پیش پرده – از قرن بیستم که کره جنوبی درگیر دموکراتیزاسیون و اقتصاد مبتنی بر تولید انبوه شد و همچنین بیثباتی سیاسی و اجتماعی بر افکار مردم چیره گشت، طبقهی کارگر از این دگرگونی ضربهی نسبتاً شدیدی خورد. در پی این پیشآمد، سینمای کره جنوبی تحتتاثیر شرایط اجتماعی – سیاسی روزگار خود دست به تولید آثار انبوهی دربارهی سیاست، انتقام و اختلاف طبقاتی زد. در سال ۱۹۵٠ (تقریبا پنج سال پس از جنگ جهانی دوم) جنگی مابین کره جنوبی و کره شمالی درگرفت که ماحصل آن تقسیم کره به دو بخش «شمالی» و «جنوبی» بود. مجموعاً چهارده فیلم در این سالها ساخته شد که با تقسیم کشور به دو بخش مجزا از هم، این فیلمها به نابودی گرائیدند. اما از اواسط دههٔ پنجاه تا دهه هفتاد با حمایت دولت و چندین کشور خارجی تولید فیلمها از سر گرفته شد و «دورهٔ طلایی سینمای کره» پدید آمد. این دوره از لحاظ سبکی، مرهون سینمای غنی ژاپن بود و تحت سلطهٔ زیباییشناسانهٔ آن فعالیت میکرد. نمونهٔ درخشان این سالها فیلم “خدمتکار” اثر «کیم کی یانگ» میباشد که بازتاب دهندهی مسائل سیاسی و اقتصادی آن زمان است و توانست نظر منتقدین را به خود جلب کند. از دیگر فیلمسازان برجسته این دوره میتوان به یو- هیون موک اشاره کرد که آشکارا روشنفکرتر از دیگر فیلمسازان بود. شاهکار او به نام «اوبالتان» در میان جوامع بشری مورد توجه قرار گرفت و تحسین بسیاری از منتقدان را در پی داشت. او از نئورئالیسم ایتالیایی وام گرفت و توانست مسیر تازهای را تجربه کند؛ مسیری که در سینمای کره جنوبی کمتر بدان توجه شده بود. توانایی وی در خلق پیرنگهای داستانیِ متفاوت نیز قابل توجه میباشد که میتوان به: تعقیب و گریز در پس منظرههای شگفتآور، فروپاشی شخصیت اصلی در طول فیلم و… اشاره کرد.
میان پرده – تقریباً از سال ۱۹۹۰ موج نو سینمای کره جنوبی آغاز شد و سینمای این کشور وارد عصر شکوفای خود شد. آثار سینمایی با بودجهٔ عظیمی ساخته می شدند و چندین فیلم شاخص در آن زمان توانستند از مرز جغرافیایی خود عبور کنند که در نتیجه گسترش فرهنگی زیادی داشتند. ویژگی منحصر به فرد موج نو سینمای کره، برجسته ساختن بغرنجترین مسائل اجتماعی – سیاسی (بویژه ایستادگی و مقاومت در برابر ظلم استعماری) و همچنین نوعی «خشونت» بود. علت وجود مؤلفهی خشونت در آثار این دوره به دهه ۹۰ برمیگردد؛ دههای که در اوایل آن موج نوی اول و در اواخر آن موج نوی دوم شکل گرفت. تغییراتی اقتصادی – سیاسی در این دوره رخ داد که نتیجه آن برداشته شدن سانسورهای شدید (که تا پیش از به طور جدی اعمال میشد) و همچنین اکران آزاد فیلمهای خارجی بود. این تغییرات به طور ناگهانی پس از سالها خفقانزدگییی بوجود آمد که تا پیش از آن دولت کره جدیّتها و سختگیریهای فراوانی اعمال میکرد و آثاری که به سیاست حاکم وفادار نبودند را در معرض شدید سانسور قرار میداد. این روند تا زمانی ادامه پیدا کرد که حتی تعدادی از فیلمسازان را به زندان فرستاد! به همین خاطر، اندیشهای توأم با خشونت در آثارشان هویدا شد.
پرده آخر – به مرور زمان کنترل دولت کره جنوبی بر سینما کمتر و کمتر شد و فیلمسازان با دستی باز و فراغی خاطر، توانستند بر عرصهٔ سینما جولان دهند. در این دوره تعدادی فیلمساز برجسته ظهور کردند که نوید آیندهای درخشان برای سینمای کره جنوبی را میدادند. موج جدید سینمای کره فیلمسازان شاخصی را به جهان معرفی کرد که از میان آنها میتوان به: پارک چان ووک، کیم کی دوک، هونگ سِن سو، ناهانگ جین، بونگ جون هو، لی چانگ دونگ و… اشاره کرد. این فیلمسازان آثار قابلاعتنایی خلق کردند که از دل آنها، شاهکارهایی بیبدیل پدید آمدند و توانستند در تاریخ سینمای جهان ماندگار شوند. آنها برای گسترش سینمای خود، الگوهای سبکیِ سینمای هالیوود را پیادهسازی نکردند و با بومیسازی ژانرها، توانستند سبک جدیدی به سینمای جهان معرفی کنند و خود را از زیرسایهی هالیوود بیرون بکشند.
لی در توصیف سینمای کرهجنوبی میگوید: “تخصص سینمای کره در نمایش غریزهٔ ملی برای بهبود ساختن شرایط نامطلوب و همچنین بیان احساسات حقیقی انسان به طور عمیق میباشد.”
سینمای کره جنوبی سال به سال به تعداد مخاطبانش افزوده میشود و قلههای فیلمسازی در جهان را یکی پس از دیگری فتح میکند. امروزه دیگر کسی نیست که بگوید :«مگر کره جنوبی هم سینما دارد؟
نویسنده: مسیح نوروزی
خواندن مقالات زیر توسط مووی مگ پیشنهاد می شود :
20 فیلم برتر سینمای کره جنوبی که قبل از مرگ باید دید! + تصاویر
به بهانه موفقیت های بین المللی « انگل » / جذاب ترین فیلمهای کره جنوبی که باید ببینید! + تصاویر