صرف نظر از خلاقیت های اجرایی برخی فیلمسازان ، باید پذیرفت که بسیاری از فیلمهای هالیوودی بر پایه فرمول های ثابت و از پیش تعیین شده ساخته شده اند که به آن اصطلاحاً « کلیشه » می گویند. اینبار در « پنج برتر » تصمیم به معرفی کلیشه های رایج هالیوود در ژانرهای مختلف گرفتیم که امیدوارم مورد پسند شما واقع بگیرد.
5- ژانر ورزشی : این ژانر شاید ” کلیشه محورترین ” ژانر سینما باشد که کمتر دیده شده قوانین فیلمسازی اش دستخوش تغییر شود. از جمله اتفاقات کلیشه ای رایج این ژانر در فیلمها، می توان به این موارد اشاره کرد:
معمولا نقش اصلی فیلم که عضو تیم هست، بازیکن بدرد نخوری هست که توسط هم تیمی هایش و در موارد حاد، توسط بهترین بازیکن تیم تحقیر می شود!
اغلب دیده می شود که پدر و مادر نقش اصلی فیلم با یکدیگر کشمکش دارند؛ در موارد حاد دیده شده که پدر و مادر پس از رویت موفقیت فرزندشان نزد یکدیگر بازگشته اند !
همیشه در بازی آخر ، یکی از بازیکنان تیم مصدوم شده و شخصیت اصلی داستان وارد زمین می شود و به شکلی هم در زمین حضور دارد که به راحتی می توان لقب بهترین بازیکن تاریخ آن رشته را به وی اطلاق کرد!
در فیلمهای مربوط به این ژانر معمولاً مربی بیشتر از اینکه یک مربی باشد، یک مربی اخلاق، یک فرد زحمتکش، یک روانشناس و گهگاه حتی یک جانشین پدر برای نقش اصلی می باشد.
در اواخر فیلم معمولا نزدیک به 10 دقیقه تصاویر صحنه آهسته ( اسلوموشن ) شاهد هستیم!
معمولاً مربی تیم ، آخرین فصل حضورش در عرصه مسابقات یا تیم کنونی هست و در آخر فیلم هم از تیم می رود!
اغلب مشاهده می شود که اگر قهرمان داستان سیاه پوست باشد، در اواسط فیلم بخشی هم به فروش مواد مخدر و مواجه این ورزشکار با گنگسترها اختصاص دارد.
4- ژانر کمدی : سازندگان فیلم در ژانر ” کمدی ” اغلب سعی می کنند با استفاده از نوآوری هایی ، کمی این ژانر غرق شده در کلیشه را از این مسیر دور کنند اما کمتر به توفیق می رسند. با اینحال در سالهای اخیر ژانر ” کمدی ” تغییرات بسیاری به خود دیده .از جمله اتفاقات کلیشه ای رایج این ژانر در فیلمها، می توان به این موارد اشاره کرد:
اغلب دوست صمیمی شخصیت اصلی داستان، درجه IQ محدودی دارد و تقریباً هرگز قدرت تجزیه و تحلیل ندارد!
متاسفانه چند سالی هست که در فیلمهای ژانر کمدی با موضوع جشن فارغ التحصیلی ، استعمال مواد مخدر و نحوه مصرف آن، بخش قابل توجهی از این آثار را تشکیل می دهد.
در این نوع فیلمها اغلب افراد متاهل ، به نوعی عقب مانده معرفی می شوند!
همیشه در این ژانر، شخصیت اصلی داستان هنگامی که با اولین جنس مخالف به صحبت بنشیند، عاشقش می شود و طرف مقابل هم معمولاً مشکلی ندارد!
معمولاً پلیس ها در این ژانر، نماد مردم آزاری و ضد حال معرفی می شوند!
این جمله را زیاد در فیلمهای کمدی می شنویم :« Let’s Do this! »
3- ژانر وسترن : ژانر وسترن در سینمای هالیوود، شباهت های فراوانی به ژانر ” فیلمفارسی ” در سینمای ایران دارد و پایبند به قوانین از پیش تعیین شده ای است که شاید تنها فردی مانند تارانتینو بتواند هر از گاهی از راه برسد و آن را دستخوش تغییر کند! از جمله اتفاقات کلیشه ای رایج این ژانر در فیلمها، می توان به این موارد اشاره کرد:
معمولاً در آغاز این نوع فیلمها شخصیت اصلی یا منفی فیلم ، سوار بر اسب در حال گذر از شهر است و همه اهالی هم آنها را نگاه می کنند!
معمولاً شخصیت ها یا کاملاً مثبت و یا کاملاً منفی هستند؛ میانه رو کمتر در این ژانر دیده شده است.
درگیری در کافه ، عضو لاینفک فیلمهای ژانر وسترن محسوب می شوند.
شخصیت های اصلی داستان اغلب لات هایی هستند که به شدت با معرفت و احساساتی هستند و در هنگام صحبت به خانمها حتی پائین را هم نگاه می کنند!
