کم نیستند بازیگران مشهور کشورمان که قدم در وادی ترجمه و شهر و شاعری گذاشته اند و به بهانه انتشار کتابی از شیلا خداداد که به تازگی منتشر شده است مروری بر آثار بازیگران مترجم ایرانی شده است.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزنامه شهروند، بازیگرانی از جمله ترانه علیدوستی و نیکی کریمی در این زمینه آثار ترجمه خوبی دارند و اما برخی چهره ها اینگونه نیست و باید دقت لازم را در این زمینه داشته باشند. در ادامه به معرفی آثار هنری در زمینه کتاب از سلبریتی های ایرانی می پردازیم
شیلا خداداد درباره کتاب «بعضی رازها را نباید نگه داشت» که با ترجمه او روانه بازار کتاب شده، میگوید: «این کتاب نوشته یک خانم روانشناس است به نام جینین ساندرز؛ کتابی درباره کودک آزاری که بزرگترها باید برای کودکان بخوانند و آن ها را با این مقوله آشنا کنند.»
شیلا خداداد درباره دغدغهای که او را واداشته تا دست به ترجمه این کتاب بزند، ساعاتی پیش از این که در مراسم رونمایی کتاب این جملات را تکرار کند، به «شهروند» میگوید: «من یک مادر هستم و بنابراین خیلی دلم میخواست به موضوع کودک آزاری وارد شوم تا همانطور که به فرزندان خودم این مهارتها را یاد میدهم، برای خانوادههای دیگر هم این اتفاق بیفتد و بچههای بقیه هم بدانند که نباید به کسی اجازه دهند از یک حد مشخصی به آنها نزدیکتر شود. متاسفانه کودک آزاری رو به رشد است و در این کتاب آموزش داده میشود که والدین از صحبت درباره این مقوله با کودکان خودداری نکنند.»
وقتی پای کتابهای ترجمه وسط میآید، نخستین پرسشی که پیش میآید، این است که آیا این کتاب روند مرسوم گرفتن رایت ترجمه را طی کرده یا نه؛ که شیلا خداداد اطمینان میدهد که این اتفاق افتاده است: «حق ترجمه و حق انتشار «بعضی رازها را نباید نگه داشت» بهصورت قانونی از نویسنده اخذ شده و البته با صحبتی که با خود نویسنده داشتم، قرار شده ایشان سایر کتابهای خودش را هم برای ترجمه بفرستد.»
مخاطبانی که این روزها عادت کرده بودند به بهانه «آنگاه که او میآمد/ با شعرها و با معجزههایش؛/ ایمانم را حفظ میچسبیدم» بهاره رهنما و «من تو بودهام/ تو تو بودهای/ ما تو بودهایم»لیلا اوتادی کاربران فضای مجازی را میهمان انواع و اقسام طعنهها و کنایهها درباره سلبریتیهای همهکاره کنند؛ وقتی خبر آمد که شیلا خداداد هم قرار است کتابش را رونمایی کند،او را نیز با همان چوب راندند و در راسته سلبریتیهایی قرار دادند که ویار ادبی گرفته اند و هوس ادیبشدن به سرشان زده است.
اما آنهایی که دیروز به مراسم رونمایی کتاب شیلا خداداد رفته بودند و پای صحبتهای او نشستند، تقریبا همگی در این موضوع هم عقیدهاند که این بازیگر در قیاس با دیگر سلبریتیهای ورود کرده به وادی ادبیات نگاه جدیتری به این مقوله دارد؛ یکجور دغدغه محترم؛ که این را هم در نوع انتخاب کتاب توسط او میتوان دید و هم در پیگیری راهی که مربوط به امروز و دیروز نیست و شیلا خداداد را چند سالی میشود به این مسیر کشانده است. مثل اغلب سلبریتیهایی که بهجای انتشار اشعارشان روی به ترجمه آوردهاند.
خود شیلا خداداد با اشاره به اینکه «ادعایی در زمینه ترجمه ندارم، چون درس مترجمی نخوانده ام»این موضوع را که او از شهرت خودش برای فعالیت در زمینه کتاب استفاده کرده است، رد نمیکند:«طبیعی است که از شهرت خودم برای این کار استفاده کنم و البته ایرادی هم در این کار نمیبینم.میبینیم که بعضی از همکاران کالاهای گوناگونی را تبلیغ میکنند و کسی هم اعتراضی به این کارشان ندارد. »
حالا، اما من یا نیکی کریمی یا ترانه علیدوستی اگر بیاییم و از اسم خودمان برای فرهنگسازی کتاب خواندن و کمک به خانوادهها بهره ببریم و کمک کنیم خانوادهها برای بچههاشان یا خودشان کتاب بخوانند، باید به این کار اعتراض شود؟ نه، این فرهنگ سازی است و من ابایی ندارم اگر شهرت من پشتوانه این موضوع باشد.»
شیلا خداداد درباره اتهام بیسوادی به سلبریتیها هم پاسخ دارد: «ادعایی در زمینه ترجمه ندارم،اما تا حدی به زبان انگلیسی تسلط دارم و وقتی دیدم که زمان خواندن کتابهای انگلیسی برای کودکم به راحتی برایش ترجمه میکنم، فکر کردم که چرا کتابهای کودکان را ترجمه نکنم؟به هرحال ترجمه کتاب یعنی سواد انگلیسی، دایره لغات بالا و ذوق ادبی و بنابراین رفتم سراغ تحقیق و مطالعه درباره کتاب و روانشناسی کودک.»
شهرام جهانگیری، مدیر نشر چترنگ: ما نمیتوانیم درباره این مسأله حکم کلی بدهیم که ناشران کتابهای بازیگران را چاپ کنند یا نکنند، اما اینکه جامعه از این آثار استقبال میکند،بحث دیگری است. در حقیقت وقتی یک بازیگر یا چهره هنری رمانی مینویسد یا کتاب شعری منتشر میکند، بسیار در جامعه مورد استقبال قرار میگیرد و صفهای طولانی برای خرید کتابش تشکیل میشود. در واقع وقتی مخاطب هست خیلی از ناشران هم به دنبال انتشار این کتابها میروند.
به نظرم اگر نویسندگان و چهرههایی داشتیم که این خلأ را پر میکردند، دیگر شاهد چاپ چنین آثاری نبودیم. اما کمکاری نویسندگان چهره و توانا، شرایط دشوار ارشاد برای برخی از نویسندگان با سابقه و قدیمی، مخاطبانی که حال و حوصله متون عمیق و جدی را ندارند و مواردی از این دست، باعث میشود که ناشر سراغ چاپ کتابهای فست فودی برود.»
شیلا خداداد، ترانه علیدوستی، نیکی کریمی، بهاره رهنما و لیلا اوتادی (که تا اینجای گزارش نامشان آمده) تنها بازیگرانی نیستند که به حوزه ادبیات وارد شدهاند. البته سه نام اول ازجمله معتبرهای این حوزه هستند و کارنامهشان مبین نگاه جدی آنها در حوزه ترجمه است.
درواقع تنها کسی که میتوان از میان بازیگران به مترجمانی، چون ترانه، نیکی و شیلا افزود،رامین ناصرنصیر است که چند ترجمه خوب از آثاری قابل تامل از او منتشر شده، اما حواشی رخداده در زمان انتشار و اتهام سرقت ادبی باعث شده تا کمی با احتیاط به کارنامهاش در این زمینه نگاه شود.
در زمینه داستان میتوان گفت موفقترین و تثبیت شده ترین بازیگر در این حیطه مرجان شیرمحمدی است که با نخستین مجموعه داستانش «بعد از آن شب» نگاهها را متوجه خود کرد و بعد از آن هم چهار کتاب دیگر ازجمله «پرویز، شهدخت…»، «خانه لهستانیها» و «یک جای امن» از او منتشر شده است.
در زمینه شعر و ترانه هم این عنوان متعلق است به اندیشه فولادوند، که سالهای سال است به شکل جدی شعر و ترانه میگوید و انتشار کارهایش هم همواره قرین با موفقیت بوده است.
صابر ابر، مژده لواسانی، بهنوش بختیاری، الهام پاوه نژاد، افسانه بایگان و امیر آقایی دیگرچهرههایی هستند که در زمینه شعر یا داستان طبعآزمایی کردهاند. جالب اینکه گروه «ماکانبند»هم در کنسرت خود در اواخر اردیبهشت امسال اعلام کردند قرار است بهزودی کتابی را به قلم خود منتشر کنند!
کتابهایی که اگرچه مخاطبان بهخصوص در روزهای برگزاری نمایشگاه کتاب، با استقبال شان این عرصه را به حوزهای سودآور بدل کردهاند؛ اما از آن جاییکه اغلب از بار ادبی و هنری بهره مند نیستند، منتقدان ادبی آن ها را لایق نقدشدن نمیبینند، چنانکه صابر قدیمی یکی از شاعران مطرح کشور دربارهشان میگوید: «اکثر کتابهای شعر سلبریتیها شوخیهای ادبی هستند که تنها سلیقه و ذائقه مردم را کاهش میدهند.»
یاسر نوروزی: شاید اواخر دهه هشتاد بود که حضور سلبریتیها در عرصه ادبیات و کتاب پررنگ شد.آن زمان هنوز فضای مجازی به این شکل گسترش پیدا نکرده بود و «نوشتن»،«نویسندگی» و «تألیف» همچنان با اندیشهورزی و تفکر همراهی داشت.بگذریم از این که در چند سال اخیر این مرزها هم برداشته شده و «نوشتن» به قدری قابل دسترس شده که دیگر در سیطره گروه یا جریان خاصی نیست.
با این حال، اما هنوز تفاخر به انتشار کتاب بین چهرههای مدیومهای دیگر هنری وجود دارد؛بهخصوص چهرههای عرصه بازیگری که اغلب آنها همیشه از سوی جریانهای تفکر در ایران به بیمایگی،ناآگاهی، بیدانشی و حضور بهاصطلاح پاپکورنی در هنر متهم بودند. برای همین هم کمکم از همان دهه بود که بازیگران بیشتری اقدام به چاپ کتاب کردند. البته طبیعتا تمام بازیگران یا چهرههای عرصههای دیگر هنری را نمیشود به یک چوب راند؛ چون در بین آنها آثار قابل تأملی هم منتشر شد.
در نگاهی کوتاه به این آثار باید گفت که مرجان شیرمحمدی (بازیگر و طراح صحنه) پیش از اینها در حوزه ادبیات فعالیت داشت و برای مجموعه «بعد از آن شب» در سال ٨٠، برگزیده جایزه هوشنگ گلشیری شد. چند سال بعد بازیگران بیشتری با سودای ورود به این عرصه دست به قلم شدند و مجموعه داستان و رمان و اشعار زیادی را زیر چاپ بردند.
اگر بخواهیم نگاهی کوتاه به این آثار داشته باشیم در حوزه تألیف، مجموعه داستان بهاره رهنما(چهار چهارشنبه و یک کلاهگیس) و فلامک جنیدی (جایی به نام تاماسکو) جزو آثار قابل قبول در اینحوزه بودند. جنیدی البته به شکلی جدیتر در این حوزه فعالیت خود را ادامه داد و بعدها رمان «چرک» را هم منتشر کرد.
رضا کیانیان هم که پیشتر تألیفات جدیتری در حوزه بازیگری داشت، در کتاب «این مردم نازنین» به داستانکهایی کوتاه درباره خاطراتش با مردم پرداخت که ارزش داستانی چندانی نداشت. البته این تمام ماجرا نبود؛ آثار کم ارزشی هم در این حوزه منتشر شدند که ازجمله آنها میتوان به کتاب بهنوش بختیاری (کلاغهای قیطریه) اشاره کرد.
در حوزه شعر، اما غیر از کتابهای شعر اندیشه فولادوند، شاید مابقی اشعار را نتوان جزو آثار قابل بررسی دانست؛ کتابهایی مثل دفتر شعر لیلا اوتادی، افسانه بایگان،بهاره رهنما و. دفتر شعر هیلدا تهرانی (خوابهای ندیده) هم که به واسطه شهرت خواهرش هدیه تهرانی چاپ شده بود، چندان دیده نشد، اما دستکم ایدههایی برای عرضه داشت.
خواندن مقالات زیر توسط مووی مگ پیشنهاد می شود :
تصاویری از شیلا خداداد در مراسم رونمایی کتاب جدیدش
تصاویری از شیلا خداداد در مراسم رونمایی کتاب جدیدش
کتاب صابر اَبَر با قیمت نجومی به فروش می رسد! + تصویر
بهاره رهنما با بادیگارد به نمایشگاه کتاب رفت!
محمدرضا شریفی نیا : تماشای « معمای شاه » همانند مطالعه هزاران کتاب برای جوانان است