صفحه اصلی > اخبار سینمای ایران : فراستی و فرح بخش فیلم خصوصی را نقد کردند

فراستی و فرح بخش فیلم خصوصی را نقد کردند

khososi-critic

روز گذشته نشست نقد و بررسي فيلم خصوصي با حضور حسين فرحبخش ، عبدالله عليخاني و مسعود فراستي در مقر سازمان بسیج دانشجویی کشور با حضور دانشجويان برگزار شد. به گزارش كافه سينما اين نشست با صحبت هاي تند و تيز فراستي و فرحبخش و همچنين حواشي جالبي همراه بود. گزارش اين نشست و صحبت هاي رد و بدل شده را در ادامه بخوانيد

-فرحبخش: فيلم من يك فيلم اخلاق گرايانه است و ازش دفاع مي كنم. اما هيچ موقع معتقد نيستم اشتباه نمي كنم. بستر فيلم ما نشان دادن اشخاصي است كه در اين سي و دو سه سال از آنها ضربه خورديم و امروز هم ضربه مي خوريم. فيلم داستان كسي است كه دچار افراط هست كسي كه مثل دوستان الآن از پرده ها فيلم مي كشد پايين. اين فيلم داستان خوارج است. و عاملي كه باعث شده انقلاب اسلامي به بعضي اهدافش نرسد همين افراطي ها و نگاه بسته شان هست.

-فرحبخش: خيلي ها را داشتيم كه بر موج سوار شدند. بعضي ها هم مي خواهند گذشته شان را تطهير كنند. يكي از مشكلات اين سي سال ما اين است. بحث ما بحث تعادل هست. با هليكوپتر نمي تواني بروي سر پشت بام مردم ماهواره جمع كني. اين را از شبكه هاي خارجي پخش مي كنند و بد مي شود براي كشور. همين الآن دولت مخالف است مي گويد ماهواره را جمع نكنيد… با طناب و هليكوپتر راه مي افتيد كه چهارتا بشقاب پاره جمع كنيد؟  به اعتقاد من حجاب برتر چادر هست.  من خودم ضمن احترام به همه بي چادرها چادر را قبول دارم. اما نمي تواني به زور سر مردم چادر بكني اين ها فرهنگ سازي مي خواهد. ما در اين فيلم مي گوييم با پونز كردن تو سر مردم نمي تواني حجاب سر مردم كني همانطور كه رضاخان نتوانست به زور حجاب از سر زن ها بردارد.

-فرحبخش: بعضي ها رابطه شان با جمهوري اسلامي مثل  دوستي خاله خرس است و صد رحمت به آمريكا و اسرائيل!

بعد از نمايش فيلم خصوصي دانشجويان براي فيلم دست زدند. فراستي در ابتداي صحبت از دانشجوها پرسيد: شمايي كه براي اين فيلم دست زدي براي چه چيز اين فيلم دست زدي؟ اين فيلم نه اعتقادي است نه اخلاقي. دوستاني كه دست زدند يك شان بيايد اينجا از فيلم دفاع كند.

-فراستي: كاري كه راجع به فيلم خصوصي و گشت ارشاد شد كار بسيار غلطي است. مي تواند نظر عده اي اين باشد كه فيلمي بد هست اما كسي نمي تواند به جاي نقد، فيلمي را پايين بكشد. كاري كه سي سال بعد از انقلاب در يك جامعه قانونمند و متمدن واقعا زشت هست. و فكر مي كنم دوستاني كه اين كار را كردند به شدت موضع شان انفعالي هست. يعني شما در مقابل اثر بد سكوت كني و توجيه سكوتتان را با پايين كشيدن فيلم اعلام كني. همانطور كه اتهام زني هم عين انفعال هست. نقد با پايين كشيدن، شانتاژ و ترور شخصيت فرق مي كند. نقد يك عمل متمدنانه است و ما هم بعد از انقلاب اين نيابت را داريم كه اين كار را انجام بدهيم.

-فراستي: بدون پرداختن به فرم فيلم نمي شود درباره محتواي آن صحبت كرد. محتوا از دل نوع گفتن فيلمساز در مي ايد. همه  ادعا ها و حرف هاي ارزشي ما بايد تبديل به فرم بشود. بيرون از فرم محتوايي در كار نيست. شما مي توانيد يك قصه ديني حتي يك قصه قرآني انتخاب كنيد و با يك فرم فكر نشده و نا بلد اثر را به يك اثر ضد ديني تبديل كنيد. سينما يك مديوم بسيار بي رحم است. تمام ناخودآگاه ما را بروز مي دهد و نمي شود ازش فرار كرد. اگر كسي در فيلمش از بي اخلاقي سود مي جويد و ادعاي اخلاق مي كند به نظرم فرمش بد هست.

