در هفته ای که گذشت خبر رسید که دواین جانسون شازده دوماد شده و بالاخره تن به ازدواج داده است. ما خیلی خوشحال شدیم چراکه این گل پسر ما مدتها بود که از نامزدشون خواستگاری می کرد و اون بنده خدا هم همش دواین بیچاره رو می پیچوند و میگفت : « برو دنبال زندگیت بچه جان! » و دواین هم البته نمی رفت دنبال زندگیش و فردا صبح دوباره میومد پاشنه درب رو از جا می کَند تا بالاخره سوژه مورد نظر بی خیال شد و گفت : « باشه بابا کچلم کردی! »
اما یکم که از این خبر گذشت فهمیدیم که عروس خانم یک دهه قبل اوکی رو داده بود و دو تا بچه قد و نیم قد هم این وسط بودن فقط همچین بگی نگی عاقدی نبوده که این دو نفر رو رسما زن و شوهر اعلام کنه! از این جهت پس از سالها زندگی مشترک، عروس خانم یا مادر خانم یا هرچیز دیگه، بهرحال گفت که لباس عروس به تن می کنم و رسما همسر دواین جانسون میشم!
ما هم اینجا برای احترام و عرض تبریک، به دلیل آنچه که « عروسی کوانتومی » می نامیم، لوح زرینی را به دواین جانسون و همسر محترمشون و البته بچه های دلبندشان که در مراسم ازدواج پدر و مادرشان حضور داشتند تقدیم می کنیم و امیدواریم که ازدواج موفقی باشه و چرخش بچرخه براشون.
در هفته ای که گذشت خبر رسید که جنگل های آمازون در حال سوختن و ریه های زمین در حال نابودی می باشند. در این وضعیت همه فعالین محیط زیست و سیاستمدارها اومدن و گفتن جنگل آتش گرفته و داره از بین می ره ها، اما از اون طرف رئیس جمهور برزیل رو چک کردیم و دیدیم که حواسش به خانمِ آقای مکرون، رئیس جمهور فرانسه گرمه و خبر جنگل هاش رو نداره. در این وضعیت قاراشمیش، یکدفعه خبر رسید که لئو خان دی کاپریو آمده و دست به جیب شده و 5 میلیون دلار جیرینگی گذاشته وسط و گفته : « برسونید به دست خاموش کنندگان، فلان شدگان! »
ما هم اینجا از این حرکت بدون قر و قمیش دی کاپریو لذت بردیم که به جای آه و ناله و ارسال صد باره یک پست و کلید کردن رو این و اون، شخصاً دست به جیب شد تا به دیگران هم یاد بده که اول دست به جیب بشید، بعدش بسم الله، به هرکی خواستید بگید اونم بیاد وسط!
از این رو، به دلیل آنچه که « مایه گذاشتن سلبریتی جماعت از جیب خود » می نامیم، لوح زرینی را به لئوناردو دی کاپریو تقدیم می کنیم و امیدواریم که یه بخش کوچکی از سلبریتی های خودمون که از این کارها نمیکنن هم با دیدن ایشون همچین عرق شرم بر پیشانی شون نقش ببنده تا یاد بگیرن که زندگی همه اش ارسال متن : « ما را قضاوت نکنید! » نیست.
در هفته ای که لوح زرین هامون دیگه خاک نخورد و تونستیم چندتایی ازشون استفاده کنیم، خبر رسید که متیو مک کانهی از سوی دانشگاه تگزاس به عنوان استاد دپارتمان رادیو و تلویزیون انتخاب شده و به تدریس در این دانشگاه خواهد پرداخت. از سوی مسئولین این دانشگاه گفته شده که مک کانهی در هنگام تدریس خیلی شبیه استادها نیست و معمولاً وارد مباحثی می شود که فراتر از کلاس هست و این مسئله برای دانشجویان بسیار هیجان انگیز است.
والا این خبری بوده که طرف مسئولین منتشر شده اما اگر به سراغ دانشجوها برید و ازشون بپرسید احتمالاً چند تا وصلت به به خاندان شما نسبت می دهند و چندتایی هم به خالق درس و دانشگاه و باقی دوستان. ما فکر می کنیم خریدن حال و هوای متیو مک کانهی در سریال « کارآگاه حقیقی » توسط دانشجویان احتمالاً بخش جذاب تری از کلاس درس را تشکیل می دهد و باید امیدوار باشیم که دانشجوها سیگاری از دانشگاه فارغ التحصیل نشن!
بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه که « Alright, Alright, Alright » می نامیم، لوح زرینی را به استاد متیو مک کانهی تقدیم می کنیم که حالا دیگر مدرس هم محسوب می شود. فقط امیدواریم مسیر تدریس او به اندازه مسیر سینوسی اش در سینما اینقدر بالا و پائین نباشه و روند صعودی داشته باشه. من شاگرد استاد باشم اولین سوالم از بزرگوار این خواهد بود : «سرنیتی؟ بزنم … استغفرالله! »
در هفته ای که گذشت مراسم فرش قرمز برای سریال « مانکن » برگزار شد که مهمان های مختلفی هم در آن حضور داشتند. اما حضور نفیسه روشن در این میان جنجالی شد اونم به دلیل لباسی که پوشیده و بابتش از طراح لباس تشکر کرده و گفته بود :« طراح خیلی کارش درسته و رنگ بندی و جنس پارچه و خلاقیتی که در طرح بکار برده رو اصلا نگم براتون! »
اما بعد از انتشار تصاویر لباس خیلی طول نکشید که عزیزان فعال در عرصه مد آمدند و گفتند این طراح برداشته یه کاربن انداخته روی یکی از طرح های خارجی و عیناً همان را کپی زده و به تن خانم بازیگر کرده و این وسط هیچ اشاره ای هم به طراح اصلی لباس نشده و حق معنوی و مادی و این جور چیزها هم که اصلا صحبتش رو نکنید!
بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه که « سرقت خلاقیت و سند زدن به اسم خود » می نامیم، تمشک زرینی را به طرح لباس سرکار خانم نفیسه روشن تقدیم می کنیم و البته معتقدیم که خانم روشن هم می بایست پیگیرتر از این حرفها می بود تا ببیند این لباس را قبلاً جایی پوشیده اند یا خیر. دیگه میزان شباهت این لباس ها به هم زیادی انکار ناپذیر است!
آقا در هفته ای که گذشت، یک برنامه به عنوان « کتاب باز » با اجرای سروش صحت روی آنتن رفت که مهمان برنامه اش مسعود خان فراستی بود.
آقای فراستی در این برنامه گفت که چند تا یادداشت داره که متعلق به استاد داستایوفسکی بزرگ هست و بهتره که در این برنامه راجع بهش صحبت بشه و سروش صحت هم گفت : « به به خیلی خوبه بریم تو کار داستایوفسکی!» بعدشم کلی نشستن نوشابه باز کردن برای داستایوفسکی که چقدر خوبه کارش و اینا. اما خیلی نگذشت که متوجه شدیم یک بنده خدای عاشق داستایوفسکی این نامه ها رو با اتکا به ادبیات استاد نوشته و منتشر کرده و آقای فراستی و سروش صحت هر دو به اشتباه این نامه را در برنامه به داستایوفسکی نسبت داده اند!
بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه که : « کاپی با اصل برابر است، هرچی شبیه اش بنویسی با سند برابر است! » می نامیم، تمشک زرینی را به مسعود فراستی و سروش صحت تقدیم می کنیم که برنامه ای راجع به کتاب اجرا کرده اند اما حال ندارند قبل از اجرای برنامه یه جستجوی کوچک در اینترنت انجام دهند تا ببینند خدا بیامرز این یادداشت ها رو کی و در چه تاریخی نوشته که روحش هم از آن خبر ندارد! ملت اعصاب ندارن و هیچی رو سرچ نمی کنن و آخرش میرسن به نامه عاشقانه برد پیت به آنجلینا جولی که نمی دونیم از کجا اومده، شما که دیگه دستی بر آتش دارید اساتید!
آخرین تمشک زرین هفته را هم تقدیم می کنیم به استاد مهدی سلطانی که در یک مصاحبه آمد و گفت که پول کثیف و دزدی و اینجور چیزها حیفه که به هدر بره، بیایید بریزیدش تو سینما که پاک بشه!
مهدی سلطانی که خودش بازیگر سریال « شهرزاد » بوده و کماکان منابع مالی آن مورد تردید فراوان هست، در یک مصاحبه درباره ورود پول های کثیف به سینما گفت : « آقا چیکار دارید به اینایی که پول کثیف دارن؟ یه پولی هست این وسط، نمیدونن کجا باید خرجش کنن، ما هم که نمی دونیم کی به کیه این وسط، پس باید بهشون بگیم دمتون گرم که تصمیم گرفتید پول های دزدی رو بیارید تو هنر خرج کنید! تازشم، پول کثیف رو بیارید تو هنر، همچین روز اول تمیز، بی رنگ و مامان، براتون در میارم که حسابی تمیز بشه! »
بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه که : « به خاطر یک مشت پول کثیف! » می نامیم، تمشک زرینی را به استاد سلطانی تقدیم می کنیم که مرزهای صداقت را جابجا کرد و به جای اینکه مثل بقیه هنرمندها بیاد بگه : « من کلا هیچی نمیدونم و از هیچی خبر ندارم و به من مربوط نیست! » گفت که بزار اصلا پول کثیف بیاد تو هنر کی به کیه! یه سفره ای پهن هست و بزارید این پول های کثیف بیاد سینما خرج بشه که دست ما هم باز بشه!
خدا آخر و عاقبت همه ما رو به خیر کنه، آمین!
ذره بین
* شما می توانید گزینه های ” لوح زرین بگیر یا تمشک بگیر” سینمایی یا تلویزیونی تان را به ما معرفی کنید تا آنها را در همین بخش معرفی کرده و جوایزشان را تقدیمشان کنیم!
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید