هر ساله در جشنواره فیلم کن، معمولاً برخی آثار اکران میشوند که از لحاظ جنونآمیز بودن خارج از چرخه رایج آثار بدنه سینماست. آثاری که به دلیل نگاه متفاوتشان به سوژههایشان، در هنگام نمایش با واکنشهای بحث برانگیزی از سوی تماشاگران مواجه میشوند. فیلم «The Substance» یکی از این آثار است که اکرانش در جشنواره فیلم کن با حواشی فراوانی همراه بود. اثری که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلمنامه شد و حال به نظر میرسد که با انتشار عمومی فیلم، میبایست منتظر واکنشهای بیشتری از سوی مخاطبین باشیم.
داستان فیلم درباره زنی ۵۰ساله به نام الیزابت (دمی مور) است. الیزابت سالهاست که ستاره رقص تلویزیونی است؛ اما حالا با افزایش سن و سالش، شبکه قصد دارد او را کنار بزند و از یک دختر جوانتر با بدن شاداب استفاده کند. دراینبین، الیزابت که از زندگی ناامید شده، تصمیم میگیرد با استفاده از روشی، بر پیری خود غلبه کند اما…
در سالهای اخیر آثار فراوانی با رویکردهای فمینیستی به سینما عرضه شدهاند که درباره حقوحقوق زنان و یا مالکیت بر بدنشان بوده است. اما ماده (The Substance) همانطور که اشاره شد، نگاه جنونآمیزی به سوژه خود دارد و علاقهای به سخنگفتن در لفافه ندارد. کورالی فارگیت، کارگردان این فیلم، درعینحال بهخوبی میدانسته که قصد انجام چه کاری را دارد و آن را باظرافت در طول قصه انجام میدهد.
فیلم در همان مقدمه و با نشاندادن ستاره الیزابت بر روی پیادهروی مشاهیر هالیوود، کلیت داستان را برای تماشاگر شرح میدهد. این که جذابیت و شهرت و زیبایی خیلی زود و بهمرورزمان از دست میرود و در نهایت نیست و نابود میگردد. اما این پیام ابتدایی بهخوبی در طول قصه از طریق 2 قصه متفاوت بسط و گسترش داده میشود.
اولین قصه فیلم «The Substance» مربوط به الیزابت است. در این بخش فیلمساز قصد داشته بحران زنان پا به سن گذاشته را به نمایش بگذارد. زنانی که به واسطه انتظار جامعه از آنان برای داشتن بدنی بینقص، هویت خود را ازدسترفته میبینند و با بالارفتن سن، با این بیماری ذهنی مواجه میشوند که دیگر ارزشی ندارند. فیلمساز در این بخش بهخوبی در یک سکانس ملاقات با دوست قدیمیِ الیزابت، این نکته را عیان میسازد که ذهنیت زنان در این شرایط چنان به هم میریزد که دیگر قابلیت شنیدن تحسین را ندارند و تنها در شرایطی آرامش را تجربه میکنند که بدن بینقص خود را بازیابند!
اما در داستان دوم که مربوط به شخصیت سو است، فیلمساز به وجه دیگر ماجرای بدن بینقص زنان میپردازد. جایی که ابتذال رسانهها و به طور مشخص، استفاده ابزاری از زنان و شهرتهای پوشالی مورد کندوکاو قرار میگیرد. شهرتی که تنها به واسطه بدن زنان و نگاه مصرفی به آنان شکلگرفته و این نگاه هر روز و هر ساعت در حال افزایش است. فیلمساز همچنین برای بهتصویرکشیدن هرچه بیشتر این ابتذال، مصاحبهای مضحک از شخصیت سو را به تصویر میکشد که موفقیت خود را حاصل تلاشش میداند؛ ادعایی که این روزها مضحکتر از سالهای قبل توسط اغلب سلبریتیها بیان میشود!
اما نکته قابلتوجه درباره فیلم «The Substance»، به جزئیاتی است که سازندگان بر آن تأکید داشتهاند. فیلم در به نمایش کشیدن صحنههای عریان، هیچ محدودیتی ندارد و این رویکرد به این جهت اتخاذ شده که تماشاگر به آنچه که بر بدن زنان میگذرد نگاهی عادی داشته باشد. نگاهی که در اغلب آثار هالیوود از جنبههای جنسی موردتوجه قرار میگیرد، در فیلم «مانده» چنین رویکردی ندارد و اتفاقاً از جایی به بعد، عامل انزجار تماشاگر از فیلم میشود.
(این پاراگراف بخشهایی از داستان را لو میدهد) اما شاید مهمترین بخش فیلم «The Substance»، یکسوم پایانی اثر باشد که جنونآمیز است. جایی که فیلمساز تصمیم میگیرد روایتی کاملاً سورئال را برای پایانبندی داستان خود انتخاب کند و هیولایی خلق کند که از دل دو هیولای دیگر متولد شده است. هیولایی که زنان در وجود خود پرورش میدهند و فیلمساز در این جا تصمیم گرفته ما بهازای بیرونی آن را به مخاطب نشان دهد تا تماشاگر با زشتی بیپایان آن مواجه شود. این پایان خشونتآمیز و سورئال، درعینحال که میتوانست ظرافت بیشتری داشته باشد، اما تأثیرگذار است و بهاندازه کافی مخاطب را دچار شوک خواهد کرد.
نقد ویدئویی فیلم «The Substance» را در ادامه ببینید:
در این میان، باید به بازی دمی مور در نقش اصلی «The Substance» هم اشاره کرد. بازیگری که کموبیش، وضعیتی شبیه به الیزابت در دوران بازیگری حرفهای خود در هالیوود تجربه کرد و به نظر میرسد که انتخاب او برای ایفای این نقش کاملاً هوشمندانه بوده است. دمی مور یکی از متفاوتترین نقشآفرینیهای خود را در دوران بازیگری در فیلم تجربه کرده که چشمگیر و تماشایی است.