معمولاً در هر فیلم ژانر وسترن، صحنه ای وجود دارد که در آن یک نفر وارد کافه شود و در جلوی در ورودی بایستد ، دستانش را به کمرش زده و شروع به نگاه کردن به جمعیت کند!
یکی از مواردی که شناسه ژانر محسوب می شود و امروزه کمتر شاهد آن هستیم، بخش ” دوئل ” می باشد که فیلمسازان تازه کار آن را فراموش کرده اند.
صحنه پایانی فیلم معمولاً با دور شدن شخصیت اصلی داستان از صحنه به همراه اسب ( در موارد حاد، به سوی غروب آفتاب ) شکل میگیرد.
2- ژانر اسلشر : این ژانر که زیر مجموعه ژانر ” ترسناک ” محسوب می شود، سالهاست که در هالیوود محبوبیت پیدا کرده و علی رغم انتقادات بی شماری که از خشونت موجود در این فیلمها صورت میگیرد، کماکان با قدرت تمام در حال حرکت رو به جلوست. از جمله اتفاقات کلیشه ای رایج این ژانر در فیلمها، می توان به این موارد اشاره کرد:
بازیگران این نوع فیلمها اغلب نوجوانان و جوانان هستند.
همیشه در ابتدای فیلم چند جوان را شاهد هستیم که تنها کسب و کارشان خنده و خوشگذرانی هست اما در ادامه مرگ را جلوی چشمانشان می بینند!
قاتل اغلب در این نوع فیلمها صحبت نمی کند و اصولاً مرد عمل است!
انگیزه قتل های رخ داده در فیلم ، معمولاً احمقانه تر از آن است که تماشاگر بخواهد آن را به خاطر بسپارد! کمتر دیده شده که قاتل انگیزه ای در خور قتل های خشنی که انجام می دهد داشته باشد.
معمولاً خشونت از دکور خانه قاتل می بارد؛ در موارد حادتر شاهده بوده ایم که جناب قاتل، سر قربانیانش را هم از در و دیوار آویزان کرده است!
همیشه در نهایت یک دختر موفق به فرار از دست قاتل می شود.
همیشه در هنگام فرار یک خانم از دست قاتل دیوانه داستان، وی پایش پیچ خورده و به زمین می افتد تا خیلی زود به دست قاتل به سیخ کشیده شود!
اغلب این فیلمها در مزرعه اتفاق می افتد و معمولاً هم کامیونی هست که فرد هنگام فرار برای آن دست تکان دهد و سوار آن شود!
اغلب در این نوع فیلمها ، خانمی که در انتهای داستان تنها بازمانده محسوب می شود به یکباره دل و جرات پیدا کرده و با حالتی سرشار از نفرت و کینه، به قاتل نه چندان مهربان داستان الفاظ ناخوشایندی را اطلاق می کند و سپس هم قاتل تنومند داستان را به دیار باقی می فرستد!
1- ژانر اَبَر قهرمانی : این ژانر اگرچه هرگز بطور رسمی تائید نشده اما بصورت عامیانه زیر مجموعه ” اکشن ” شناخته می شود و قواعد خاص خودش را دارد. از جمله اتفاقات کلیشه ای رایج این ژانر در فیلمها، می توان به این موارد اشاره کرد:
قهرمان داستان معمولاً فردی به شدت میهن پرست است که متعاقباً قهرمان هم می شود.
معمولاً قهرمان داستان یک نطق کوتاه هم در مورد صلح جهانی و امنیت انجام می دهد؛ در موارد بسیار حاد حتی دیده شده که اَبَر قهرمان به داخل مقر سازمان ملل متحد رفته و در جایگاه مخصوص، شروع به ایراد سخنرانی در خصوص بمب اتمی و پیامدهای آن کرده است!
ضد قهرمان داستان معمولاً یا روسی هست یا به نحوی، به اروپای شرقی ارتباط دارد!
قهرمان داستان معمولاً حتی هنگام برخورد با موشک دچار هیچ مشکلی نمی شود، اما زمانی که زخمی شده و خانمی در حال پانسمان اش است، از درد ناله می کند!
هرگز در این نوع فیلمها توضیح داده نمی شود که چطور یک فرد قدرت اَبَرقهرمانی دارد و مردم عادی هیچ سوالی در مورد قدرت وی ندارند و تنها هنگام مشاهده وی می گویند : « هی، اون فلانیه ! »
اَبَر قهرمانان معمولاً اصلی ترین سخنانشان را در اوج بحران ایراد می کنند! به عنوان مثال دیده شده قهرمان داستان درست در زمانی که شهر تا دقایقی دیگر با انفجار بمب اتم نابود خواهد شد، در حال گفتن این جمله به افراد هست که :« هرکسی در این جهان می تواند یک قهرمان باشد، قهرمان من هستم، تو هستی و هر کسی می تواند باشد و … » و دیگران هم با خونسردی تمام در حال گوش دادن به سخنان وی هستند!
معمولاً داستانهای اَبَر قهرمانی در شهر نیویورک آمریکا فیلمبرداری می شود و قهرمانان هم دقایقی را بر روی برج ” امپایر استیت ” می ایستند و به افق خیره می شوند!
میثم کریمی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.