اگر نگاهی به جدیدترین تولیدات سینما بیندازید متوجه مشوید سینمای مدرن دیگر آن گونه که باید و شاید بر مفهوم عشق و زیبایی های آن توجه ندارد،خاستگاه سینما و کمدی کلاسیک های صامت را بیاد بیاورید …..بله متوجه میشوید مفهوم عشق در آن فیلم های سیاه و سفیدِ بی زبان! به مراتب ملموس تر و باور پذیر تر از آثار شبه رمانتیک سینمای پر زرق و برق امروزه است
کیست که دلتنگ دیدن زوج های پاک و بی ریای آن روزها بر پرده سینما احساس نباشد؟زوج های عاشق و دلباخته کازابلانکا،دکتر ژیواگو و بر باد رفته و…
در حال حاضر اگر از زوج های اورژانسی! یا همان شرکای جنسی که این روزها در همه فیلم های موجود بر پرده سینما یافت میشوند بگذریم دیگر چیزی از مایه های رمانس در سینما باقی نمی ماند و دیگر باید هر طور که شده با عشق خالص بلا(کریستین استوارت) به ادوارد(رابرت پاتینسون) یا شاید هم جیکوب(تایلر لانتر) در سری فیلم های گرگ و میش سر کنید!البته فیلمهای عاشقانه از این دست به وفور در هالیوود دیده میشوند،مصداق اخیرش فیلم «این به معنای جنگ است» با بازی ریز ویترسپون،تام هاردی وکریس پین بود که همین اواخر اکران شد
در این خشکسالی ساخت آثار رمانتیک خالص و اثرگذار تصمیم گرفتیم فهرستی از فیلم های عاشقانه ای که در سالهای اخیر ساخته شده اند و به نوعی کم و بیش قابل قبول هم بوده اند تهیه کنیم
توضیح:1.همه فیلم های موجود در فهرست مربوط میشوند به ژانر فیلم های رمانتیک سینمای مدرن،بنابراین در این فهرست خبری از شاهکارهایی کلاسیکی چون دکترزیواگو،برباد رفته و کازبلانکا و بلندیهای بادگیر و …امثال آنها نیست
توضیح:2.در فهرست زیر حتی المقدور سعی شده از آثار کمدی رمانتیک نامی برده نشود،چون در غیر اینصورت مطلب به درازا میکشید،همچنین اینکه ژانر کمدی رمانتیک به طور کلی مستقل از آثار رمانتیک (از نوع خالص)دسته بندی میشود
توضیخ:3.مطلب زیر را با خیال راحت بخوانید!برخلاف فهرست های رایج سعی شده پایان داستان به هیچ وجه لوث نشود تا مخاطب از لذت دیدن شخصی فیلم محروم نگردد
غرور و تعصب(2005)
کارگردان:جو رایت
بازیگران:کیارا نایتلی،متیو مک فایدن
در سال 2012 و در شرایطی کنونی دیگر رمان های پرطرفدار جین آستین نیازی به معرفی ندارند،فقط در باب رفع ابهام باید عرض کنم که سبک نوشتاری رمان های خانم جین آستین به گونه ای هستند که در بند زمان نیستند و میتوانند بر پرده سینماها مستقل از زمان روایت شوند چون هر مخاطبی از هر قوم و قبیله ای(اعم از مرد و زن) میتواند با بی قراری ها و تشویش های عاطفی خانم آستین ارتباط برقرار کند
شاید بعضی ها معتقد باشند دید خانم آستین به مسایل عشقی تا حدود زیادی زنانه است،بنده با این مسئله موافقم،البته از این نظر که جین آستین هم مانند اکثر زنان دید وسیع و چالش برانگیزی دارد که به ریز و درشت تنش های عشقی بیشترین اهمیت ممکن را میدهد!دقیقا همین مسئله هم باعث میشود که ساختن فیلم از روی کتاب های خانم آستین به هیچ وجه ساده نباشد
