حتی زمانی که برای نقشم در «جرم» سیمرغ میگیرم، آن را هم نامهربانی میدانم!
به گزارش مووی مگ به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، حامد بهداد، بازیگر سینما و تلویزیون، متولد آبان ماه سال هزار و سیصد و پنجاه و دو در شهر مشهد است و بازیگری را از همان سنین کودکی با تئاتر آغاز نمود.
این هنرمند که دانش آموخته رشته بازیگری تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران است اولین کار حرفهایاش فیلم «آخر بازی» ساخته همایون اسعدیان است که توسط رامبد جوان به پروژه معرفی شد و برای بازی در فیلم، کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر شد.
پس از ایفای نقش در آن فیلم، بهداد پیشرفت کاری را اصل قرار داد و در مسیری رو به رشد قدم گذاشت، تا سرانجام در سال هزار و سیصد و هشتاد و نه برای فیلم «جرم» ساخته مسعود کیمیایی موفق به اخذ سیمرغ شد.
بهداد این روزها دو فیلم «هیهات» و «نیمه شب اتفاق افتاد» را بر پرده نمایش دارد. به همین بهانه باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفتگویی را با او ترتیب داده است. در ادامه آن را میخوانید:
با توجه به اینکه بازی شما در فیلم «سد معبر» تازه به پایان رسیده و این اثر برای شرکت در جشنواره آماده میشود، به نظر خودتان تا به حال به حق خود در جشنواره به عنوان مهمترین رویداد هنری رسیدهاید؟
جشنواره همیشه با من نامهربان بوده است. منظورم افراد خاصی نیستند. علت این نامهربانی را نمیدانم، شاید از فکر خودم نشات میگیرد، ولی به هر دلیلی، هم خانه سینما و هم فجر با من نامهربان بودند.
اما برای فیلم «جرم» سیمرغ گرفتید. آن زمان هم جشنواره نامهربان بود؟
حتی زمانی که برای نقشم در «جرم» سیمرغ میگیرم، آن را هم نامهربانی می دانم؛ یعنی فیلمهای بهتری بودند که فکر می کنم خیلی زودتر و بهتر باید برایشان سیمرغ می گرفتم و خیلی بهتر و زودتر بازیشان کرده بودم. برای مثال «روز سوم» یا «سعادت آباد» و یا خیلی فیلمهای دیگر.
الان از این نامهربانیها ناراحت نیستید؟
به هر حال ابتدای فصل جوانی رفت و زمانی که دلم میخواست توجه لازم را بگیرم، نگرفتم. اما به هر حال چیزی که مانده خودم هستم و این را مدیون عزیزی هستم که همیشه در زندگیام دست به دامنش هستم. اگر او نبود من نمیدانستم که چطور میتوانم گاهی اوقات به یک چیز کاذبی مثل خودم دل خوش کنم.
بازیگران زیادی هستند که وارد عرصه بازیگری شده و پس از مدتی فراموش میشوند، اما شما مثل این بازیگران به حاشیه رانده نشدید. به نظر شما دلیل این ماندگاری در چیست؟
ای کاش الان دوربینی اینجا بود و واکنش من نسبت به این سوال را ثبت میکرد! من واقعا از این اظهار نظر که سراسر لطف است، متعجب شدم. من وجه ماندگاری در خودم نمیبینم. امیدوارم همینطور باشد که شما میگویید.
وجه ماندگاری در هنر چیست؟
اگر بخواهیم از وجه ماندگاری در دیگران حرف بزنیم، مثل عباس کیارستمی، می توان گفت که برای ماندگار شدن باید نگاه عمیقی به پدیدههای اطراف و بخصوص انسان و باز بیشتر از انسان، مفهوم پاک و زیبای زندگی داشت. هر نسلی نمایندگان خود را در ورزش، سینما، سیاست و سطوح مختلف دارد که اینها با هم رشد می کنند و من هم در عرصه بازیگری یکی از نمایندگان نسل خودم هستم.
در ادامه راه بازیگری به دنبال چه هستید؟
هرچه بیشتر به هنر توجه کردن و به انسان احترام گذاشتن.
منظور شما از «احترام به انسان» چیست؟
من به کیارستمی خیلی سمبلیک نگاه میکنم؛ فکر میکنم مرگ عباس کیارستمی برآیند بیاحترامی به انسان است. به نظر من در عرصههای مختلف به آدمیزاد احترام گذاشته نمیشود. پیشنهاد من این است که به هم احترام بگذاریم و همدیگر را دوست داشته باشیم.
ملیکا نصیری صنعتی