طبق اعلام روابط عمومی این فیلم طی هفته گذشته سرپرستهای گروههای مختلف فنی و هنری به همراه مجید مجیدی کارگردان فیلم، در آخرین سفر مرحله پیشتولید از لوکیشنهای درنظرگرفتهشده در حوالی بندرلنگه، عسلویه و کرمان بازدید کردند و در هر لوکیشن به ارزیابی نهایی محل و ثبت تصویری موقعیت پرداختند.
در پایان این مجموعه سفرها، جلسهای با حضور متصدیان دپارتمانهای مختلف فیلم برگزار شد. در این جلسه که نزدیک به شش ساعت به طول انجامید، گروه تهیه و تولید، گروه کارگردانی، گروه فیلمبرداری، گروه طراحی صحنه و گروه جلوههای ویژه حضور داشتند.
بخش عمدهای از مباحث این جلسه مربوط به ایجاد هماهنگی بین اسکات اندرسون طراح جلوههای تصویری با دیگر دپارتمانهای فیلم بود که بر اساس بازدید مجدد از لوکیشنها باید در مشاوره با کارگردان فیلم به تصمیمگیری نهایی در مورد شکل قطعی سکانسهای مورد نظر و کیفیت اجرای جلوههای ویژه در آنها دست مییافتند.
اندرسون درمورد طراحی سکانسهای فیلم، گفت: «در میان حوادث اصلی فیلم، بخش مربوط به حرکت لشکر ابرهه و جمعشدن آدمها پیش از حمله به مکه و حملهی پرندهها [ابابیل] خیلی عظیم است. همچنین کار دهکده ماهیگیرها برای ما خیلی خیلی بزرگ است، چون کار با آب در هر نوع طراحی جلوههای ویژه دشوار است. هردوی این سکانسها کار تکنیکی و کار خلاقانهی زیادی میخواهد. درحال حاضر، این دو سکانس کارهای اصلی ما هستند.»
او در ادامه درمورد باورپذیر شدن فیلم گفت: «به مجیدی گفتم، به همه کارگردانهایی که تاکنون با آنها کار کردهام هم گفتهام؛ باید با جلوههای ویژه همانطور کار کرد که با بخشهای دیگر فیلم، یعنی کارگردانها همان جور که یک بازیگر را کارگردانی میکنند، همانجور که از فیلمبردار یک حرکت دوربین را میخواهند، یا برای نورپردازی فکر میکنند، همانطور هم باید به ما بگویند چه میخواهند و بگذارند خودمان نگران اجرای آن باشیم.»
اندرسون درباره قابلیتهای سینمای ایران برای رسیدن به کیفیت تکنیکی هالیوود، گفت: «سؤال اصلی این است که چهجور داستانی میخواهید تعریف کنید؟ من تعداد محدودی فیلم ایرانی دیدهام؛ بیشتر آنها روی آدمها تمرکز دارد و روابطشان و سبک روایی عاطفی ظریفی در آنها وجود دارد. آیا صنعت سینمای ایران، صنعتی است که بهطور معمول «ترانسفورمرز» بسازد؟ منظورم این است که اصلاً دلیلی دارد؟ اولین چیزی که باید از خودتان بپرسید این است که واقعاً به چه هدفی میخواهید برسید.»
او توضیح داد: «اگر مسئله این است که میخواهید توانایی ساختن فیلمهای عظیمتری را پیدا کنید که داستانهای پیچیدهتری با آدمهای بیشتری تعریف کنند، فکر میکنم چیزهایی هست که میتوانید یاد بگیرید. اما این فقط در مورد سی.جی.آی. نیست؛ سی.جی.آی. فقط یک ابزار دیگر است، چون اگر کارهای دیگر را درست انجام دهید، سی.جی.آی. هم جای متناسب خودش را پیدا میکند. من معتقدم فیلمی مثل «محمد (ص)» صنعت سینمای یک کشور را تغییر میدهد.»
اسکات ای. اندرسن متولد سال 1964 در نیویورک است و تاکنون در بیش 20 فیلم به عنوان انیماتور و سوپروایزر تصاویر کامپیوتری همین طور طراح یا سوپروایزر جلوههای تصویری همکاری داشته است.
او سال 1996 برای فیلم «بیب» برنده جایزه اسکار بهترین جلوههای تصویری شد و برای فیلمهای «سربازان سفینه ستارهپیما» (1997) و «مرد نامرئی» (2000) هم نامزد اسکار بوده است.
«ورطه»، «شکار اکتبر سرخ»، «ترمیناتور 2: روز داوری»، «جانسخت: انتقامجو»، «دروازه نهم»، «من، روبات»، «کاپیتان اسکای و دنیای فردا»، «کینگ کونگ»، «سوپرمن بازمیگردد»، «استخوانهای دوست داشتنی» و «ماجراهای تن تن» از دیگر فیلمهای اوست که سابقه همکاری با فیلمسازانی چون استیون اسپیلبرگ، جیمز کامرون، پیتر جکسون، رومن پولانسکی، پل ورهوفن، جان مکتیرنان و الکس پرویاس را دارد.
از سوی دیگر، ویتوریو استورارو فیلمبردار سرشناس ایتالیایی و برنده سه جایزه اسکار مدیر فیلمبرداری پروژه «محمد (ص)» است.
قرار است «محمد (ص)» به صورت سهگانهای سینمایی و مستقل از هم تولید شود که به مقاطع مختلف حیات پیامبر اسلام (ص) بپردازد. در اولین فیلم، قصه از دوران جاهلیت و شرایط اجتماعی زمان تولد حضرت آغاز میشود و در 12 سالگی ایشان بهپایان میرسد