-فرحبخش: اين كه آقاي فراستي مي خواهد دوستاني كه دست زدند بيايد صحبت كند. اين كه بگويي بيا حرف بزن، نوعي شانتاژ هست خب يك حسي از فيلم به طرف منتقل شده و دچار هيجان شده و دست زده. چه ايرادي دارد؟

-فرحبخش: ما آدمي را نشان مي دهیم كه از صيغه دارد استفاده ابزاري مي كند. اين آدم اعتقادي به صيغه ندارد. فيلم ما درباره آدم های خودسر هست كه الآن هم هستند. خودشان را بالاتر از ولايت و قانون مي دانند.

-فرحبخش: چند روز كه از اكران گذشت فهميديم فيلم را پايين مي كشند و از داخل سينماها فيلم تهيه كرديم. بياييد ببينيد راجع به خصوصي چي مي گويند. به ما مي گويند زدي به خال فيلم را و بند كردند به چيزهاي ديگر. يكي به من مي گويد آقا اين لباسي كه اين خانم تنش كرده اينطوري شده. مي گويم به والله من سر صحنه نديدم اين را شما چطور ديدي. اين از ذهن ها مريض مي آيد.

-فرحبخش: ده مجتهد و فقيه فيلم را ديدند و گفتند اين فيلم از نظر شرعي ايراد ندارد. و در اين لحظه دانشجويان از فرح بخش خواستند يكي شان را اسم ببرد فرح بخش گفت: اين فقيهان را اسم نمي بريم چون برايشان مشكل درست مي كنند.

-فرحبخش: من از سه سالگي بيشتر وقتم تا حالا در هيئات و مجالس اسلامي گذشته. قبل از انقلاب دوازه سال در مدارس اسلامي درس خواندم. و ما بعد از كلاس بايد چهل تا حديث حفظ مي كرديم. آن موقع تو مملكت اصلا نمي دانستند حديث چي هست! پس راجع به فقه و اصول و اينها اطلاعاتي دارم.

-فرحبخش: من آدمي را مي شناسم كه حجاب ندارد و نماز شب هم مي خواند خوب  بي حجابيش جاي خودش و نماز شبش هم جاي خود( اين بخش صحبت فرحبخش با اعتراض برخي دانشجويان همراه شد) فرح بخش در اين لحظه گفت: هر چند معتقدم چادر يك مدال افتخار است كه نصيب هر كسي نمي شود.

-فراستي: چند وقت پيش مناظره اي داشتيم با آقاي صادق زيباكلام. ايشان يك صحبت هايي را كرد و همه برايش دست زدند. چند دقيقه بعد من صحبت هايي را كردم دقيقا بر خلاف آن حرف ها باز همه دست زدند! اگر هر ثانيه اگر بخواهد دست زدن تان تغيير كند واي به حال من كه دارم براي شما حرف مي زنم.

-فراستي: فريب اين واژه مردم و مخاطب را نخوريد. اگر اينطور باشد اينقدر فيلمفارسي سازها حق به گردن مخاطب دارند كه ما بايد برويم بيرون! (در اين لحظه فراستي تشويق شد) فيلمفارسي ها هم خيلي مخاطب داشتند. پس اصلا نقدي نبايد كرد. مخاطب در لحظه ، مخاطب اثر نيست. مخاطب مي تواند با هزار نوع عكس العمل در  لحظه بيايد و فروش فيلم را بالا ببرد. عكس العمل اخراجي ها و جدايي نادر از سيمين. هر دو فيلم هاي بدي هستند. و هر دو در نتيجه يك عكس العمل فروششان رفت بالا. مخاطب در زمان مخاطب هست اما در لحظه نيست. فيلمي اگر مخاطب نداشته باشد مي شود يك فيلم انتلكت قلابي كه مخاطب نداشتنش هيچ افتخاري نيست. و به بهانه داشتن مخاطب نمي شود دهان ها را بست. توي فيلم نمي شود به مخاطب توهين كرد و بگوييم اينقدر مخاطب داريم.

-فراستي: سياست گذاري دولت ها در اين سي سال هيچ تاثيري در تضعيف فيلمفارسي نداشته. سكس پنهان وارد سينما شده كه در اين مقطع بسيار از آن سكس آشكار اثر گذارتر است. اما با وجود همه ضعف ها اوائل فيلم فرح بخش يعني تكه پونز فرو كردن خوب در آمده است.

-فراستي: متاسفانه در اين فيلم هر كثافت كاري مرسوم اين آقايان به اسم صيغه توجيه مي شود. اين فيلم را داريم، برف روي كاجها را داريم كه هر كدام يك جوري مي خواهند خيانت را توجيه كنند. خدا نكند دست زدن هايتان از اين چيز ها باشد. آمريكايي فيلم مي سازد مثل “نوادگان” كه زني كه خيانت كرده زمينگير شده. اين آمريكايي هست. ما چي ساختيم آن ها چي ساختند. مي شود مثل نوادگان آدم را از خيانت متنفر كرد يا مثل برف روي كاج ها كه سمپاتيک مي كند خيانت را.

-فرحبخش: ما وقتي شرع داريم عرف چه كاره است. من مي خواهم تابو ها را بشكنم. اما نه مثل خانم ايكس كه رفت تو ماهواره لباسش را در آورد. اين تابو شكني نبود . لجن پراكني بود. تابو شكني يعني زدن يك حرف درستي كه نمي شود زد. امام آمد و تابو ها را شكست.

-فرحبخش: كي مي گويد ما اند دينيم، اند اخلاقيم . اينطور نيست. متاسفانه دوستان خودشان را معيار اخلاق مي دانند. اين متاسفانه در خانواده هاي متدين هست كه فقط دور و بر خودشان را مي بينند.  اين كه بياييم مطلق گرايي كنيم بگويم چون مال فلان جايم مطلق ام. مطلق فقط امام زمان (عج) است. همه مسئولين ما هم اين را قبول دارند.

-فرحبخش: من معتقدم سكس پنهان نداريم. نگاه مريض داريم اما سكس پنهان نداريم. من چيزي به نام فيلمفارسي نمي شناسم. قبل از انقلاب فيلم مستهجن داشتيم والا همه فيلمها فارسي و به زبان فارسي هست.

-فرحبخش: اگر مردم ملاك نيستند پس كي ملاك است؟ عمده سينما سرگرمي هست. شما اول بايد حرفت را در قالب سرگرمي بزني. اينكه سينما دانشگاه هست را قبول ندارم سينما به نظرم در ابتدا سرگرمي هست.

-فرحبخش: رهبر مملكت مي گويد كليد پيشرفت اين مملكت دست سينماگر هاست. بعد يك آقايي مي آيد مي نشيند مي گويد اين سينما كاباره ايي هست. تو اگر رهبري را قبول داري ديگر اين حرف چي هست؟

-فرحبخش: اكبر گنجي را به محض اينكه از نظام گداشتندش كنار رفت تو ماهواره گفت زن مالك بدن خودشه. گفت امام عسگري (ع) پسر ندارد. بعضي از اين آقايان را هم اگر از نظام بگذاري كنار از اكبر گنجي بدتر مي شوند.

-فراستي: نقد با ساختن فرق مي كند. من مديومم نقد فيلم هست. و خيلي كارم از فيلمسازي مهم تر اهست. مثل آن منتقد ها هم نيستم كه مي گويند ما هامون بازيم و ليلا بازيم و نادر بازيم و از اين حرف ها.

يك سوال كننده در حال صحبت بود و صحبت هايش به فيلمنامه رسيد. در اين لحظه يك منتقد و خبرنگار از ميان جمعيت با صداي بلند گفت: نويسنده فيلمنامه اين فيلم اصغر نعيمي نيست پيمان معادي است! فرحبخش بالافاصله با عصبانيت گفت: اين آقا را من مي شناسم پرونده اش را ريز و درشتش را دارم . ايشان را من بيوگرافي اش را دارم. بيوگرافي اش را بگويم دو دقيقه نمي تواند اينجا بنشيند. كي به شما گفت حرف بزنيد؟ شما اصلا شكل اين حرف ها نيستي كه بخواهي نظر بدهي شما بفرما بيرون

. سپس رو به مجري گفت: اين اقا اگر اينجا باشد من يك دقيقه اينجا نمي مانم.

جدل لفظي شديدي بين خبرنگار و فرحبخش صورت گرفت فرح بخش همچنان با عصبانيت مي گفت: ايشان چكاره است اينجا نشسته. برو بيرون فاسد!

خبرنگار به بيرون سالن هدايت شد اما برخورد فرح بخش جو سالن را متشنج كرد. دانشجويان معتقد بودند كسي كه فيلم اخلاقي مي سازد نبايد اين برخورد را بكند. اما فرح بخش گفت: شما ايشان را نمي شناسيد ايشان براي خرابكاري آمده. در اين لحظه تعدادي از دانشجويان در اعتراض به  رفتار فرحبخش جلسه را ترك كردند.

فراستي بلافاصله گفت: كاري كه آقاي فرح بخش كرد كار بدي است. اينجا دادگاه نيست كه بگوييم كي فاسد هست و كي نيست. (در اين لحظه فراستي به شدت تشيق شد) اگر كسي هم عقيده ما نيست. با انگ فاسد ساكتش كردن مي شود همان كاري كه كاراكتر اصلي فيلم مي كرد!

-فرحبخش: من هنوز بر اين جمله كه نقد خوردني است يا پوشيدني است استوارم. به نظرم به تعداد انگشتان دو دست منتقد نداريم. كه من در بين آنها آقاي فراستي را قبول دارم. نقد شده بازيچه يك مشت بچه. مسعود فراستي اگر بتواند نقد درست كند از فيلمساز جايگاهش بالاتر است. اما نقد شده معبر سو استفاده. تعداد منتقدهاي قبل انقلاب ما ده تا نبودند. الآن در انجمن منتقدان ما كه شما خودت حاضر نيستي داخلش بروي دويست تا جوجه جمع شدند.

-فرحبخش: والله بالله اگر يك قدم  اگر يك نقطه از اين فيلمنامه  را كسي غير از اصغر نعيمي نوشته باشد. هر چند بعضي مسايل سياسي مذهبي اش را من گفتم در فيلمنامه بگذارد.

-فرحبخش: آقاي افخمي در مقوله سينما خيلي سختگير است. آقاي افخمي ساعت يك ربع به دوازده شب يك از روزهاي آخر اكران به من زنگ زد گفت من رفتم اين فيلم را ديدم حيرت كردم. گفت من به شما مي گويم ده تا كارگردان تو ايران بلد نيستند اين فيلم را بسازند. كه گفت البته يك ايراداتي هم دارد كه بعدا راجع بهش حرف زديم.

-فرحبخش: آقاي فراستي اكثر نقدهايي كه مي كند در بحث هاي فني مثل فيلمنامه و دكوپاژ و .. بسيار درست است و فقط چيزي كه به نظرم ايراد آقاي فراستي هست و جلوي ماندگار شدنش را مي گيرد لحن و ادبياتش هست. لحن و ادبيات آقاي فراستي نقاط مثبت نقدش را هم از بين مي برد.

-فراستي: ما در ايران خيلي كم عادت به نقد داريم.  آقاي فرحبخش شما كه مي گوييد به اندازه انگشت هاي دو دست منتقد نداريم  آيا به اندازه انگشت هاي دو دست فيلمساز داريم؟ و هميشه هر چيز اصيل و جدي در اقليت است. لحن بخشي از شخصيت آدم است. آقاي فرحبخش خيلي ادم مودبي است. اما بعضي مواقع تهمت هم مي زند وقتي به يكي مي گويد مفسد في الارض. من آنقدر آدم مودبي نيستم تهمت هم نمي زنم.

-فراستي: آقاي ماني حقيقي اول فيلمش جمله اي از قرآن آورده ولي فيلمش ضد قرآن است. كار بدي است دوستان. ايه اي از قرآن جمله اي از حضرت امير اول فيلم مي گذاريد چه كار به اينها داريد. اگر توان اين را داريد در حد آن جمله فيلم بسازيد. مفهوم آن جمله را در درام شخصيت پردازي بياوريد. وقتي اين جملات را اول فيلم ها مي گذاريد اين فرض پيش مي ايد كه داريد از آن جمله سود مي بريد و كاسبي مي كنيد.

-فراستي: فيلم خصوصي ابدا تابو شكن نيست. ديالوگ آخر فيلم را دقت كنيد همه فيلم را به نظر من لو مي دهد. وقتي مرده زن را مي كشد و مي گويد: اين دنيا بي عدالت تر از اينه كه من تاوان بدهم. اين يعني در اين دنيا كثافت بي عدالت همه كار مجازه. با جملات حضرت امير فيلم ساختن، ادعاي تابو شكني داشتن و ترويج خيانت اين همه بي عدالتي اين همه مشكلات انتقاد ندارد؟ شوي ماشين هاي چند صد ميليوني تو خيابان ها انتقاد ندارد؟ فقط چهار تا تارمو انتقاد دارد. فيلم خصوصي سمپاتيك كردن و عرفي كردن خيانت هست.

-فرحبخش: فيلم من فيلم اخلاق گرايانه است و من پيام دادم. هر كسي مي تواند در حد فهم و درك خودش پيام را بگيرد. شخصيت اصلي فيلم من گنجي نيست. من تمام شخصيت هاي افراطي سي و سه چهار سال اخير را نظر داشتم. همين آقاي عليخاني را سال 63 به علت پخش فيلم خارجي يك هفته بردند… يا توي فيلم كسي كه فيلم را مي كشيد پايين مخملباف بود.

در اين لحظه منتقد و خبرنگاري كه از سالن خارج شده بود به سالن برگشته بود و اصرار داشت در مقابل اتهاماتي كه به او زده شده بود از خودش دفاع كند. و مجري از او خواست پشت بلندگو بيايد. همين لحظه فرحبخش گفت من شرط كردم ايشان صحبت كند من اينجا نمي نشينم و فرحبخش قبل از پايان نشست جلسه را ترك كرد

با سپاس از کافه سینما

ذره بین : ماشالله به این حوصله! هر کی ندونه فکر می کنه چه فیلم پیچیده ای ساخته استاد!

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها