بیشتر مخاطبان ایرانی، ماجراهای لوک خوش شانس با صدای منوچهر والیزاده میشناسند. برای نسلی قدیمیتر از مخاطبان ایرانی که دنبال کننده ماجراجوییهای این قهرمان و اسبش جالی جامپر بودند، احتمالاً او را با نام «لوک بیباک» یا همان «لاکی لوک» به یاد دارند.
لوک خوش شانس مردی که سریعتر از سایهاش هفت تیر میکشد جشن تولد هفتاد سالگی اش را جشن گرفت.
به گزارش مووی مگ به نقل از میزان، ماجراهای لوک خوششانس نخستین بار در سال 1946 در مجله بلژیکی-فرانسوی اسپیرو (به فرانسوی: Spirou) به چاپ رسید. در طی دهههای بعد علاوه بر اینکه کتابهای مصور لوک خوششانس به چندین زبان ترجمه شدند، ماجراهای او در سریالهای تلویزیونی کودکان گرفته تا بازیهای کامپیوتری، بازگو شدند.
موریس دو بور (1923–2001)، خالق بلژیکی مجموعه لوک خوش شانس که طراح گرافیک بود، در اوایل دهه 40 میلادی در مجله اسپیرو (یکی از معروفترین مجلات کمیک فرانسوی) طراحی میکرد. موریس بلژیکی به غرب وحشی میرود و شش سال در آنجا ماندگار میشود، پس از آن تصمیم میگیرد شخصیت گاوچرانی را خلق کند و با فیلمهای وسترن آن دوران شوخی کند. او قصد داشت در پاسخ به وسترنهای پر زد و برخورد هالیوود، یک وسترن اروپایی با زبانی منتقدانه و سرگرمکننده به چاپ برساند.
در ده کتاب اول، خود موریس علاوه بر طراحی صحنههای داستان، نویسندگی آنها را هم برعهده داشت. اما پس از انتشار 18 جلد از این مجموعه، رنه گوسینی، نویسنده فرانسوی، از جلد نوزدهم مجموعه به گروه خالقان این اثر پیوست تا دوران طلایی گاوچرانی که غروبها به سوی آفتاب اسبسواری میکرد، شکل بگیرد. در این دوران، موریس تنها داستانهای گوسینی را تصویر میکرد.
پس از مرگ گوسینی در سال 2002، موریس برای مدتی به تنهایی سرپرستی نوشتن و طراحی داستانها را بر عهده گرفت. اما، بعدها همکاری نویسندگان و طراحان متعدد در خلق اثر باعث شد این مجموعه مصور یگانگی داستانی خود را از دست بدهد و رفته رفته در سالهای بعد از محبوبیت آن کاسته شد.
آخرین کتاب مصور شده توسط گوسینی، یک سال پس از مرگ او منتشر شد و دو سال بعد، هفتاد و یکمین کتاب لوک خوششانس در حالی منتشر شد که به جای نام طراح، نام دیگری غیر از موریس چاپ شده بود.
پس از 70 سال از نخستین انتشار ماجراهای لوک خوششانس، در دسامبر سال 2016 اعلام شد که هشتاد و چهارمین کتاب مصور این مجموعه با عنوان “مردی که لوک خوششانس را کشت” ادامه پیدا خواهد کرد.
داستان این کارتون دربارهٔ یک کابوی خوش شانس است که با اسب و سگ خود به جاهای مختلفی مسافرت میکند و با تکیه بر سرعت دست خود در تیراندازی و البته شانس جلوی خیلی از خلافها را میگیرد و تبهکاران غرب وحشی را به دام قانون گرفتار میکند.
در هر قسمت از کارتون لوک خوش شانس ماجرایی رخ میدهد و لوک سعی میکند مبارزهای را بر علیه چند خلافکار آغاز کند. مهمترین دشمن لوک برادران دالتون هستند که به عنوان شخصیتهای شناخته شده این کارتون محسوب میشوند.
در انتهای هر قسمت از داستانهای لوک خوش شانس، نمای ثابتی وجود دارد که در آن لوک، سوار بر جالی و در حالی که بوشوگ هم آنها را دنبال میکند رو به غروب، آرام و خسته حرکت میکند و به تدریج صدای موسیقی اوج میگیرد و خوانندهای با صدایی خسته شروع به خواندن: «من گاوچران تنهایی هستم که از خانهام دور افتادهام…» میکند.
بیشتر مخاطبان ایرانی، ماجراهای لوک خوش شانس با صدای منوچهر والیزاده میشناسند. برای نسلی قدیمیتر از مخاطبان ایرانی که دنبال کننده ماجراجوییهای این قهرمان و اسبش جالی جامپر بودند، احتمالاً او را با نام «لوک بیباک» یا همان «لاکی لوک» به یاد دارند.