رمان غرور و تعصب جین آستین یکی ازمشهور ترین و پرطرفدارترین کتاب های اوست که سالهای متمادی سوژه موردعلاقه سینماگران و برنامه سازان تلویزیونی بوده است،اما فیلم غرور و تعصب آقای جو رایت(محصول 2005)به قدری قوی و بی نقص ساخته شده است که به نظر میرسد تا سالهای سال کمتر کسی به فکر ساختن فیمی جدید از روی این رمان خانم آستین بیفتد!همانطور که از سال 1995 کمتر کسی جرعت کرده بعد از فیلم حس وحساسیت آنگ لی(که آن هم یکی از رمان های مشهور جین آستین است)برداشت جدیدی از آن داشته باشد
جدا از طرح اصلی داستان و اینکه به طور کلی اقای جو رایت و خانم دبورا موگاچ به داستان کتاب وفادار مانده اند بازیگران داستان هم همگی به خوبی از پس نقش های خود برآمده اند،خانم کیارا نایتلی هم تا به امروز قابل قبول ترین نقش آفرینی عمر خود را صرف کارکتر الیزابت بنت کرده است،سایر بازیگران فیلم هم در نقش اعضای خانواده بنت و آقای دارسی و…قابل قبول اند
اگر از دیدن داستان های عاشقانه خطی و سرراست خسته شده اید بیایید از از دریچه خانم آستین به مسایل عاشقانه بنگرید،مطمئن باشید غرور و تعصبِ جو رایت(با چهار نامزدی اسکار) تجربه ای جدید و زیبای برایتان به همراه خواهد داشت
یک سال خوب(2006)
کارگردن: ریدلی اسکات
بازیگران:راسل کرو،ماریون کوتیارد،ابی کورنیش،آلبرت فینی
«یک سال خوب» در یک کلام یکی از دلنشین ترین آثار ریدلی اسکات است
یک سال خوب از چند نظر حائز اهمیت میباشد،اول اینکه تقریبا تنها فیلم ریدلی اسکات است که از اول تا به آخر شما را خندان و آسوده نگه میدارد وباعث میشود تا مدتی احساس واقعا خوبی داشته باشید کاری که ریدلی اسکات در هیچ یک از آثار خود،از قلمرو بهشت و گلادیاتور گرفته تا بیگانه و گانگستر آمریکایی و یا سقوط شاهین سیاه با آن میانه خوشی نداشته و ندارد!
به جرعت میتوان گفت یک سال خوب تنها اثر کارنامه هنری ریدلی اسکات است که در آن به معنای واقعی به عشق و جاذبه های آن و یا دوست داشتن حقیقی توجه شده است،هر چند که یک سال خوب تقریبا نسبت به تمام آثار ریدلی اسکات بدترین فروش گیشه را داشته است اما به نظر بنده این فیلم بدون شک گامی رو به جلو در کارنامه شلوغ و متنوع ریدلی اسکات محسوب میشود
از بحث ریدلی اسکات که بگذریم میرسیم به بحث بازیگران،راسل کرو در دومین همکاری خود بعد از گلادیاتور با ریدلی اسکات به خوبی ازعهده نقش نرم و عاطفی مکس بر آمده است و خود به تنهایی یکی از بهترین دلایل تماشای یک سال خوب است،ریدلی اسکات که معروف است عادت ندارد از یک بازیگر در دو یا چند فیلم استفاده کند بعد از همین یک سال خوب بود که مشتری دائمی راسل شد چون به قول خودش به این تیجه رسید که راسل کرو واقعا از پس هر نقشی بر می آید،حتی اگر آن نقش شباهتی به خود کارکتر راسل کرو در زندگی واقعی نداشته باشد!