«The Substance» اثر بحث برانگیزی است و قطعاً برخی از تماشاگران از آن متنفر خواهند شد و برخی، عاشق آن میشوند! اثری که اگرچه بینقص نیست و مشکلاتی در فیلمنامه دارد (مانند مدتزمان زیاد و برخی مفاهیم که باظرافت هنری کمتری به تصویر کشیده شدهاند)، اما درعینحال، «ماده» اثر مهمی است که میتواند بحثهای زیادی را در میان علاقهمندان به سینما ایجاد نماید. اثر فمینیستی مهمی که بعید است تا سالها، فیلمی جسارت روایت به سبک و سیاق به سبک آن را داشته باشد!
نمره: 7/10
منتقد: میثم کریمی
اولین کاری که بعد از دیدن فیلم کردم (که دیدنش تا انتها کار سختی هم بود!) بیوگرافی «دمی مور» رو چک کردم که فهمیدم خود بازیگر هم یه زمانی ستارهای در دهه ۹۰ میلادی بوده و بعد از مدتها غیبت الان بعد از سالها به پرده سینما برگشته.
به نظرم تهیهکننده و کارگردان که بازیگرها رو انتخاب و کار اجرا کردن و البته خانم مور و کوالی خیلی برای دراومدن این اثر تلاش کردند.
فیلم جالبی بود و میشه برداشتهای متفاوتی ازش داشت..یک نکته جالبش این بود اخطار میداد که خیلی ها چه مرد چه زن در جوانی اصطلاحا فتیله شعله اجاق زندگی را بالا میبرند و همه نفت داخل مخزن را در مدت کوتاه مصرف میکنند و چیزی برای روزهای میانسالی و سالخوردگی نمیگذارند..این سوخت باید برای تمام زندگی به مرور و با تعادل مصرف شود وگرنه بعدها مشکل ساز میشود..مثل کسانیکه با اعتیاد طولانی به موادمخدر نیروی کاذب در جوانی پیدا میکنن و در دوران میانسالی مشکل پیدا میکنن..این در مورد رابطه های افراطی جنسی و پارتی های زیاد جوانان هم هست..مثل جوان فیلم که از شهرت و مورد توجه بودن و لذتی که میگرفت سیر نمیشد و از میانسالی خود انرژی بیش از حد میگرفت برای بیداری و انرژی پیدا کردن بیشتر اما نشون میداد اینجور پیش برود چه بلایی در میانسالی سرش میاید.در کنارش هم نشان میدید همین جوان از درون و از نظر روان چقدر هر روز داغون تر میشود..تبدیل شدن به هیولایی از درون که این رفتارهای نامتعادل به مرور با خودش میاورد مثل حرص و آز و خودشیفتگی..
اعتیاد.
در کل فیلم جالبی بود موضوع متفاوت و بکری داشت ولی اینکه الیزابت وقتی دید سو داره ازش چقدر سو استفاده میکنه بجای اینکه خونه رو اونجوری کنه میتونست همون کاری که سو باهاش کرد رو بکنه و بهش آسیب بزنه کار مسخره ای بود اون کار که خب ایراد فیلمنامه هست
دیدن این فیلم در کشور ما کارکرد خاصی ندارد. فیلم یه جورایی فوبیای پیری رو با رویکرد فمینیسم به تصویر میکشه و برای کسانی همذاتپنداری رو تحریک میکنه که، جوونی رو تجربه کرده باشن. تو این سرزمین روح های پیر با سن کم بسیار یافت میشه (مخصوصا خانما)
فمنیسم اولیه به درستی شکل گرفت اما همچو تمام ایدئولوژی های انسانی ….چه این دنیایی چه ان دنیایی …دچار انحراف و افراط شد …به گونه ایی که فعلن هر فیلمی برچسب فمنیستی بخوره به معنی مزخرف بودنشه….اما فیلم ماده استثنا هستش و بدون تگ مرد ستیزی و یا افراط گرایی موج سوم…مشکلات و دغدغه های طیفی از زنان را در هزاره سوم و در ینگه دنیا در فرمی خوب و بدون شعار زدگی به نمایش گذاشته …من خیلی از این فیلم خوشم اومد
«اسپویل»
یه نکته جالب درمورد این فیلم این هست که هرچند تمام شخصیت های مردش نفرت انگیز هستن ولی نشون میده که در نهایت این خود سو هست که بیشترین و شدیدترین بهره کشی و سوء استفاده رو از الیزابت میکنه و آخرش هم به بی رحمانه ترین شکل ممکن یه قتل میرسونتش.
میشه اینطور تعبیر کرد که فیلم میخواست بگه بزرگترین دشمن آدم در نهایت خودشه و اون میل به دیده و تحسین شدن در نهایت فرد رو وادار به خود ویرانگرانهترین رفتار ها میکنه.
شاید هم بشه گفت فیلم به صورت سمبلیک میخواست بگه که نسل جوان گستاخانه آنچه که از نسل گذشته لازم داره رو میگیره و در عوض فقط لگدمال و نابودش میکنه. هم میتونه اشاره به رفتار بد با سالمندان باشه، هم رفتار بد با سنت ها و در نگاه کلان تر اصلا رفتار افتضاح بشریت با مادر طبیعت که نتیجه همه اینها نابودی همون شخص سوءاستفاده گر در سریعترین زمان ممکن هست و اندکی بقای بیشتر تنها از طریق تبدیل شدن به یک هیولای نفرت انگیز ممکن خواهد شد.