ایزابلا روسلینی، فرزند دو تن از ستارگان نامدار سینما، در مصاحبه اخیر خود با نشریه ورایتی، به چالشهای زندگی در سایه والدین مشهور پرداخته و از کاهش آگاهی نسل جوان نسبت به آثار کلاسیک سینما ابراز تأسف کرده است.
روسلینی، بازیگر باسابقهای که به واسطه نقشآفرینی در آثاری همچون “مخمل آبی” شهرت یافته است، در این مصاحبه به تأثیر عمیقی که والدینش، اینگرید برگمن و روبرتو روسلینی، بر زندگی او گذاشتهاند، اشاره کرده است. وی با تأکید بر اهمیت میراث هنری والدینش، از اینکه نسل جدید با آثاری چون “کازابلانکا”، “بدنام” و “شعله گاز” آشنایی چندانی ندارد، ابراز نگرانی کرده است.
روسلینی همچنین به رابطه پر فراز و نشیب مادرش با روبرتو روسلینی اشاره کرده و به این نکته پرداخته است که اینگرید برگمن برای رسیدن به آزادی فردی، هزینههای بسیاری را متحمل شده است. وی معتقد است که مادرش با وجود شهرت و محبوبیت، برای دنبال کردن قلب خود، از بسیاری از چیزها گذشت.
در بخش دیگری از این مصاحبه، روسلینی به تأثیر فدریکو فلینی، کارگردان نامدار ایتالیایی، بر انتخاب مسیر حرفهای خود اشاره کرده است. فلینی با طنز تلخ خود، به روسلینی هشدار داده بود که زندگی یک فیلمساز، پر از سختی و چالش است.
در مجموع، مصاحبه ایزابلا روسلینی، تصویری جامع از چالشهای زندگی در خانوادهای هنری و اهمیت حفظ میراث سینمایی را ارائه میدهد. وی با بیان صادقانه تجربیات خود، به مخاطبان نشان میدهد که حتی فرزندان ستارگان نیز با چالشهای خاص خود روبرو هستند.
۱. همه فیلم های اون دوران خوب نیستند
۲. همه فیلم های خوب اون دوران رو قرار نیست سلیقه منِ نوعی بپسنده
۳. قرار نیست تا آخر عمر فقط اون چندتا فیلم کلاسیک که پسندیدم رو ببینم
این سه نکته رو عزیزان علاقمند به فیلمای کلاسیک متوجه بشن دیگه هیچ مشکلی باهم نخواهیم داشت
۳ نکتهای که گفتی کاملا صحیح هستند…ولی شناخت با علاقه فرق داره!
از افرادی که فیلم باز هستند شاید بشه توقع داشت که فیلم های مورد علاقهی ژانر خودشون در گذشته رو هم ببیند (حداقل برای یک بار).
مثلا کسی که به فیلم های ترسناک و معنایی علاقه داره، فیلم های ‘آلفرد هیچکاک’ رو بشناسه. یا کسی که فیلم های درام و عاشقانه دوست داره، فیلم ‘کازابلانکا’ رو دیده باشه (حتی اگه علاقهی خاصی هم به این فیلم ها نداشته باشه!).
ولی عموم افراد فیلم رو برای سرگرمی میبینند و سینما رو عمیق دنبال نمیکنن…
خود من وقتی سال ها پیش فیلم ‘Shining’ رو دیدم، واقعا از این ژانر (ترسناک دلهره آور و روانشناختی) خوشم اومد و وقتی فهمیدم داستان این فیلم برگرفته شده از اثر ‘استفن کینگ’ بود، تمام فیلم های ساخته شده بر اساس آثار استفن کینگ رو دیدم و واقعا لذت بردم:
رستگاری در شاوشنگ، مسیر سبز، 1408، it ، قبرستان حیوانات خانگی و… .
درود
دو خط اول نظرت حرف خانم روسلینیه
Ffffهم در کل درست میگه و حرفش اینه که کلاسیک بین ها نباید تحقیر کنند دیگران رو.
بنظرم حرفش کاملا درسته
مگر هر کس کلاسیک بینه عقلشو فهمش و تحلیلش بهتره؟
پس چرا ما چهار تا مناقد حرفه ای با کتاب جریانساز نداریم؟
چرا این همه فیلمساز کلاسیک بین فیلماشون پر از مشکل های فیلمنامه و کارگردانی و تدوین و…
چرا اصلا این فیلم ها آدم بهتری نمیسازه ازمون و نسل زد یا هر نسل دیگری رو خوب درک نمی کنن
(نمی گم تو زندگی هم دخالت یا داوری کنیم میگم وقتی کسی ادعای برتر بودن میکنه باید ادعاشو ثابت کنه)
من عاشق سینمای کلاسیکم
اما خب طبیعیه همه فیلمای اون دوره خوب نیستن حتی بد هم نیستن بعضی هاش افتضاحن.(به هر حال اون دوران مث الان هم مزخرف ساز هم داشت)
و اینکه ffffعزیز
منظور کلاسیک بین ها یا حداقل بعضی هاشون این نیست که فقط کلاسیک ببینی
نه اصلا. منظور اینه با نگاه باز و نقدگرانه بری سمتش.
فیلم پنجره عقبی یا چراغ گاز یا چه کسی لیبرتی والانس را کشت
رو ببین شاید خوشت نیاد
اشکالی هم نداره
اما ارزشمندن چون با نقد اون ها به درک جدیدی از سینما می رسیم (البته به شرط مشاهده هدفمند و ادامه دار)
ممنون
از این جوی که واسه خودت درس کردی بیا بیرون…چرا فکر می کنی اگه یه نفر سلیقش باهات جور نبود از یه دنیای دیگه اییه…هزاران سبک و سیاق هست و میلیاردها سلیقه…اگه کسی عاشقه کلاسیکه به این مفهوم نیست میگه همه کلاسیکا محشرن و یا حتمن همه باس فیلم کلاسیک ببینن…وا بده.
من شاید هزاران فیلم دیده باشم
با اینکه سینمای نوین رو بیشتر دیدم و پسندمه
باید اعتراف کنم سینما ، فبلم و هنر واقعی سیمای کلاسیکه ، عصاره داره ، احساس ، معنا و در یک کلام زنده هست
گرچه بنظرم خوب نتونستم توصیف کنم و منظورم رو بیان کنم
در واقع زبانم در مدح فیلم و سینمای کلاسیک قاصره
آقا نمیشه نسل رو عوض کرد
من نمی خوام تو نسل زد باشم
نسل Z که هیچی، نسل W و X و Y هم خیلیهاشون نمیدونن سینمای کلاسیک چی هست!!!!!!!