راسل در فیلم نقش مردی به نام مکس را بازی میکند که سالهاست روستای محل تولدش را به مقصد شهر ترک گفته و زندگی بی احساس و پرمشغله ای را برای خود دست و پا کرده ولی بعد از مدتها به طمع دریافت میراث عموی خود وارد روستای دوران کودکیش میشود و اینجاست که باید با دختر عمویی که او هم تازه سروکله اش به روستا باز شده سازش کند تا بتواند سرمایه عمویش را بدست آورد
فیلمنامه اقتباسی داستان هم واقعا هوشمندانه و دلنشین است،در حالی که انتظار پیش آمد عشقی پر سرو صدا بین راسل کرو دختر عمویش(ابی کورنیش)را دارید پای ماریون کوتیارد به داستان باز میشوید در ادامه هم خوشبختانه خبری از مثلث های عشقی ساده و سطحی هالیوودی نیست و میتوانید به راحتی از مناظر زیبای داستان،روابط صمیمی و عمیق کاراکتر ها لذت ببرید
دفترچه(2004)
کارگردان:نیک کساوتس
بازیگران:رایان گاسلینگ،راشل مک آدامز
داستان عشق نوا و آلی دیگر آنقدر معروف و زبانزد عام و خاص شده که دیگر نیازی به تعریف نداشته باشد
فیلم دفترچه بدون هیچ شک و گمانی یکی از تاثیرگذارترین رمانس های خلق شده در ده،بیست سال اخیر سینماست،داستان عشق پر سوز و گداز نوا و آلی به قدری خوب و منسجم روایت میشود که کمتر ایرادی به آن میتوان گرفت،بر خلاف فیلم یک سال خوب،فیلم دفترچه مملو از وصال و فراغ های غم انگیز است که میتواند یخ هر دلی را آب کند!
با وجود اینکه داستان فیلم بوسیله نوا در سنین پیری روایت میشود و تقریبا از همان ابتدا میتوان پایان داستان را حدس زد،جرمی لون نویسنده فیلمنامه دفترچه بارها روند داستان را دچار فراز و نشیب های زیرکانه ای میکند تا مخاطب هر لحظه پیش بینی خود را زیر سوال ببرد
پایان زیرکانه و دراماتیک داستان هم به مانند روند کلی داستان هم شاد است و هم به اندازه کافی غم انگیز.
در نهایت هم باید از بازی خوب راشل مک آدامز و رایان گاسلینگ(که در دنیای واقعی هم مدتی زوج ایده آلی را تشکیل داده بودند) و همچنین بازی کوتاه ولی تحسین برانگیز جیمز گارنر و جنا رولندز بگویم که در زیباتر کردن فیلم دفترچه تاثیر بسزایی داشتند
پیاده روی برای به یاد آوردن یا پیاده روی به یادماندنی(2002)
کارگردان:آدمام شنکمن
بازگران:مندی مور،شان وست
پیاده روی به یاد ماندنی یا همان فیلم پیاده روی برای به یاد آوردن در یک کلمه یعنی ریسک محض!بازی گرفتن از بازیگران تازه وارد و بی تجربه،بخصوص اکر یکی از این بازیگران قبلا خواننده هم بوده باشد حودش کم ریسکی نیست!سابقه ثابت کرده کمتر خواننده زنی میتواند هم بصورت حرفه ای خواننده خوبی باشد و هم بازیگری را بصورت حرفه ای پیش بگیرد(امثال خانم شر که جدیدا پرکار تر هم شده استثنا هستند)البته به شخصه معتقدم خانم مندی مور در امر بازیگری به مراتب از امر خوانندگی موفق تر است!(لااقل در این فیلم که اینطور است)هرچند که خانم مور در کل صدای دلنشینی دارد
ریسک بعدی و مهمتر هم این است که تماشاگران قبل از مشاهده فیلم به خوبی میدانند که قرار است عشق نافرجام یک دختر سرطانی را ببینند و احتمالا در نهایت نامید سالن های سینما را ترک کنند ولی باید خدمتتان عرض کنم فیلم «پیاده روی برای به خاطر آوردن»در مجموع یک رمانس شاد و منطقی است،شیمی پسر شر و دختر پاکدامن داستان هم به هیچ وجه گرفتار دام کلیشه های رایج نمیشود و تاثیرگذار از آب در آمده است
پایان داستان هم به میزان کافی شاد و زیبا هست و در نهایت تجربه دیدن فیلم،حس خوشایندی را به بیننده القا کند
جری مگوایر(1995)
کارگردان:کامرون کرو
بازیگران:تام کروز،رنه زلوگر
ارائه رمانتیک های نرم و لطیف احتمالا تنها تخصص قابل اتکای آقای کامرون کرو میباشد،او این مسئله را از اولین فیلم خود یعنی رمانس تحسین شده «چیزی بگو»(1989 با بازی جان کیوساک)ثابت کرده بود
جری مگ گوایر از نظر بسیاری از منتقدین بهترین فیلم کارنامه تماما رمانتیک آقای کرو است،همچنین از این فیلم به عنوان یکی از بهترین رمانس های ورزشی تاریخ هم یاد میکنند
تام کروز در این فیلم نقش یک مدیر برنامه ورزشی را بازی میکند که در ابتدا زندگی شغلی موفقی دارد اما بعدها دچار بدشانسی میشود و در حالیکه موقعیت شغلی خود را از دست رفته میبیند مجبور میشود تمام انرژی و سرمایه خود را صرف یک فوتبالیست مسن و نه چندان با استعداد کند،رنه زلوگر هم در این فیلم نقش تنها کمک دست و غمخوار او را دارد که در بیشتر لحظات داستان با عدم علاقه و بی توجهی جری «تام کروز» مواجه است
روند داستانی که خدمتتان عرض کردم هیچ رنگ و بویی از یک داستان عاشقانه گرم آتشین ندارد اما رمانسی که آقای کامرون کرو بین جری و دوروتی خلق کرده بسیار دلنشین و دوست داشتنی از آب در آمده و بدون هیچ اغراقی هر بنی بشری را تحت تاثیر قرار میدهد،آقای تام کروز یکی از سه نامزدی اسکارش دستاورد همین نقش جری مگ گوایر است،خانم رنه زلوگر هم که استاد نقش های رمانتیک است در این فیلم نمایش چشم نوازی دارد و بی دلیل نیست که او را از بهترین بازیگران زن نقش های عاطفی میدانند،صحنه آشتی او و جری که در خانه خواهرش و در برابر چشم دوستان خواهرش رخ میدهد یکی از فراموش نشدنی ترین سکانس های تاریخ سینماست
سرندپیتی«خوشبختی»(2001)
کارگردان:پیتر چلسوم
بازیگران:جان کیوزاک
فیلم خوشبختی یا همان سرندیپیتی در نوع خود(تاکید میکنم در نوع خود)یکی از بهترین فیلم های خالصا عاشقانه سالهای اخیر سینماست،شاید ایده کلی داستان سرندپیتی در نوع خود نوع آوری جدیدی محسوب نشود و با امثال فیلم های پرطرفداری چون «بی خوابی در سیاتل»(محصول 1993 با بازی تام هنکس و مگ رایان) شباهت هایی داشته باشد ولی این چیزی از ارزش های سرندپیتی کم نمیکند
درابتدا تصمیم داشتم فیلم بی خوابی در سیاتل را در این بخش معرفی کنم ولی بعد به این نتیجه رسیدم فیلم کمتر دیده شده سرندپیتی از این جهت که از لحاظ فنی فیلم مدرن تری هست بیشتر به درد این گزارش میخورد
اگرچه در فیلم بی خوابی در سیاتل تام هنکس و مگ رایان فقط چند دقیقه کوتاه با هم صحنه مشترک داشتند،با این حال تقریبا از ابتدا تا انتهای فیلم با هم دورا دور ارتباط داشتند ولی در فیلم سرندپیتی تمام ارتباطی فیزیکی و حتی کلامی جان کیوساک و کیت بکینسل به همان صحنه ابتدایی و پایانی فیلم محدود میشود
