همه ساله با نزدیک شدن به روز ولنتاین، موج فیلمهای رمانتیک و عاشقانه هم از راه می رسند که معمولاً یکی از یکی ضعیف تر و سفارشی شده تر هستند! این فیلمها معمولاً فاقد انسجام و چفت و بست درست سینمایی هستند و تنها هدفشان این هست که بعد از 2 ساعت تماشای فیلم ، به این نتیجه برسید که می بایستی یکدیگر را دوست داشته باشید، آن هم با انواع و اقسام شوخی های جنسی و رکیک! . « سوگند » فیلمی عاشقانه است که امسال در نزدیکی روز ولنتاین به اکران عمومی درآمده و کاملاً هم فضای مناسبتی دارد و پیشنهاد می کنم که با خانواده یا همسرتان به تماشای فیلم بنشینید چراکه فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده و احتمالاً اگر همراهتان فیلم را ببیند، شاید تحولی درش بوجود خواهد آمد !
پیج و لئو ( ریچل مک آدامز و چنینگ تاتم ) زوج جوانی هستند که در نهایت عشق و علاقه با یکدیگر ازدواج کرده اند. پیج و لئو بعد از ازدواج بهترین لحظات عمرشان را در کنار یکدیگر سپری می کنند و به نظر می رسد که هیچ چیز نمی تواند آنها را از یکدیگر جدا کند اما یک تصادف شدید باعث می شود تا پگی به کما رفته و راهی بیمارستان شود. در بیمارستان بالاخره پیج به هوش می آید اما دچار بیماری فراموشی شده بطوریکه هیچکس از اطرافیانش را به خاطر نمی آورد. این مشکل ضربه روحی بزرگی به لئو وارد می کند اما او تصمیم می گیرد تا هرطور که شده دوباره دل پیج را بدست بیاورد و به نوعی دوباره همسرش را عاشق خود کند.
در نگاه اول سوژه « سوگند » شباهت های فراوانی به فیلم « 50 قرار اول » دارد، زنی که به دلیل یک تصادف حافظه اش را از دست داده و مرد عاشق پیشه که سعی می کند هر روز با استفاده از روش های متفاوت ابراز علاقه، دل خانم را بدست بیاورد. اما « سوگند » برخلاف « 50 قرار اول » فیلمی جدی با داستانی سوزناک است که دل هر تماشاگری را به درد می آورد. در « سوگند » برخلاف فیلمهای رایج این ژانر ، با تعدد شخصیت روبرو نیستیم و تمام تمرکز فیلم بر روی دو شخصیت اصلی داستان یعنی پیج و لئو می باشد. فیلم در ابتدا ما را با این دو و طریقه ازدواجشان روبرو می کند؛ ازدواجی که با عشق و علاقه کامل انجام می گیرد و در ادامه هم زندگی مشترک این دو تبدیل به نمونه کامل یک زوج خوشبخت می شود اما فیلم درست در لحظه ای که تماشاگر در حال لذت بردن از کیفیت رابطه لئو و پیج هست، ناگهان ماشینی را از پشت به خودروی آنها می کوبد و باعث می شود پیج بر اثر ضربه شدیدی که به سرش وارد شده، حافظه اش را از دست دهد و تمام لحظه های زیبا و به یاد ماندنی مشترکش با لئو را فراموش کند. از این پس روند فیلم به این شکل دنبال می شود که لئو ابراز عشق می کند و پیج می گوید که او را نمی شناسد! خوشخبتانه فراموشی پگی باور پذیر از آب درآمده و کمتر می توان در آن ضعفی را شاهد بود. البته نباید بازی خوب « ریچل مک آدامز » را در باور پذیر بودن هرچه بیشتر مشکل فراموشی شخصیت پیج از یاد برد. « مک آدامز » به نظر می رسد که بعد از سالها حضور در فیلمهای عاشقانه و درام، بالاخره توانسته در اینگونه نقشها جا بیفتد و خودش هم به خوبی می داند که تماشاگران بیشتر ترجیح می دهند تا او را در نقشهای اینچنینی ببینند تا فیلمهایی نظیر « شرلوک هولمز »! « مک آدامز » مخصوصا در
صحنه هایی که ابراز عشق لئو را پس می زند و با اعتماد به نفس کامل روبروی او می ایستد و اعلام می کند که ” او را نمی شناسد و بهتر هست که دیگر مزاحمش نشود! ” بسیار تماشایی و البته ناراحت کننده است. اما برگ برنده فیلم نه « مک آدامز » بلکه « چنینگ تاتم » است که شخصیت لئو را ایفا می کند. « تاتم » در « سوگند » حضوری به مراتب پخته تر نسبت به فیلم « جان عزیز » داشته که کم و بیش حال و هوایی مشابه این فیلم داشت. او تقریباً در تمام صحنه های فیلم حضور دارد و همواره در حال تلاش برای بدست اوردن دوباره دل پیج دارد که خب تمام این تلاشها بی نتیجه باقی می ماند. « تاتم » در « سوگند » به خوبی توانسته احساسات تماشاگر را برانگیزد و این اصلی ترین وظیفه ای است که از یک بازیگرِ فیلم عاشقانه انتظار می رود و « تاتم » به خوبی از عهده آن برآمده است. پیشنهاد می کنم که بازی او را در سکانسی که در زیر برف در حال صحبت با عشق اش هست و خانم هم اینها را نمی فهمد را حتما ببینید!
