صفحه اصلی > نقد و بررسی فیلم خارجی : نقد و بررسی فیلم The Hunger Games ( عطش مبارزه )

نقد و بررسی فیلم The Hunger Games ( عطش مبارزه )

2009781 45848845

«جنگل همیشه شب هنگام، متفاوت به نظر می‌رسد. حتی با عینک همه چیز در آن شرایط، مبهم است. آنچنان که گویی درختان، گلها و سنگها در روز به خواب رفته اند و بدل های خطرناکشان را به جای خود فرستاده‌اند. به طرف رود باز می‌گردم و همان مسیر را تا پناهگاه روو در کنار دریاچه ادامه می‌دهم» این متن کوتاه، مختصری از کتاب عطش مبارزه به نویسندگی خانم سوزان کالینز بود که در سال 2008 منتشر شد و توانست تا ماه ها به عنوان پر فروش ترین کتاب در ایالات متحده مطرح باشد. داستان عطش مبارزه در محیط پسا- آخرالزمانی سپری می شود و داستان یک دختر و پسر نوجوان را به تصویر می کشد که می بایستی در شرایطی سخت از پس مشکلاتشان برآیند. این کتاب در کشور عزیزمان هم با ترجمه خانم شبنم سعادت در انتشارات افراز قابل دسترسی است و شما می توانید به راحتی این کتاب را با ترجمه زیبا و روان خانم سعادت مطالعه کنید.

اما از کتاب که بگذریم ، می رسیم به نسخه سینمایی « عطش مبارزه » که بسیار در مدت زمان ساختش خبرساز بوده و روزی نبود که طرفدارانش شایعات عجیب درباره آن مطرح نکنند! برای کسانی که تا به امروز موفق به مطالعه کتاب نشده اند باید عرض کنم که نویسنده این داستان خانم سوزان کالینز هست که گفته می شود کل مجموعه داستانهای سه گانه اش را با الگوگیری از فیلمها و اساطیر های یونانی بخصوص تسئوس ، به نگارش در آورده است. البته برخلاف نویسندگان پر سر و صدایی نظیر کی جی رولینگ ، خانم سوزان کالینز چندان سوژه مورد علاق لنزهای دوربین نیست و زندگی آرام تری را دنبال می کند ( البته یکی از موارد عجیبی که همیشه درباره این نویسنده گفته اند این است که او از دو گربه وحشی در خانه شخصی اش نگهداری می کند؛ گربه هایی که با هیچکس شوخی ندارند و در یک لحظه تکه بزرگتان را گوشتان می کنند! ). 

نکته ای که م2طمئناً باعث شهرت روزافزون داستان عطش مبارزه در این یکی دو سال اخیر شده این بوده که همواره با مجموعه داستانهای گرگ و میش مقایسه شده است! البته شما به احتمال زیاد کمترین شباهت ممکن را در میان این دو داستان خواهید یافت اما در هر حال این دو در یک نکته با یکدیگر مشترک هستند و آن این است که طرفدارانشان نوجوانانی هستند که گوششان به هیچ چیز بدهکار نیست و پیوسته فریاد می زنند :« فیلمهای ما بهترین های تاریخ سینما هستند! » .

داستان این فیلم در آینده ای نامعلوم و در منطقه ای تحت عنوان « پنم » ( که به نوعی می توان گفت آمریکای شمالی هست ) رخ می دهد. سالها پیش، ایالتهای پنم در یک اقدام هماهنگ بر ضد حکومت مرکزی شورش کردند که علی رغم درگیری سنگینی که بوجود آمد ، همگی انها شکست خوردند و مجبور به تن دادن به یک معاهده صلح با شرایط وحشتناک شدند. یکی از بند های این قرارداد به این شکل بود که هر کدام از ایالتهای 12 گانه می بایستی در هر سال ، یک پسر و دختر بین 12 تا 18 سال را برای برگزاری مسابقاتی تحت عنوان Hunger Games ( این اصطلاح معادل دقیق فارسی ندارد و می توان آن را مسابقات کشتار ، مسابقه برای بقا و… نامگذاری کرد. در کل می توان گفت که این اصطلاح به معنای مبارزه برای رفع گرسنگی یا درماندگی است! ) به پایتخت بفرستند. شرایط این مسابقه به این شکل است که تمام شرکت کنندگان کودک و نوجوان باید یکدیگر را قتل عامل کنند و هرکس که در نهایت باقی بماند، برنده اصلی خواهد بود و کلی هم جایزه نصیبش خواهد شد! 

حالا فصل مسابقات فرا رسیده و ایالتها می بایستی گزینه های خود را برای قتل عام کردن یا شدن ، به مسابقات بفرستند. در مراسمی که به منظور معارفه مبارز جدید برگزار می شود، دختربچه ای به نام پریمورز اوردین ( ویلو شیلدز ) به عنوان نماینده دخترها انتخاب می شود اما خواهر بزرگترش به نام کتنیس3 ( جنیفر لارنس ) مانع از اعزام او به مسابقات می شود و اعلام می کند که شخصاً بجای خواهرش در مسابقات حاضر خواهد شد! از اینرو، کتنیس بجای پریمورز به محل برگزاری مسابقات در پایتخت اعزام می شود و تحت تعالیم رزمی قرار می گیرد اما رفته رفته به دلیل توانایی های جنگی بارزش و البته قد و بالا و بر و رویی زیبایی که دارد، محبوب دل مردم و بعضی از برگزار کنندگان مسابقه می شود و خودش هم رفته رفته عاشق دیگر نماینده ایالت 12 به نام پیتا ( جاش هاچرسون ) می شود. اما مشکل اینجاست که اگر تمام شرکت کنندگان دیگر ایالتها هم به دست این دو کشته شوند، در نهایت می بایست یکی از این دو زنده بماند …

اولین نکته ای که باید درباره فیلم « عطش مبارزه » به آن اشاره کنم این هست که شخصیت پردازی در آن به اندازه کافی انجام نگرفته است. در ویدئوی ابتدایی فیلم پس از آنکه به صورت خلاصه اطلاعاتی درباره منطقه 12 به مخاطب ارائه می شود، دیگر خبری از ادامه اش نیست و تماشاگر بی خبر هم تا پایان فیلم جواب سوالاتش را نمی گیرد. به عنوان مثال « عطش مبارزه » به مخاطبش درباره چرایی برگزاری مسابقه و اینکه چرا این مسابقه با این ابعاد بزرگ برگزار می شود چیزی نمی گوید، یا اینکه مشخص نیست به چه دلیل مردمان ایالتهای مختلف از نظر وضعیت معیشتی در شرایط متفاوتی هستند ( با توجه به اینکه حکومت مرکزی ظاهراً سیستمی شبیه به کمونیست را به مرحله اجرا درآورده است! ) یا بدتر از همه اینکه تماشاگر نمی داند این کاپیتول خراب شده که همه در آن خشونت طلب هستند، اصلاً چجور جایی است و چگونه گذر ایام می کنند! مطرح نکردن این مسائل با توجه به مدت زمان طولانی فیلم، غیرقابل قبول هست و می توان گفت که « عطش مبارزه » در این مورد ضعف های نسبتاً زیادی دارد. البته این را هم اضافه کنم که در مقایسه با قسمت آخر گرگ و میش که کارگردان تصمیم گرفته بود نسبت به لحظه باردار شدن بِلا در کتاب وفادار باقی بماند و کلی صحنه مزخرف و اتاق بهم ریخته و ماه عسل نشانمان داد، بسیار خوشحال می شوم که « عطش مبارزه » وارد جزییات کتاب نشده!

اما اگر بخواهید4 زیادی وارد جزییات داستان نشوید و مثل این کتاب خوانهای متعصب هر لحظه نگویید که این بود و این نبود! باید بگم که نسخه سینمایی « عطش مبارزه » یک اقتباس سینمایی عالی است که از لحاظ جذابیت سینمایی ارزش های فراوانی دارد.« عطش مبارزه » به خوبی در بخش درام، داستانش را پایه ریزی می کند و به مرور به مخاطبش ارائه می کند. البته ایراداتی هم به این بخش وارد است که عمده ترین آنها عدم توازن میان درام و اکشن است. به عنوان مثال زمانی که تماشاگر در حال تماشای صحبت شخصیت های داستان با یکدیگر است، ناگهان در صحنه بعدی ما شاهد یک جنگ و شلوغی هستیم که هرچه در آن لحظه در ذهنمان بود را از یادمان می برد! به نظرم بهتر می بود که گری راس کارگردان این فیلم، کمی فرصت مرور کردن اتفاقات داستانی فیلم را به تماشگر می داد و سپس او را با صحنه های جنگی سرگرم می کرد! همچنین ایراد دیگری که می توان به شخصیت پردازی فیلم وارد آورد این است که فیلم به هیچکدام از شخصیت های داستان به تنهایی بها نمی دهد و ما باید گذشته و شرح و حال زندگی شان را زمانی بدانیم که آنها در یک موقعیت نه چندان قابل قبول ( مواجه با مرگ! ) در حال صحبت با کتنیس هستند و فیلشان یاد هندوستان کرده! البته رابطه بین کتنیس و پیتا که قرار هست عاشق پیشه های سری « عطش مبارزه » باشند، بسیار بهتر از مجموعه گرگ و میش است. صحبتهای رد و بدل شده بین این دو شخصیت اگرچه هرگز عمق کافی را پیدا نمی کند و در همان حالت ” بیسیک ” باقی می ماند اما در کل راضی کننده هست و می توان گفت که ما شاهد یک قدم رو به جلو در روابط شخصیت مونث و مذکر در فیلمهای تینیجری هستیم؛ حداقل می توانم این نوید را به شما بدهم که قرار نیست یک مثلث سه گانه احمقانه ببینید که در آن دختر وضعیت خودش را نداند و همزمان عاشق دو نفر باشد اما از آن یکی حامله شود و با اینحال همچنان به این یکی عشق بورزد!

خوشبختانه انتقادات گزنده داستان « عطش مبارزه » از خشونت و خشونت طلبی مردم جهان ، در نسخه سینمایی هم نمود پیدا کرده و به بهترین نحو ممکن هم به نمایش در می آید. سوزان کالینز که خود فرزند یک نظامی بوده، به خوبی به موقعیت جنگ و خونریزی آگاهی داشته و به همین جهت در داستانش هم تاکید بسیاری بر این وجه مخرب زندگی مردم کرده است. در نسخه سینمایی « عطش مبارزه » هم گری راس با نماهایی که از لذت بردن مردم از مشاهده سلاخی5 شدن نوجوانان گرفته ، انتقاد بسیار تند و صریحی از این وضعیت کرده است. شاید شما نزد خود بگویید که این داستان تخیلی است اما مدتی پیش خودم شخصاً گزارشی مطالعه کرده بودم که در آن عده ای از گروه های ساکن کشورهای آفریقایی، مسابقاتی با حال و هوایی نسبتاً مشابه برگزار می کردند و به برنده هم کلی غذا و امکانات می دادند! به نظرم با نشان دادن این وضعیت در فیلم « عطش مبارزه » که تماشاگران بسیاری زیادی هم در سرتاسر جهان دارد، می توان امیدوار بود که حداقل به مردم تلنگری زده شود.

البته این را اضافه می کنم که « عطش مبارزه » فیلم چندان خشنی نیست چراکه گری راس با فشار کمپانی ، مجبور شده تا صحنه های خونین داستان را با یک تدوین تند خاتمه دهد تا خبری از جنازه و خون نباشد! به عبارت ساده تر شما هرگز در جریان تماشای عطش مبارزه خون یا کشت و کشتار به معنای واقعی نمی بینید و هر زمان هم که کارگردان قصد کشتن یک شخصیت را داشته باشد، آن را با یک تکان شدید دوربین نشانتان می دهد که تمامی اینها به دلیل گرفتن درجه بندی سنی PG-13 بوده است.

سکانس های مبارزه فیلم کم نقص هستند و به خوبی هم کارگردانی شده اند. این سکانس ها که به شکل شلاقی روانه تماشاگر می شوند ، از هیجان بسیار بالایی برخوردار هستند و گری راس هم تا می توانسته این صحنه ها را از طریق سبک ” دوربین روی دست ” گرفته است که خوشخبتانه اینبار باعث سردرد شما نخواهد شد. این سکانس های اکشن مناسب مدت زمان طولانی دو ساعت و نیمه فیلم هستند و ایراد خاصی هم نمی توان به آن گرفت. شاید تنها ایراد اکشن فیلم را تماشاگران بزرگسال بگیرند چراکه مبارزات خونین این آدمها هیچ خونی ندارد و این یک پارادوکس کامل را سبب می شود! البته آنقدرها هم بد نیست و تماشاگران بزرگسال سینما هم به راحتی می توانند از این سکانس ها لذت ببرند.

اما حساس ترین بخش6 فیلم که می توانست فیلم را به ورطه سقوط بکشاند، انتخاب بازیگران نقش های اصلی بود که در مورد « عطش مبارزه » این امر به خوبی صورت گرفته و می توان گفت که برخلاف سری گرگ و میش ، اینبار به درستی انتخاب شده اند. ما اینبار جنیفر لارنس با استعداد را داریم که قرار است با رشادت ها و مهربانی هایش همه را تحت تاثیر خود قرار دهد و یک ماجرای رمانس را هم با پسری به نام پیتا آغاز کند. لارنس در « عطش مبارزه » بسیار عالی و جذاب است و به راحتی هم توانسته در مدت زمانی طولانی حضورش در تصویر ( تقریباً دو ساعت کامل در جلوی دوربین حضور داشته! ) مخاطب را به سوی خودش جذب کند و این به معنای موفقیت کامل یک بازیگر است. لارنس در سکانس های اکشن آنطور که تصویر گویاست، تمرین های بسیار سختی را گذرانده و به ورزیدگی کامل دست یافته است ( البته در بعضی سکانس ها احساس می کنم که یک دختر نسبتاً ورزیده تر به جای او بازی می کند! ) . خوشبختانه لارنس بازیگر بسیار با استعدادی است که توانایی های زیادی در گسترش بخش درام یک فیلم دارد و این امتیاز بزرگی برای « عطش مبارزه » بوده است. وی در سکانس های دو نفره با جاش هاچرسون به راحتی بر او غلبه کرده و نگاه ها را به خود خیره می کند. در کل باید بگم که خیلی خوشحالم که اینبار سنت شکنی شده و یک بازیگر با استعداد در یک فیلم تینیجری – حماسی! در نقش اصلی حضور پیدا کرده است.

سازندگان « عطش مبارزه » گفته اند که در صورتی ادامه این فیلم را خواهند ساخت که فروش قابل قبولی را پشت سر بگذارد. خب تا الان که در حال نوشتن این مقاله هستم فیلم کل سالنهای سینما را قبضه کرده و به نظر هم می رسد که در نهایت به فروش خیره ای دست پیدا کند. پس خودتان را برای ادامه این سری با نامهای « خط آتش » و « زاغ مقلد » آماده کنید. 4 star

 

منتقد : میثم کریمی

کپی برداری از مطالب مووی مگ تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.7

به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید

عطش مبارزه : The Hunger Games

کارگردان : Gary Ross

نویسنده : Gary Ross ، Suzanne Collins

بازیگران :

Jennifer Lawrence…Katniss Everdeen

Stanley Tucci…Caesar Flickerman

Elizabeth Banks…Effie Trinket

Liam Hemsworth…Gale Hawthorne

و……………          

ژانر : اکشن

درجه سنی : PG-13( مناسب برای افراد بالای 13 سال )

زمان : 142 دقیقه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها