چند روز پیش در گزارشی با عنوان «سلطان سینما» نوشتیم که در ماههای اخیر «نگاه رسانهها متوجه قصه جذاب حضور عجیب صاحب یک آژانس مسافرتی شده که صاحب بخش مهمی از فیلمهای امسال است».
به گزارش مووی مگ به نقل از روزنامه شهروند، این شخص بهنام محمدصادق رنجکشان امسال در فیلمهای مهم و کنجکاوبرانگیزی چون متری ششونیم سعید روستایی، سرکوب رضا گوران، سرخپوست نیما جاویدی و لتیان ساخته علی تیموری، بیحسی موضعی حسین مهکام، تفریق مانی حقیقی، قاتل و وحشی حمید نعمتالله و از عشق امیر ثقفی سرمایهگذاری کرده و از این طریق خود را بهعنوان مهمترین نام این روزهای سینمای ایران تثبیت کرده که «اگر فیلمهایش را از جشنواره بیرون بگذارد، مهمترین رویداد فرهنگی کشور آسیب میبیند». گفتنی است رنجکشان در نمایش بینوایان نیز سرمایهگذاری کرده است.
رنجکشان کیست؟
میگویند محمدصادق رنجکشان را سیدجمال ساداتیان به دنیای سینما آورده. آنهایی که روزهای بازسازی سینما آستارا را یادشان است، در تصاویری که از مراحل مختلف بازسازی آن سینما رسانهای شد، بیتردید متوجه مرد میانسالی شده بودند که در کنار ساداتیان حضور داشت. مردی خوشتیپ با سبیلهای آراستهای که یادآور آدم پولدارهای فیلمهای ایرانی بود. بله؛ او همان محمدصادق رنجکشان است. مردی که با همکاری در بازسازی سینما آستارا واقع در میدان تجریش فعالیت در حوزه سینما را آغاز کرد. مردی که از بیستوچهار- پنجسال پیش با تأسیس و ریاست هیأتمدیره یکی از مهمترین آژانسهای مسافرتی و توریستی کشور بهنام دلتابان در عرصه توریسم هم نام و نشانی بهدست آورده و سه بار در سالهای ٩٤، ٩٥ و ٩٦ هم بهعنوان برگزیده برتر ملی گردشگری انتخاب شده، آنهم در دو دولت مختلف با نگاه و نگرش و سیاستهای بهشدت متفاوت. ظاهرا رنجکشان مالک هتلهای پارمیدا و هلیا در کیش نیز است.
سلطان؟!
شوخیهای مجازی حکایت از این دارند که از این به بعد پروژهای برای کوبیدن رنجکشان آغاز خواهد شد؛ به این دلیل کوچک که در این مرزوبوم الصاق عنوان سلطان به نام یک فعال اقتصادی در هر رشتهای باشد، او را سیبل میکند. بدا به حال او!
اینکه در سینمای تا ریشه دولتی ایران شخصی پیدا شده که اگر فیلمهایش را از جشنواره بیرون بگذارد، نمادینترین و مهمترین رویداد فرهنگی کشور آسیب میبیند؛ این روزها بهانهای شده برای آغاز پروژه زیر سوال بردن حجم سرمایهگذاری رنجکشان، که حداقل ٨ فیلم از فیلمهای امسال را وارد چرخه تولید کرده. چنین شده که رسانههایی خاص شروع کردهاند به تشکیک در منابع مالی پروژههایی که با سرمایهگذاری این فرد جلوی دوربین رفتهاند. این در حالی است که بر عکس سرمایهگذاران گلدرشت سابق سینمای ایران، رنجکشان حداقل در ظاهر با کسبوکاری که پیش از ورود به سینما نیز داشته، با دیگرانی که از طریق اتکا به منابع دولتی به ریختوپاش در سینما میپرداختند، متفاوت به نظر میرسد.
بخش دیگر انتقادها در مورد رنجکشان به شهرتطلبی او مربوط میشود. اینکه در سالهای اخیر تقریبا تمام ضیافتهای دلتابان که فقط کانال تلگرامش ٢١هزار فالوور دارد چهرههای نامدار سینمایی حضور داشتهاند و در این بین مدام عکسهای دونفره رنجکشان با چهرههایی چون مرحوم ناصر ملکمطیعی، محمدرضا شریفینیا، مجید مظفری، امیر جعفری و… منتشر شده، دلیل بروز انتقادهایی شده که سرمایهگذاری این شخص را به انگیزههای خودنمایانه تقلیل میدهند.
سرانجام سلطان
روزنامهی دولتی شهروند در ادامه گزارش میدهد: اینکه آیا رنجکشان در این حیطه جدید نیز موفق خواهد شد یا نه، نیاز به گذر زمان دارد. اما تاکنون تنها چیزی که روشن شده این است که این سرمایهگذار در سایتها و شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته. کاربری نوشته: «اگر بدانید او چه پولی وارد سینما کرده، سبب دلیل علاقه سینماگران را متوجه خواهید شد.» کاربران بیشماری اما نگاهشان به سرمایهگذاری رنجکشان مثبت است: «درحالیکه جیب فرهنگی دولت خالی است، ظهور یک سرمایهگذار که فقط در یک پروژه تئاتری نزدیک به ٣٠٠ فرصت شغلی پدید آورده اتفاق خوبی است.» کاربری نیز با اعتراض به انتقاداتی که از حضور رنجکشان صورت گرفته، نوشته: «مدتهاست میگویید راه علاج سینمای ایران از سرمایهگذاری خصوصی میگذرد. بابا اینکه دیگه بخش خصوصیه. دیگه از چی مینالید؟»
مثلث قدرتهای سینمای ایران
درباره تاثیرگذاری رنجکشان همین بس که او در شرایطی در سینمای ایران ٨فیلم مهم را سرمایهگذاری کرده که دو مرکز مهم سرمایهگذاری فرهنگی این سینما- که به نهادهای دولتی و حکومتی نزدیک هستند- از نظر سرمایهگذاری تفاوت زیادی با او ندارند. سازمان سینمایی اوج که در سالهای اخیر پرهزینهترین فیلمهای سینمای ایران از قبیل بادیگارد، ایستاده در غبار، بهوقت شام، سوءتفاهم و تنگه ابوقریب را تولید کرده، امسال در فیلمهای تختی بهرام توکلی، بیستوسه نفر بهکارگردانی مهدی جعفری، زندانیهای مسعود دهنمکی، قسم محسن تنابنده و ماجرای نیمروز٢؛رد خون مهدویان نامش رسانهای شده. بنیاد سینمایی فارابی نیز که به استناد فهرستوامهای منتشرشدهاش از ٨فیلم چون پالتو شتری، طلا و… که میتوانند در جشنواره امسال شرکت کنند، در قالب وام حمایت کرده تا لحظه آخر ارسال این گزارش از دادن اطلاعات مربوط به مشارکتش در فیلمهای امسال خودداری کرد. اینکه یک ماه مانده به جشنواره حبیب ایلبیگی آمار مشخصی از مشارکت فارابی نداشته باشد، یا این آمار را جزو اطلاعات طبقهبندیشده محسوب کند، بامزه است! با اینحال شنیدهها از مشارکت فارابی در حدود بیست فیلم خبر میدهند.