جنگهای ناپلئونی دقیقاً همان چیزی است که می توانید از عنوانی چنین انتظار داشته باشید: یک سری درگیریها در زمانی که ناپلئون بناپارت به عنوان امپراتور فرانسه سلطنت میکرد. این دوره بین سالهای ۱۸۰۳ و ۱۸۱۵ ادامه داشت و با توجه به اینکه این نبردها در دورانی رخ داده که هنوز دوربین های عکاسی اختراع نشده بودند، بازآفرینی و به تصویر کشیدن چنین دوره ای از تاریخ نیز مانند گذشته همچنان بر عهده محمل هایی مانند آثار هنری و سینما است.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزیاتو، فیلمهای زیادی با تم یا پس زمینه جنگهای ناپلئونی ساخته شده اند، فیلم هایی که برخی از آن ها به طور طبیعی بر روی ناپلئون بهعنوان یک شخصیت کلیدی تمرکز کرده اند، در حالی که برخی دیگر از نمایش چیزهای زیادی نبردهای این دوره اجتناب میکنند، در عوض داستانهای شخصی یا شخصیت محور بیشتری را در طول آن دوره از تاریخ روایت میکنند. مجموعهای از فیلمهایی که از جنگهای ناپلئونی به عنوان بخش بزرگی از روایت یا عنصر پسزمینه استفاده میکنند، در زیر رتبهبندی شدهاند، فیلم هایی به ترتیب کیفیت رتبه بندی شده اند. این شما و این ۱۰ فیلم جنگی برتر تاریخ سینما در مورد جنگ های ناپلئونی.
۱۰- The Terror (1963)
کمتر تهیه کننده ای در تاریخ سینما به اندازه راجر کورمن پرکار بوده است، تهیه کننده ای که از دهه ۱۹۵۰ تا زمان مرگش در سال ۲۰۲۴ فیلم های زیادی را تهیه کنندگی کرد. او تا یک دهه و نیم از دوران تهیه کنندگی اش، کارگردانی بسیاری از فیلم هایش را نیز بر عهده داشت و The Terror ساخته سال ۱۹۶۳ یکی از ده ها فیلم، و یکی از موارد قابل توجه کارنامه هنری کورمن است، به ویژه به این خاطر که جک نیکلسون جوان در آن نقش آفرینی می کند.
داستان این فیلم در سال ۱۸۰۶ اتفاق میافتد و نیکلسون نقش سربازی را در ارتش ناپلئون به تصویر میکشد که از سربازان همراهش جدا میشود قبل از اینکه در یک قلعه عجیب و غریب گرفتار حوادث ماوراء الطبیعی شود. جنبههای جنگ ناپلئونی این در عمل تنها بهعنوان فضایی برای یک فیلم ترسناک/رازآلود وجود دارد، اما The Terror به لطف فضای تاریخیاش، کمی رنگ و بوی جذاب باکیفیت تری پیدا کرده است و تا آنجایی که انتظاراتتان را از یک فیلم قدیمی ترسناک با بودجه محدود در حد منطقی نگه دارید، از تماشای آن لذت خواهید برد.
۹- Désirée (1954)
ناپلئون بناپارت یک شخصیت تاریخی بسیار شناخته شده و بزرگ بود، و همین را می توان در مورد مارلون براندو به عنوان یک بازیگر گفت، بنابراین شاید بهترین گزینه باشد که دومی در فیلم Désirée در سال ۱۹۵۴ نقش اولی را ایفا کند. داستان این فیلم تقریباً ۲۰ سال قبل از پایان جنگ های ناپلئونی شروع می شود و در نهایت به شکست و تبعید نهایی ناپلئون می پردازد و در عین حال بر رابطه او با دزیره کلاری معروف نیز می پردازد.
کلاری از خانواده ای ثروتمند دارای ارتباطاتی با خانواده سلطنتی می آمد و در مقطعی با ناپلئون بناپارت نامزد بود، اگرچه این دو هرگز ازدواج نکردند. Désirée بیشتر به رمانتیک و ملودرام سرنوشت بناپارت می پردازد تا اینکه نبردها و جنگ هایی که ناپلئون در آن ها حضور داشت را به تصویر بکشد، اما از وقایع جنگ های انقلاب فرانسه و سپس جنگ های ناپلئونی بعدی به عنوان پس زمینه ای برای کشف یک رابطه کلیدی در زندگی ناپلئون استفاده می کند.
۸- Napoleon (2023)
ناپلئون ساخته ۲۰۲۳ این سوال را مطرح می کند: «چه می شود اگر ناپلئون بناپارت واقعاً یک بازنده بوده باشد؟»، سوالی که بلافاصله آن را به نوعی از فیلم حماسی تاریخی تبدیل می کند که باعث ایجاد اختلاف بین سینماروها و منتقدان نسبت به کیفیت فیلم شده است. این فیلم یک کمدی مطلق نیست، اما هنوز شوخیهای زیادی در مورد شخصیت اصلی ساخته میشود؛ که تلاش او برای فتح اروپا را از همان ابتدا محکوم به فنا میکند، و داستان زندگی او را به روایتی از ظهور و سقوط تبدیل می نماید.
ممکن است روایت این فیلم همیشه از نظر تاریخی دقیق و صحیح نباشد، اما این بحث نیز وجود دارد که هر فیلمی که داستان آن قبل از یک نقطه خاص در تاریخ اتفاق میافتد (شاید قبل از اینکه همه چیز از طریق عکس یا فیلم مستند شود) در داشتن دقت تاریخی مشکل خواهد داشت. اگر کسی بتواند با چیزی که ناپلئون در چنته دارد کنار بیاید و از چیزی که در خود ندارد خیلی ناراحت نشود، چیزهایی در این فیلم وجود دارد که شما را تحت تاثیر قرار داده و سرگرمتان می کند.
۷- Quills (2000)
شاید کمی شبیه فیلم The Terror که در بالا به آن اشاره کردیم، فیلم Quills از سلطنت ناپلئون بر فرانسه به عنوان یک پس زمینه برای روایت خود استفاده می کند، زیرا این فیلم اساساً یک فیلم زندگی نامه ای در مورد مارکیز دو ساد بدنام است. او نویسندهای بود که آثارش بسیار بحث برانگیز شد و معمولاً به عنوان آثاری کفرآمیز و/یا هرزهنگار برچسبگذاری می شد که باعث توهین بسیاری از افراد عالی رتبه جامعه فرانسه، از جمله ناپلئون و همتایانش میشد. خود Quills نیز یک فیلم بحث برانگیز و بالقوه هشداردهنده است که شاید با نوع انرژی آثار مارکی دو ساد مطابقت داشته باشد و با هدف به چالش کشیدن بینندگان در اوایل قرن بیست و یکم ساخته شده باشد، تقریباً به همان روشی که به نظر میرسید آثار این نویسنده باعث تحریک تماشاگران در اوایل قرن نوزدهم میشد، آن زمانی که ناپلئون در قدرت بود.
همچنین جالب این که واکین فینیکس – که نقش ناپلئون را در فیلم ناپلئون در سال ۲۰۲۳ بازی کرد – در این فیلم یک نقش مکمل را بر عهدده دارد، اما نه در نقش ناپلئون (شخصیتی که در فیلم نیز حضور دارد، اما در عوض بازیگری به نام ران کوک نقش او را بازی میکند).
۶- Love and Death (1975)
فیلمی به نویسندگی و کارگردانی وودی آلن، با بازی او و دایان کیتون و تنها دو سال قبل از فیلم موفق و تحسین شده آنی هال، فیلم Love and Death یا عشق و مرگ ممکن است بامزه ترین و کمدی ترین فیلم با روایتی از جنگ های ناپلئونی باشد. این فیلم قصد دارد ادبیات روسی را هجو کند و روایتی پر هرج و مرج دارد که شامل یک سرباز و یک زن است که در تلاشی بی فرجام برای ترور ناپلئون بناپارت شرکت می کنند.
این فیلم به اندازه کافی مسخره و کمدی است، به حدی که حتی کسانی که خواهان دقت تاریخی هستند، اهمیتی نمیدهند که عشق و مرگ چقدر سورئال و غیرواقعی پیش می رود، و حتی برای کسانی که فیلم های هجوآمیز آشنا نیستند، بهعنوان یک کمدی سرراست بسیار خوب عمل می کند. مانند بسیاری از کمدی های بزرگ، این فیلم نیز زمان زیادی را تلف نمی کند و کمتر از ۹۰ دقیقه است، بنابراین توصیه کردن تماشای آن بسیار آسان به نظر می رسد.
۵- The Duellists (1977)
فیلم ناپلئون ساخته سال ۲۰۲۳ اولین باری نبود که ریدلی اسکات برای ساخت یک فیلم سینمایی در دوران ناپلئون تلاش می کرد، زیرا اولین تجربه کارگردانی او، The Duellists، نیز در این دوره پرتلاطم در تاریخ روایت می شود. این فیلم در ۱۵ یا کمی بیشتر سال ابتدایی دهه ۱۸۰۰ روایت می شود، اما همه چیز را در مقیاس کوچک نگه می دارد، تمرکز بر ماجرای دو افسر رقیب (یکی حامی ناپلئون) و مجموعه ای از دوئل هایی است که آنها در طی بیش از یک دهه و نیم با یکدیگر انجام می دهند.
The Duellists فیلمی بود که پتانسیل اولیه اسکات به عنوان یک فیلمساز برجسته را نشان داد، و اگرچه او در سال های بعد فیلم های بهتری ساخت، اما The Duellists همچنان تا آنجا که پای اولین فیلم های کارگردانان در میان باشد بسیار تاثیرگذار است. این فیلم از نظر احساسی پرتنش است و دارای تعدادی سکانس های اکشن به یاد ماندنی است، همانطور که ممکن است از فیلمی که The Duellists نام دارد، انتظار داشته باشید.
۴- Waterloo (1970)
ناپلئون در اتفاقاتی مشهور دو بار تبعید شد، در حالی که بار اول تبعید او به نتیجه نرسید، و تلاش او برای “بازگشت” – به اصطلاح – منجر به نبرد مشهور واترلو شد. هرکسی که تاریخ و/یا آهنگهای ABBA را بشناسد، میداند که روایت فیلم واترلو ساخته سال ۱۹۷۰ چگونه به پایان میرسد، اما این فیلم هنوز هم یک شاهکار حماسی تاریخی دیدنی است که برای کسانی که از نبردهای در مقیاس بزرگ روی پرده سینما لذت می برد، بسیار خوشایند خواهد بود.
همچنین فیلم واترلو با حضور بازیگران طراز اولی در نقش های اصلی ساخته شده است، جایی که راد استایگر در نقش ناپلئون و سایر بازیگران از جمله کریستوفر پلامر و اورسن ولز، و همچنین استفاده از تعداد زیادی سیاهی لشگر در سکانسهای نبرد. این فیلم یک اثر حماسی در مقیاس بسیار بزرگ است و حتی اگر روایتش تا حدودی ساده باشد و کمی معمولی روایت شود، در به تصویر کشیدن پایان جنگ های ناپلئونی موفق بوده و از منظر فنی بسیار تاثیرگذار است.
۳- Master and Commander: The Far Side of the World (2003)
فیلم Master and Commander: The Far Side of the World فیلمی جذاب و هیجان انگیز است که ژانرهای ماجراجویی و جنگی را با جلوه های ویژه ای خیره کننده ترکیب می کند. این فیلم همچنین یک فیلم با موضوع جنگ های ناپلئونی است که از منظر فرانسوی ها روایت نمی شود و البته مستقیماً ناپلئون بناپارت را درگیر داستان نمی کند. در عوض این فیلم بر روی ماجرای یک کاپیتان در نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا و تلاش بی محابای او برای ردیابی یک کشتی جنگی فرانسوی که قبلاً به کشتی او حمله کرده است تمرکز دارد.
روایت این فیلم عمدتاً در دریا صورت می گیرد، و در بردن بینندگان به حدود ۲۰۰ سال پیش کار فوق العاده تاثیرگذاری انجام می دهد، که باعث می شود عظمت این جنگ ها و جنون نهفته در آن (و مسلماً همه جنگ ها) را احساس کنید. فیلم Master and Commander: The Far Side of the World از نگاه منتقدان فیلم خوب و موفقی بود اما در باکس آفیس به همان اندازه عملکرد خوبی نداشت. با این حال، این فیلم تا به امروز جایگاه خود را به عنوان یکی از بهترین فیلم های جنگی با تمرکز بر نبردهای دریایی حفظ کرده و ارزش تماشا دارد، برای کسانی که ممکن است به هر دلیلی هنوز موفق به تماشای آن نشده اند.
۲- Napoleon (1927)
این فیلم قطعاً یک فیلم تماماً ناپلئون بناپارتی، که نام آن نیز ناپلئون است (با فیلم سال ۲۰۲۳ اشتباه نشود) اما چندان درباره جنگهای ناپلئونی نیست… حداقل نه کاملاً. این فیلم داستان سالهای اولیه ناپلئون را روایت میکند، از دوران کودکیاش شروع میشود و به زمانی می رسد که او لشکرکشیهای نظامی خود را آغاز کرد، که اوج آن از اواخر دهه ۱۷۰۰ تا اوایل دهه ۱۸۰۰ ادامه داشت، همان دورانی که جنگ های موسوم به جنگ های ناپلئونی رخ داد.
در این فیلم شاهد سکانس های بسیاری از جنگ و نبرد هستیم که برجسته کننده نبوغ نظامی ناپلئون است، و آبل گانس، کارگردان فیلم، قطعاً قصد داشت به طور خاص جنگ های ناپلئونی را پوشش دهد، اما او فقط یک فیلم درباره ناپلئون بناپارت ساخت، علیرغم این که برای ساخت چند فیلم در مورد این شخصیت مشهور و الهام بخش تاریخی برنامه ریزی کرده بود. با این حال، تنها یک ناپلئون او نیز ممکن است برای بسیاری از بیننندگان کافی باشد، با در نظر گرفتن این که این فیلم صامت حماسی جاه طلبانه بیش از پنج ساعت و نیم زمان دارد و علیرغم زمان طولانی اش، اصلاً خسته کننده نیست.
۱- War and Peace (1966-1967)
چند سال قبل از واترلو، سرگئی بوندارچوک فیلم بزرگتری در مورد ناپلئون بناپارت ساخت که به جنگ های ناپلئونی می پرداخت، نام این فیلم جنگ و صلح بود. این یکی از بزرگترین و جسورانهترین فیلم های حماسی تمام دوران است، با چهار قسمت که مجموعاً نزدیک به هفت ساعت طول میکشد، فیلم هایی که همگی اقتباس های سینمایی بهطور شگفتآوری کامل و منسجم از رمان لئو تولستوی به همین نام هستند.
داستان جنگ و صلح از سال ۱۸۰۵ تا حدود ۱۸۱۲ را در بر می گیرد و همه اینها در زمان جنگ های ناپلئونی روایت می شود، حتی اگر وقتی بزرگی این فیلم را در نظر می گیرید، ناپلئون تنها یک شخصیت فرعی در داستان آن به شمار می آید. با این حال، ناپلئون تا حد زیادی مسئول بخشهای جنگی فیلم جنگ و صلح است، اما فیلم چیزهای بیشتری غیر از صحنههای نبرد دارد، زیرا بخشهایی از داستان درباره عشق، بخشهایی درباره بقا، و بخشهای دیگر مربوط به جو سیاسی/اجتماعی روسیه در زمان تهاجم ناپلئون به روسیه است. این فیلم قطعاً یک شاهکار حماسی بی نظیر در تاریخ سینماست که نمونه آن به ندرت ساخته شده است.