فیلم کمدی «باربنهایمر» (Barbenheimer) با تهیهکنندگی «چارلز بند» که از دهه ۱۹۷۰ با کمدیهای ترسناک و کم-هزینه شناخته میشود در دست ساخت است. این فیلم به نوشته «هالیوود ریپورتر» یک «اقدام بیشرمانه» برای پولسازی از پدیدهای فرهنگی است که با اکران دو فیلم «باربی» (Barbie) و «اوپنهایمر» (Oppenheimer) شکل گرفت و بسیاری از مخاطبین را به سالنهای سینما کشاند.
به گزارش مووی مگ به نقل از 30نما، بند میگوید: «۱۰۰ درصد واقعی است. اما فرصتی است برای شوخی با اتصال عجیب این دو فیلم و ترکیب فضای «باربی» با تلخی «اوپنهایمر». اگر این دو ویژگی را ترکیب کنید فرصتی برای ساختن یک کمدی تلخ به وجود میآید.»
این پروژه در «بازار فیلم آمریکا» به خریداران عرضه شده و «دکتر بامبی جی. اوپنهایمر» را دنبال میکند، یک عروسک دانشمند نابغه که در دالتوپیا زندگی میکند، دنیایی بیپایان از تابستانها و مهمانیهای ساحلی، و دوست پسرش «تویینک دالمن». این بخش از قصه از فیلم «گرتا گرویگ» الهام گرفته شده اما تلخی فیلم «کریستفر نولان» وقتی افزوده میشود که عروسکها به دست کودکان انسانی تحت معالجه قرار میگیرند و به دنیای واقعی آورده میشوند تا انسانیت را در بدترین حالتش تجربه کنند.
بند که بیشتر با فیلمهای کم-هزینهای چون «عروسکگردان» (Puppet Master) و «اسباب بازیهای شیطانی» (Demonic Toys) شناخته میشود، اعتراف میکند: «بسیار احمقانه است. اما مثل همه دیگر فیلمهای بلند تلخ و غمانگیز است…»
پیشنهاد تولید این فیلم را «آدام فلبر» نویسنده بیوگرافی بند مطرح میکند: «او تماس گرفت و گفت: «باید فیلم «باربنهایمر» را بسازیم. همه دنیا با این مفهوم سرگرم شدهاند، پس بهتر است واقعاً آن را بسازیم.»»
بند پیش از فیلمبرداری «باربنهایمر» فیلم سیصد و نود و هفتمین خود را میسازد که یک کمدی هارر دیگر شبیه به «شارکنیدو» (Sharknado) و مملو از جلوههای ویژه رایانهای است.
به نظر من که ربطی به ابتذال نداره. از یک شوخی معمول یه BMovie به سبک شارکنیدو قراره ساخته بشه. فیلمی که نه ادعا داره، نه توی سینما اکران می شه، نه خودش رو جدی می گیره و نه مخاطب جدی می گیردش. در واقع تماشاش توی یک شب پارتی با دوستان کلی خنده داره.
اینرال فیلمهایی هستن که در اوج سخافت، با فیلمنامه های دروین ساخته می شن و کارگردانشون توی جشنواره جایزه زوری می گیره و وقتی هم می پرسی این چی بود تحویل دادی، یا متهم به نفهمی می شی یا ریختن آب به آسیاب دشمن.
البته ابتذال واقعی، خیانت فسیلبازان به عستاد اسکورسیزی هست! وقتی عستاد گفته باربیهایمر «ظهور سینمایی جدید» هست، اینها کامنت گذاشتن که سینما با تولید این فیلم به ته خط رسیده! چطور جرئت میکنن حرف بهترین فیلمساز زمین و منظومه شمسی و کهکشان های اطراف رو زمین بندازن؟!
من به شخصه از روز اول این میم از نظرم مسخره بود اما اسکورسیزی که خیلی عشق کرد با این پدیده!
سرچ کنید، Scorsese’s reaction to Barbieheimer
البته از اونجایی که خیلی از اسکورسیزی فنا انگلیسی بلد نیستن بخونن، بطور خلاصه از نظر ایشون “طوفان بی نقص” و “تولد سینمایی جدید” بود 💀