به واسطه آرمان ها و اعتقادات رزمندگان بلکه به علت حضور جمعي ناهنجار در جغرافياي اعتقادي جبهه جلب نظر مي کند و به واقع حضور گروهي نامتعارف در جمع متعارف ها که خود از اسباب تضاد و تناقض موقعيت در فضاي فيلم است به عنوان يک جريان تجربه نشده در سينماي ايران، توانست سيل مخاطبان کنجکاو را به سينماها روانه کند تا دستپخت ده نمکي در اخراجي ها 1 را ملاحظه کنند.

از اين منظر فضاي تجربه نشده، لذت مواجهه با تصوير درخشان گذشته عبدي و حواشي اثر در هنگام توليد و نمايش بر فروش آن تاثيرگذار بود و اين به هيچ وجه به معناي خوب بودن اين فيلم نيست زيرا اگرچه اخراجي ها 1 به واسطه فيلمنامه پيمان قاسمخاني تا حدودي قابل تحمل بود اما اخراجي ها 2و3 به هيچ وجه آن بستر کميک نيم بند اوليه را هم در درون خود ندارند و بيشتر تلاش بود تا با اتصال چند اتفاق مساله برانگيز همچون اسارت گروه اخراجي، رويارويي هاي ميان شبه اسيران و ديگر رزمندگان در اردوگاه، ربودن هواپيماي مسافربري ايراني و نشاندن آن در خاک عراق و در نهايت مسابقه فوتبال همچون يک وصله ناجور بر قامت يک فيلم به ظاهر ارزشي عنصر جذابیت را در فیلم ایجاد کنند اما این ملغمه چنان اخراجي ها 2 را از اصل و درونمايه خود دور ساخت که تنها حمايت هاي دولتي به فروش آن کمک کرد.

و امروز اخراجي ها 3 نيز به زعم کارگردانش سياسي ترين اثر سينماي ايران است اما تنها چيزي که در اين اثر رويت نمي شود مولفه هاي سياسي است و تلاش ده نمکي در تصوير کردن درست رقابت هاي انتخابي نه تنها در برقراري ارتباط درست ميان جهان ذهني کانديداهاي انتخابات موفق نيست بلکه حتي نمادها و المان ها نيز کارکرد واقعي خود را نمي يابند و رنگ ها نمي توانند مبين ويژگي هاي فکري و رفتاري کانديداها و طرفدارانشان باشند.

از سوي ديگرکليشه انگاري و بي خلاقيتي اخراجي ها 3 که يکي از شاخصه هاي اصلي اثر است حتي در پشت قاب بندي هاي به ظاهر شکيل يا تلاش قابل قبول در نمايش تاثيرات تب انتخابات بر زندگي شهري پنهان نمي ماند و ضعف محورهاي روايي فيلم در ترسيم قصه آرمان گرايي و بيآرماني جامعه امروز و به نوعي چندپارگي و تفرقه برآمده از اصالت فايده و سود در بينش جامعه امروز، فرصت ارتباط گيري درست با درونمايه اثر را از مخاطب سلب کرده است.

از وجهي فيلم اگرچه در باور کارگردانش سياسي ترين اثر توليدي سينماي ايران است اما نه تنها در ارزيابي مولفه هاي سياسي موثر بر ادراک اجتماعي به بيراهه مي رود بلکه از توان بالانس و ايجاد موازنه ميان شخصيت هاي انتخاباتي برخوردار نيست. فيلم در حوزه سناريو از مشکل بزرگ عدم شخصيت پردازي و ارايه تصويري نادرست از جهان ذهني رقباي انتخاباتي و به ويژه کاراکتر سيد مرتضي رنج مي برد و مخاطب را در تفهيم معناهاي مستتر در بطن نمادهاي فيلم به ناکجاآباد هدايت مي کند. به ضعف سناريوي اثر مي توان بازي هاي نه چندان مطلوب گروه بازيگري را اضافه نمود که تصوير خوب گذشته شان را زير سوال مي برد.

با اين تفاسير که برشمرديم اخراجي ها 3 تنها با استفاده از برخي ادا و اطوارهاي روشنفکرانه سعي در ترسيم تصويري متحول شده از سازنده اش به جامعه ايران دارد و شبه کارگرداني چون ده نمکي امروز با کمدي هاي هزل انگار بسياري از خطوط قرمز را در نورديده است و با استفاده از اين حربه توانسته تا بهره هاي مالي گسترده اي را از کم دانشي و بينش سطحي برخي مخاطبان هنر هفتم ببرد

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها