زن : ميدونی خدا به چی ميخنده ؟ از اون بالا مارو نگاه میكنه و میبينه ما مثل دو تا سوسك وسط بيابون نشستيم و داريم هستی رو نقد ميكنيم؛ اونوقت خندهاش ميگيره…
زن : ميدونی خدا به چی ميخنده ؟ از اون بالا مارو نگاه میكنه و میبينه ما مثل دو تا سوسك وسط بيابون نشستيم و داريم هستی رو نقد ميكنيم؛ اونوقت خندهاش ميگيره…
«پست قبلی سینمای کلاسیک : فیلم بن هور ( Ben-Hur )
من مادر هستم ( دیالوگ های ماندگار ) پست بعدی»