پیشدرآمد فیلم مشهور «مکس دیوانه: جاده خشم» با عنوان «فیوریوسا» نزدیک به یک سال پیش اکران شد، اما برخلاف انتظارات استودیوی برادران وارنر نتوانست به موفقیت تجاری دست یابد. این فیلم که به کارگردانی «جرج میلر» و با بازی «آنیا تیلور-جوی» ساخته شده بود، بهعنوان بستری برای ادامه دنیای «مکس دیوانه» طراحی شده بود، اما عملکرد ضعیف آن احتمال تولید دنبالههای جدید را کمرنگ کرده است.
بر اساس گزارشی از «ددلاین»، «فیوریوسا» یکی از زیانبارترین شکستهای گیشه سال گذشته بوده است. این فیلم حدود ۱۲۰ میلیون دلار ضرر به استودیوی سازنده وارد کرد و در میان زیاندهترین فیلمهای سال قرار گرفت. در این فهرست، تنها فیلمی که زیان بیشتری ثبت کرد «جوکر: جنون مشترک» (Joker: Folie à Deux) بود که ۱۴۴ میلیون دلار خسارت به همراه داشت. سایر آثار پرهزینه و شکستخورده مانند «سرزمینهای مرزی» با ۸۰ میلیون دلار، «کریون شکارچی» با ۷۱ میلیون دلار و «مگالوپلیس» با ۷۶ میلیون دلار نیز در ردههای بعدی این لیست قرار گرفتند.
با وجود فروش جهانی ۲۱۱ میلیون دلاری، «فیوریوسا» نتوانست بودجه هنگفت تولید و بازاریابی خود را که ۳۳۱ میلیون دلار برآورد شده بود، جبران کند. یکی از عوامل مرتبط با کاهش استقبال مخاطبان، تغییر بازیگران کلیدی فیلم بود؛ حضور «آنیا تیلور-جوی» به جای «شارلیز ترون»، که در فیلم قبلی با اجرای خیرهکننده خود نظر مخاطبان و منتقدان را جلب کرده بود، برای بسیاری قابل قبول نبود. این در حالی است که «فیوریوسا» توانست از منتقدان «راتن تومیتوز» امتیاز ۹۰ درصد و از مخاطبان نمره B+ در «سینمااسکور» دریافت کند که با فیلم «جاده خشم» برابری میکرد.
برنامههای آینده جرج میلر برای ساخت دنبالهای به نام «مکس دیوانه: بیابان» (Mad Max: Wasteland) که قرار بود با حضور «تام هاردی» تولید شود، حالا با ابهام روبرو است. خود هاردی در مصاحبهای با «فوربز» به بازگشت احتمالیاش تردید داشت و گفت: «فکر نمیکنم چنین اتفاقی رخ دهد.»
شکست «فیوریوسا» گرچه بر اعتبار تجاری جهان «مکس دیوانه» سایه انداخت، اما شاید فرصتی برای بازنگری در آینده این فرنچایز ایجاد کرده باشد.
فکر کنم دلیل شکست این فیلم، در عوض شدن ذاعقه آدمهای امروزی باشه. این فیلم بازسازی سری قبلی هستش که در دهه هفتاد و هشتاد میلادی ساخته شده بودن و اون زمون سینماروها پوست کلفت تر بودن و فضاهای آخرزمانی، گریم ها و دکور و لباس های بدوی و پاره و پوره اونارو به وجد می آورد؛ برای همین بود که اونها اکشن و خشونت دیوانه وار فیلم و هم هضم میکردن. اما آدمهای این دور و زمون دل نازک تر و دراماتیک تر شدن. نمیتونن این حجم از خشونت، ویرانی، آدمایی با گریمای بعضا حال به هم زن و چیزهایی از این قبیل و تحمل کنن. آدمای الان دنبال چیزهایی ان که حالشون و خوب کنه نه اینکه بدتر کنه. به نظرم دیگه رو این فیلما سرمایه گذاری نشه مگه اینکه یه جوری فضای فیلم و قابل تحمل تر و دراماتیک تر کنن.
بنظرم چون مخاطب عملا سرگذشت فیوریوسا رو میدونه پس مسیری که طی کرده براش مهم نبوده اما اگه جلوتر از جاده خشم اکران میشد شرایط فرق میکرد.
آخه قسمت قبلی ام همچین فروشی نکرد. به زور سود کرد. من به همین خاطر گفتم
ساختار حرفت درسته ولی محتوا نه
و اینو بگم که این فیلم از نسخه قبلی به مراتب ضعیف تر بود!
حتی نقش های اول زن و مردش هم به شدت ضعیف بودن
بیتعارف فیلم خوبیه.