به تازگی مصاحبه ای از مسعود فراستی منتشر شده که در آن، این کارگردان بار دیگر اعلام می کند که فیلم ها را حتی از روی پوستر و تماشای تیزر نقد می کند!
نکته جالب در خصوص این مصاحبه این که مجری در بخشی از برنامه اعلام می کند که در پشت صحنه، یکی از عوامل داستان یک فیلم را برای مسعود فراست تعریف کرده و این منتقد براساس شنیده ها مقابل دوربین رفته و اثر را نقد کرده که با تائید فراستی نیز مواجه می شود!
پیش از این نیز مسعود فراستی در حالی که در برنامه اینترنتی خود مشغول نقد فیلم «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی بود، به بخشی اشاره می کند که در آن نام «به نام ایران» دیده می شود و نسبت به آن انتقاد می کند.
اما نکته جالب این جا بود که این بخش در این فیلم وجود خارجی ندارد و نسخه ای که مسعود فراستی مشاهده کرده، ظاهراً از سایتی دانلود شده که این عنوان را بر روی ویدئو حک شده بود!
با این که من هم گاها از نقدهاش تعجب کردم. مثلا درمورد اسکورسیزی ، فرهادی و… که احساس میکنم سلیقه ای و لجبازانه نقد میکنه. ولی بیشتر مواقع (حداقل بین نقدهایی که ازش دیدم) باهاش موافق بودم.
من فکر میکنم فراستی عمدا میگه فیلم رو ندیده نقد میکنم. انگار میخواد فیلم های ضعیف رو تمسخر کنه.
فارغ از این که نقدش درست بوده یا غلط، من تا حالا نقدی ازش ندیدم که به طرح و داستان فیلم تسلط کامل نداشته باشه.
از توضیحات و مثال هایی که از پلان ها و صحنه های مختلف میاره مشخصه که فیلم رو کامل دیده.
به نظرم لحن بد، معنا و برداشت مخاطب از کلام رو عوض میکنه!
‘بِتَمَرگ’ و ‘بفرما’ و ‘بشین’ هر ۳ تا یه معنی رو میده، ولی هر کدوم در جای خودش باید استفاده بشه. وقتی لحن و ادبیات یه منتقد، خوب و محترم نباشه، برداشت مخاطب، زشت و تنفرآمیز میشه حتی اگه کلام صحیح و منطقی باشه.
بله قطعا لحن در معنای کلام خیلی تاثیر میذاره. حتی بیشتر از خود کلمات
من صرفا منظورم محتوای خود نقدهاش بود. جدا از حواشی خاص خود فراستی
با احترام با نظرت مخالفم
فراستی در لحظه هایی هم که آرومی جز دادن داده و مسخ شدن به ویکی پدیا چیز دیگری نیست.
ایشون در باب فرم چهارده ساله داره دو تا مثال می زنه یکی درباره یه زوج تو کافه و مجسمه داوود اولی رو توان توضیح نداره و در دومی در شبکه پنج تهران اصلا مخاطبو نمی شناسه و همچین مثالی می زنه.
در باب نمادگرایی
هم از صحنه ای از ریش قرمز می گه
و بارها و بارها تکرار کرده و هر بار هم تحلیلش هیچ ارزش افزوده ای نداره
نه توان مثال های گوناگون داره و نه توان بازکردن مسئله و گشودن درهای جدید به روی مخاطب.
حالا اگر دو سه بار این کارو کنه که کرده هم از شمارش خیلی کمه هم تاثیرگذاریش
یادت باشه لحن
بخشی از فهم یک چیز است که در آوای کلام اشکار می شه لحن نامناسب با محتوای یک چیز یعنی برای نولان یک لحن برای فرهادی و ده نمکی یک لحن همسان
یعنی طرف درک درستی از ابتذال و جدی بودن
ابتذال و بد بودن
ابتذال و پسند خود نبودن نمی شناسه و اثر رو درست نفهمیده
وقتی فقط یه تیکه از حرف رو به سلیقه خودمون بر می داریم و بعد بر طبل دشمنی می کوبیم نتیجه همین میشه. کل جمله این بود که اگر یک کارگردان کار درست باشه حتی با یه کات درست هم اینو نشون میده. بحث بحث فنی و تکنیکال ماجراست.
از طرفی خیلی از آثار سینمای ایران با همون تیزرش هم مشخصه که زباله ای هست نیاز نیست کلی از زمان های مفیدمون رو صرفشون کنیم
عزیز این موقعی درسته که برای کات درست یا اشتباه دلیل بیاری استدلال کنی
نه اینکه حکم بدی
این نقد نیست این نق زدنه
این نظر دادن توی جمعای خودمونی که چهار تا فحش و جوک و کشتی و خرخنده می زنیم تنگش.
ایشون یه ترسوی خودسانسور فراری از مخالفه
دیگه برمامه آخرش که خودشو دوتای دیگه همه با هم موافق بودن و اون دو تا عین نوکر فراستی بودن
و برنامه ای جواد شاگردشو هم به جمع اضافه کرد و پول بیت المال رو خوردن و سکسکه و آروغ و شکم درد و مسمومیت پولی گرفتند اما مسمومیت غذایی براشون جا می زنن
همه چی رو بیشتر ثابت کرد
جالبه که مجری هر دفعه یه کلمهی ‘استاد’ هم میندازه وسط حرفاش واسه فراستی!!!!
از روی پوستر و تیزر راجب بزرگان سینمای ایران نظر میدی و به خودت میگی منتقد!
استاد اون افرادی هستند که توئه نادان و اون رسانهی به اصطلاح ملی در مورد فیلماشون حرف میزنید.
استاد، مسعود کیمیاییه که بعد این همه سال فیلم ساختن، اون جوری به فیلمش و شخصیتش توهین میکنی!
استاد، اصغر فرهادیه که دو تا اسکار گرفته و توئه نابلد میگی فیلمش فلانه، فیلمش بهمانه!!!
برو جمعش کن…
طرفداران مسوت و طرفداران عمو مارتی لایق همدیگه هستن
این یک خبر زرد علیه استااااااد فراستی برای خراب کردن جبهه مردمی ایشان هست.
اصل قضیه این میباشد که استاد اکثر فیلم هارا روی دراگ های سنتی و از روی پوستر و تیزر نقد میکند
فک کنم اون سوتیِ “به نام ایران” مال جنگجهانی سوم نبود…برای برادران لیلا بود.