پس از غوغای مالی فیلم «بت من مقابل سوپرمن» که اولین فیلم بلند در بردارنده هر دوی این کاراکترهای بزرگ کمیک استریپی بود، یکبار دیگر این دو را سال آینده (۲۰۱۷) در فیلم کمیک بوکی دیگری به نام «اتحادیه عدالت» کنار یکدیگر خواهیم دید.
به گزارش مووی مگ به نقل از بانی فیلم، این در حالی است که بت من با بازی بن افلک و سوپرمن با ایفای نقش از جانب هنری کاویل برای فیلم های مستقل بعدی خود نیز که احتمالاً در ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ اکران می گردند، آماده می شوند. بت من تا این لحظه در ۸ فیلم بلند مستقل با بازی مایکل کیتون، ول کیلمر، جورج کلونی و کریستین بیل به تصویر کشیده شده و سوپرمن نیز در ۷ فیلم بلند با بازی کریستوفر ریو فقید و اینک هنری کاویل بر پرده نقره ای نشسته است. هر دو فیلم از اواسط دهه ۱۹۹۰ تا اواسط دهه ۲۰۰۰ غیرفعال و تعطیل بودند اما با ارائه شدن نسخه هایی تازه از میانه دهه گذشته به دوران رونق و تجلی خود بازگشتند ولی حالا بار و توشه و تجربه فیلم های مشترک و یکسان نیز ضمیه کارهای انفرادی آنان شده است.
روزگاری پوشیدن لباس فلزی سنگین مرد خفاشی و از آب و گل در آمدن چهره و پیکر هنرپیشه ایفا کننده رل وی به ساعت ها تلاش و گریم و برنامه ریزی نیاز داشت اما به لطف پیشرفت خیره کننده فن چهره آرایی و دوخت لباس برای کاراکترها، این مهم این روزها در نهایت نیم ساعت انجام می شود و آن البسه فلزی آن قدر سبک شده که به باور نمی آید. در همه حال بن افلک مدعی است تصویری که از بت من با بازی او در «اتحادیه عدالت» به اذهان متبادر می شود، بسیار متفاوت و سبکتر و ملایم تر از تصویر تند و خشنی است که در اواخر بهار و اوایل تابستان امسال در متن فیلم «بت من مقابل سوپرمن» ارائه شده بود و طی آن دو ابر چهره داستان های کمیک استریپی بیش از حد جدی و پر قساوت به نظر می رسند و علاوه بر اشرار، با یکدیگر نیز سر جدل و جنگ دارند. حرف های بن افلک در این خصوص می تواند خواندنی و نشانگر نوع تصویرسازی های جدید از این قهرمانان و به ویژه بت من باشد.
***
|به نظر می رسد بت من این بار با چهره هایی متفاوت و با یک روال جدید به میدان می آید و حتی در صحنه ای با میمون های پرنده به جنگ برمی خیزد!
– تفاوت ها بین نوع تصویرسازی از مرد خفاش در «بت من مقابل سوپرمن» در قیاس با «اتحادیه عدالت» شگفت انگیز است. در فیلم قبلی بت من سرشار از خشم و حس انتقام و تندخویی بود و با هیچکس شوخی نداشت اما این بار در فیلم جدید به نظر می رسد که ماموریت سبک تری به او واگذار شده و حتی گاهی شوخی هم می کند. طبق داستان های بت من نیز بروس وین (همان مرد اشرافی ولی نیک سیرتی که در خفا با پوشیدن لباس مرد خفاشی به نجات بیچارگان برمی خیزد) مردی با روحیه شوخ طبعی و ظرافت های ذهنی گاه به گاه است.
|با این حال بت من بر طبق همان کمیک بوک های مورد اشاره شما مردی بدقلق است که به سختی می توان با او کار کرد. وی بیش از حد فردگرا و پنهان کار است.
– دشواری ماجرا نیز همین مسئله است و نکته جالب به همین وضعیت برمی گردد. به اینکه او ذاتاً آدم تنها و تک رویی است و دوست دارد که چنین باشد اما وظایف و کارهای او می طلبد که از روحیه تیمی دور نباشد. در دنیای ظاهری و دور از خفای بت من نیز بروس وین باید یک مرد صنعتی و تاجر و به تبع آن آدمی معتقد به کارهای گروهی باشد که البته نیست. بت من عادت دارد فقط به خودش تکیه کند و به دیگران اعتماد نداشته باشد. او البته با مباشر پیر و پخته خود الفرد مشورت می کند اما سر آخر راه اختصاصی اش را می رود و بدون اینکه کسی بداند کجا می رود.
|در «اتحادیه عدالت» بت من قدری جوان به تصویر کشیده می شود و توگویی با رابین دستیار جوان سال های طولانی وی طرف هستیم.
– بت من معمولاً عادت ندارد دور و برش آدم هایی جوان تر و پرشورتر از وی باشند. در عین حال او یک انرژی پنهان و فراوان دارد که تمامی کارهای او را به سرانجام و نتیجه می رساند. ما در «اتحادیه عدالت» با موقعیت هایی روبرو می شویم که در فیلم های مستقل بت من معمولاً اثری از آنها نیست. مثل همان زمان ها که رابین کنار او قرار دارد و مرد خفاشی مجبور است جور دیگری برای خودش و سایرین برنامه ریزی و اقدام کند.
|برخی صحنه های درگیری در فیلم، تند و خشونت بار است. این صحنه ها و حرکات چقدر در تکوین این فیلم نقش داشته اند؟
– کاش می توانستم بگویم که طراحی و مهندسی این صحنه ها با خودم بوده است اما این طور نبود و هر چه که طراحی شده و روی آن تصمیم گیری شده بود به من ابلاغ می شد و من نیز آن را انجام می دادم. در مجموع یک کار گروهی موثر روی این فیلم و منجمله صحنه های درگیری و برخورد آن انجام پذیرفت و البته در بعضی صحنه ها که آنها را تند می نامید، نه من بلکه بدل ها عمل کردند. آنها براساس اطلاعات لازم اقدام می کردند و مثل این می ماند که همگی زیر نظر آدمی به سبک و سیاق یک رهبر ارکستر عمل می کنند.
|شما در این فیلم جزو مدیران اجرایی و تهیه کنندگان هم هستید. این مسئله چقدر بر اختیارات شما افزوده است و آیا می توان گفت بیش از پیش مالک این کاراکتر شده اید؟
– شاید از این پس پاره ای از مسایل فیلم های مرتبط با بت من براساس خواست من تنظیم شود، ولی این تمامی چیزهایی است که فراتر از بازیگری از این پروژه نصیب من می شود. اینها از اختیاراتی است که نصیب هر یک از تهیه کنندگان و مدیران اجرایی فیلم ها می شود و مختص من نیست. در اینگونه فیلم های عظیم و پرخرج همکاری گروهی و تعامل بهترین و مهمترین اصل است تا از این طریق چیزی از دست نرود و هر موردی سر جای خودش بنشیند. کلاً اختیارات در پروژه های کمیک بوکی در دست مالکان و صاحبان امتیازات آنها است و مرد خفاشی هم متعلق به شرکت دی سی کمیکز است و نه افراد.
|بت من در این فیلم جدید به رغم تمامی تاکید روی کار گروهی، چه میزان کار انفرادی انجام می دهد و چقدر به حس غریزی کار آگاهی شخصی روی می آورد؟
– میزان حس کارآگاهی و جستجوی گری در بت من طی این فیلم هویداتر از موارد اخیر است و می کوشم در فیلم های بعدی هم که ایفای این رل با من باشد، بر این قضیه بیافزایم. معتقدم هر داستان و فیلم مرد خفاشی در بطن خود و در اصل یک قصه پلیسی و جنایی است و همه در جریان آن می پرسند چه اتفاقی افتاده و چرا قضایا این طوری است و بت من نیز در حال کنکاش برای جمع آوری ایده ها و آدم ها است. اینها البته باید در سناریو ترسیم شده باشد و نه فقط در نوع نگاه ما به مسایل.
|بدیهی است که «شوالیه تاریکی باز می گردد» سهم مهمی در شکل گیری «بت من مقابل سوپرمن» داشته است. در پایان «بت من مقابل سوپرمن» مرد خفاشی به گونه ای از قضایا کناره می گیرد اما فیلم بعدی هم در آینده نزدیک اکران می شود و مرد خفاشی در آن همچنان فعال است. این قضیه را چطور حلاجی می کنید؟
– نه فقط «بت من مقابل سوپرمن» بلکه «اتحادیه عدالت» نیز از بت من های کریستوفر نولانی بسیار تاثیر پذیرفته که من ترجیح می دهم این پروسه را نشکافم زیرا خط داستانی و آنچه را که در فیلم روی می دهد، با صحبت هایم افشا و توصیف خواهم کرد و ما تا قبل از اکران فیلم مجاز به انجام این کار نیستیم. تصمیم گیری در این خصوص به سران دی.سی.کمیکز که بت من مخلوق هنری آنها است و زاک اسنایدر کارگردان «بت من مقابل سوپرمن» مربوط می شود. آنچه را که هر آدم مطلع و عاقلی باید در ارتباط با این داستان انجام می داد، ما به انجام رسانده ایم و یکی از آنها استفاده از هر سوژه و وسیله ای در راه ترسیم بهتر قضایا است و حتی سرقت ایده ها نیز در این ارتباط قابل قبول است(!) اما تنها کاری که نمی توان کرد، تغییر فرجام هر قصه ای به طور صددرصد و بلاتکلیف گذاشتن هر فیلم است.
|آیا قطعه و تکه ای در فیلم هست که طی آن ببینیم بت من در حال گفت و گو با خود و یا اندیشیدن درباره پیر شدن اش است و به خود بگوید که برای انجام فلان عملیات سخت کشش لازم را ندارد. آیا او به نقطه ای نرسیده که از جهان فعلی دلسرد و به کلی ناامید شود؟
– این جور نگرش ها و حرف ها در آن دسته از فیلم های کمیک استریپی روی می دهد که قهرمانان مرکزی در حد و اندازه های بت من و به توانایی وی نباشند و یا اینکه اتفاقات در سایر سیارات و نزد، موجودات سفر کرده به کره زمین به حدی برسد که نتوان بر آنها مهار زد. بت من هم توان ذاتی زیادی دارد و هم مجهز به انواع ادوات تکنولوژیک و کارآمد است و از عهده سرسخت ترین حریفان هم بر آمده است. در مورد سایر قهرمانان کمیک بوکی هم این برآورد صدق می کند و تا نیروی شر فوق العاده ای در کار نباشد، فلسفه وجودی قهرمانان مثبت و خیالی شکل نمی گیرد، آنها لازم و ملزوم یکدیگرند.