صفحه اصلی > نقد و بررسی فیلم خارجی : نقد و بررسی فیلم زودپز

نقد و بررسی فیلم زودپز

زودپز

خلاصه داستان «زودپز»:

دو داماد یک خانواده پس از این که به‌صورت اتفاقی باعث مرگ پدر همسرشان می‌شوند، تصمیم می‌گیرند ماجرا را مدیریت کنند تا متهم به قتل نشوند اما…

 

کارگردان:

رامبد جوان که یکی از بازیگران و مجریان مشهور تلویزیون و سینما در سال‌های اخیر بوده است. رامبد جوان در سینما هم کمدی پرفروش و محبوبی به نام «ورود آقایان ممنوع» را در کارنامه هنری‌اش ثبت کرده است.

 

نقد فیلم «زودپز»:

«زودپز» بر اساس همان فرمول‌های جواب پس داده سال‌های اخیر سینمای ایران ساخته شده است. فرمولی که در آثار پرفروش سال‌های گذشته یعنی «فسیل»، «نهنگ عنبر» به کار گرفته شده بود. در این‌گونه آثار، تنها نیاز است که فضای دهه 60 در ایران بازسازی و سپس مورد تمسخر قرار بگیرد و در این میان، بازیگران کمی هم قر کمر را تجربه کنند که این یکی می‌تواند فروش فیلم را دوچندان نماید!

زودپز

فیلم جدید رامبد جوان اما حتی در مقایسه با کمدی‌های “دهه شصتی طور” سینمای ایران، اثر ضعیف‌تری محسوب می‌شود؛ چراکه فیلمنامه آن حتی نمی‌تواند یک خنده سطحی از مخاطب بگیرد. معمولاً میزان لودگی در آثار مورد اشاره چنان بالاست که بالاخره در میان چند شوخی مطرح شده، تماشاگر می‌تواند حداقل به یکی از این شوخی‌ها بخندد؛ اما در فیلم «زودپز»، این رویکرد وجود ندارد و با یکی از ضعیف‌ترین آثار کمدی سال مواجه هستیم.

بزرگ‌ترین مشکل فیلم، مطابق معمول فیلمنامه است. فیلمنامه‌ای که در تلاش است تا با ایجاد تنش و شلوغی، از دل سروصداهای فراوان، موقعیت طنز بسازد و تماشاگر را سرگرم کند؛ اما موضوعاتی که به سراغ آن می‌رود یا سرانجامی ندارند یا رامبد جوان به حدی از شوخی‌کردن با آن‌ها طفره رفته که علناً تماشاگر نمی‌داند در حین تماشای فیلم باید به چه چیز بخندد!

زودپز

به مشکلات فیلم باید روایت چندپاره را هم اضافه کرد که گاهی تصمیم می‌گیرد با موشک و حمله عراقی‌ها شوخی کند و در لحظه بعد بی‌خود و بی‌جهت، سعی می‌کند با یک سکانس کش‌دار در زایشگاه، از تماشاگر حس همدردی بگیرد درحالی‌که هیچ مقدمه‌ای برای تأثیرگذاشتن بر روان مخاطب در نظر نمی‌گیرد. فیلمنامه‌ای عجیب‌وغریب که احتمالاً فقط رامبد جوان توانایی درک آن را دارد.

در این میان، بازی بد نوید محمدزاده در نقش کمدی یکی از پاشنه آشیل‌های فیلم محسوب می‌شود. محمدزاده سال‌ها با بازی در نقش‌های جدی در سینمای ایران به محبوبیت فراوانی دست پیدا کرده و حال تصمیم گرفته شانسش را در یک اثر کمدی هم آزمایش کند که نتیجه واقعاً ناامیدکننده است. نوید محمدزاده کنترلی بر روی بازی‌اش ندارد، صدایش بیش از حد بالا و پایین می‌شود و اجرایش نیز بیش از حد مصنوعی است. به نظر می‌رسد که نوید محمدزاده حداقل تا این جا، توانایی چندانی برای بازی در نقش‌های کمدی نداشته باشد؛ درحالی‌که زوجش در فیلم یعنی محسن تنابنده، به‌خوبی تفاوت بین نقش کمدی و جدی را می‌داند.

نقد ویدئویی فیلم «زودپز» را در ادامه ببینید:

 

«زودپز» مانند اغلب کمدی‌های سینمای ایران، ضعیف و فراموش‌شدنی است. فیلم دغدغه مشخصی ندارد و به طور مشخص، هویتی هم ندارد. «زودپز» سعی می‌کند به هر چیزی که احتمالاً فروش بالاتر در گیشه را داشته باشد چنگ بزند تا بتواند مخاطب را راضی کند و در نقطه مقابل، هیچ حرفی که نشان از دغدغه سازندگانش باشد برای تماشاگرش ندارد. سینمای بی‌هویتی که در آن نه ایده خلق می‌شود، نه خلاقیت رشد می‌کند و نه فیلمسازان و بازیگران تجربه جدیدی کسب می‌کنند؛ سینمایی که می‌توان آن را «سینمای درجا» نامید!

 

نمره: 2/10

منتقد: میثم کریمی

اشتراک در
اطلاع از
guest
5 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ابراهیم کادوسی
ابراهیم کادوسی
10 روز قبل

بسیار محافظه کار بود برای شوخی کردن… المان ها، و پیرنگ درخشانی داره تا حدودی بسته به الگوی اصلیش *زیرزمین 1995* که حتی کوچکترین بهره ای ازشون نبرده… محمدزاده بازیِ با میمیکش خیلی خوبه ولی دیالوگهاش رُ زیاد بهش لحن می ده که خنده داریِ اغلب لاین ها رُ کَمرنگ می کنه

محمد رضا کرمانی
محمد رضا کرمانی
20 روز قبل

درسته که شاهکار نبود ولی اونقدر هم بد نبود که اینجوری انتقاد میکنید اتفاقا از فیلم مزخرف نهنگ عنبر بهتر بود فقط رضا عطاران خوب بود زودپز هم هرگز فیلم خوبی محسوب نمیشه ولی باز هم برای دیدن خوبه

Emily
Emily
24 روز قبل

به نظر من فیلم چیز مفیدی برای ارائه نداشت…حتی چیز جدیدی هم نداشت. چیزی جز کلیشه‌ی خالص و تکرار بقیه فیلم های آبگوشتی نبود.

......
......
25 روز قبل

خسته نباشید نقد عالی بود ولی خیلی دیر نقد کردید

حامد س
حامد س
27 روز قبل

واقعا من نمیدونم بعضی از عزیزان کارگردان و بازیگری که ما دوستشون داریم این کارهای بی ارزش رو ارائه میدن…
من این فیلم رو توی سینما دیدم و خودم به خودم تاسف خوردم که چرا اینجام