فضای صمیمی و دلنشین فیلم « سوگند » را باید مدیون کارگردانی هوشمندانه « مایکل سوسی » بدانیم. « سوسی » اگرچه یک فیلم « ولنتاینی » را تحویل گرفته و قرار هم بوده تا اثری سفارشی شده را برای روز ولنتاین تحویل سینماها دهد اما نتیجه کارش چیزی بیشتر از یک داستان عشقی ساده نظیر « جان عزیز » یا « نامه هایی به ژولیت » شده و برخلاف این فیلمها ، شاهد حضور روح در جسم شخصیت های داستان هستیم ( چیزی که کمتر در عاشقانه های امروز هالیوود می بینیم ). حفظ تعادل در روایت داستان از جمله ضعفهایی است که اغلب در آثار هالیوودی مشاهده می شود اما خوشبختانه « سوگند » این ضعف بزرگ را ندارد، شخصاً برای اولین بار در چند سال اخیر هست که فیلمی عاشقانه را تماشا می کنم که روابط شخصیت هایش تا به انتها جذاب و تماشایی است.البته باید کارِ دو نویسنده فیلم بالاخص « ابی کاون » را نیز ستود. « کاون » سالهاست که در حال نگارش فیلمنامه های عاشقانه است و اتفاقاً چند کار ” ولنتاینی ” هم در کارنامه اش وجود دارد. به نظر می رسد « کاون » بعد از تجربه های ناموفقی از جمله « روز ولنتاین » بالاخره توانسته موقعیت های عاشقانه را به درستی درک کند و آن را به نگارش درآورد! دیالوگ های جالب و غافل گیر کننده بین لئو و پیج از جمله دلائلی هست که بخاطرش باید از « کاون » ممنون باشیم!
در نهایت پیشنهاد می کنم که اگر به فیلمهای رمانتیک – عاشقانه علاقه دارید، حتما به تماشای « سوگند » بنشینید چراکه به خوبی احساسات شما را بر می انگیزد. البته پیشنهادی دومم این هست که احیاناً اگر با همراه خود ( گفته اند که این کلمه را استفاده کنم! ) مشکلی دارید و یا اینکه احساس می کنید کیفیت زندگی دو نفره تان راضی کننده نیست، به اتفاق همراهتان فیلم را تماشا کنید و مطمئن باشید که در انتهای فیلم شرایط بهتری پیدا خواهید کرد و یکدیگر را بیشتر دوست خواهید داشت، می توانم این را تضمین کنم!
منتقد : میثم کریمی
کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.
به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید
سوگند : The Vow
کارگردان : Michael Sucsy
نویسنده : Jason Katims ، Abby Kohn
بازیگران :
Rachel McAdams…Paige
Channing Tatum…Leo
Jessica Lange…Rita Thornton
Sam Neill…Bill Thornton
و……………
ژانر : درام
درجه سنی : PG-13( مناسب برای افراد بالای 13 سال )
زمان : 104 دقیقه