خلاصه داستان سرندپیتی کمک چندانی به جلب نظر محاطب میکند،فقط این را عرض کنم که سرندپیتی تقریبا تمام معیار های یک عاشقانه هوشمندانه و تاثیرگذار را دارد
جان کیوساک با وجود اینکه در طول دوران بازیگریش هرگز فرصت ستاره شدن را پیدا نکرده است لااقل اقبال این را داشته که تابحال منتقدان زیاد سربه سرش هم نگذاشته اند!البته او به مانند همیشه استعداد خوبی در پیشبرد نقش های رمانتیک دارد و در نقش جاناتان دوست داشتنی مینماید،کیت بکینسل هم که در آن دوران تجربه امروزش را نداشته بازی قابل قبولی درنقش سارا ارئه میکند
فیلم سرندپیتی را ببینید چون احتمالا متفاوت از همه فیلم های عاشقانه ای است که تابحال دیده اید
نوامبر شیرین(2001)
کارگردان:پت اوکانر
بازیگران:کیانو ریوز،چارلیز ترون
بعد از اکران فیلم نوامبر شیرین اختلاف جالبی بین منتقدان به راه افتاده بود،عده ای فیلم را پسندیده بودند و عده ای هم اصلا نتوانسته بودند فیلم را تا به انتها تماشا کنند،بنده هم باید اعتراف کنم جزو دسته دوم هستم و یک جورایی بصورت تحمیلی نام این فیلم را در این فهرست گنجانده ام!
چارلیر ترون و کیانو ریوز که قبلا در فیلم وکیل مدافع شیطان زوج قابل قبولی را به نمایش گذاشته بودند حسابی خود را به آب و آتش زده بودند تا بتوانند در این فیلم هم همبازی شوند(بخصوص خانم چارلیز ترون که آن موقع در ابتدای حرفه بازیگریش برای بازی دراین فیلم چند نقش مهم و محوری را رد کرد)اما در نهایت بخاطر بازی عجیب و غریبشان نامزد جایزه تمشک بدترین بازیگر مرد و زن سال هم شدند!
با وجود اینکه خود بنده به شخصه از مخالفان بزرگ این فیلم هستم باید اعتراف کنم سوژه رابطه یک دختر سرطانی و یک پسر عاشق در این فیلم متفاوت از همه هم نوعان خودش است و شاید این تنها نکته خلاقانه فیلم باشد(البته این فیلم به نوعی بازسازی فیلمی به همین نام و محصول سال 1968 است اما به هر حال کمتر کسی با نسخه قبلی این فیلم آشنایی دارد)
خلاصه داستانی که قبل از اکران فیلم در اختیار نشریات و مخاطبین قرار گرفته بود شباهت زیادی با هسته اصلی داستان ندارد، بنابراین باید خدمتتان عرض کنم نوامبر شیرین ماجرای زنی به نام ساراست که بعد از ابتلا به سرطانش تصمیم میگیرد در یک سال پایانی عمرش در هر یک ماه با یک مرد جدید ارتباط برقرا کند!اینگونه میشود که او در ماه نوامبر شیرینش اینبار به سراغ نلسون«کیانو ریوز» میرود ولی…
کیانور ریوز هم به مانند خانم چارلیز ترون در نقش نلسون سردرگم است بنابراین انتظار زیادی از تیم بازیگری فیلم نداشته باشید!
با وجود اینکه فیلم نوامبر شیرین در بسیاری از لحظات اعصاب خورد کن است،چندین لحظه تاثیر گذار و چشم نواز هم دارد که نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد،به هر حال اگر شما از مخاطبان سختگیر سینما نیستید دیدن این فیلم به همین سکانس های متاثرکننده می ارزد
عزت محمد خواجه
کپی برداری از مطالب مووی مگ تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.
به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید