دوران آغاز محبوبیت فیلمهای اکشنی که در آن، زنها بزن بهادر هستند را می توان از سال 2001 دانست. در این سال فیلم لارا کرافت : مهاجم مقبره با بازی آنجلینا جولی که براساس یک بازی رایانه ای به همین نام ساخته شده بود، آغازی بود بر اکشنی که اصطلاحاً به آن اکشن زنانه می گویند! بعد از آنجلینا جولی، نوبت به میلا جوویچ رسید تا با حضور در نقش اصلی سری فیلمهای رزیدنت اویل ( که اتفاقا آن هم براساس یک بازی رایانه ای ساخته شده بود ) حضور زنان در نقشهای اصلی فیلمهای اکشن را یک قدم به جلو ببرد. حالا سالها از آن دوران گذشته و امروزه دیگر حضور خانمها در نقش های اصلی فیلمهای اکشن به امری عادی بدل شده است. اوان فلکس ، سریال آلیاس ، الکترا ، ماوراء بنفش و… همگی فیلمهای اکشنی بودند که خانمها درآن نقش اصلی را برعهده داشتند. اما نکته ای که درباره تمام این فیلمها صدق می کند ، این است که این فیلمها هرگز توسط تماشاگران جدی گرفته نشدند و به نوعی می توان گفت همواره اصلی ترین تماشاگران این دسته از فیلمها خانمهای نوجوان بوده اند. مشت کوبنده جدیدترین فیلمی است که در آن تمام بار اکشن فیلم این بار نه بر عهده یک بازیگر زن، بلکه بر عهده چند نوجوان دختر است. مشت کوبنده را می توان اولین فیلم غیر اقتباسی زاک اسنایدر نامید. فیلمهای قبلی زاک اسنایدر مانند 300 ، watchmen، براساس داستانهای کمیک مصور ساخته شده بودند و حالا مشت کوبنده شخصی ترین فیلم زاک اسنایدر است .
دخترک جوان با نام بابی دال (امیلی بروینگ) بعد از مرگ مادرش ،توسط ناپدری سنگ دل اش به یک آسایشگاه روانی فرستاده می شود تا در یک برنامه ریزی هدفمند، بابی دال توسط پزشکان از بین برود تا پدرش تمام اموال و ارث باقی مانده را به راحتی تصاحب کند. بابی دال در تیمارستان و در عالم خیال و تخیل با چهار نفر دیگر از کسانی که در آسایشگاه هستند، وارد دنیای دیگری می شوند و به نظر می رسد از راه دنیای جدید می توانند از آسایشگاه بگریزند.در دنیای جدید این پنج نفر باید با موجودات مختلف و دشمنان عجیب و بسیار زیادی مبارزه کنند تا پیش از آنکه دیر شود از مهلکه بگریزند…
زاک اسنایدر هرچقدر که در امر ساخت جلوه های ویژه یک فیلم استعداد دارد، به همان میزان در امر روح دادن به شخصیت های داستانش بی استعداد است. مشت کوبنده به مانند تمام فیلمهای قبلی زاک اسنایدر ، فاقد شخصیت پردازی مناسب است و متاسفانه تمام شخصیت های فیلم تعدادی دختر نوجوان هستند که بدون هیچ دلیل خاصی گرد هم آمده اند و غول کشی می کنند.با اینکه فصل آغازین فیلم، نوید یک داستان پر مایه و هیجان انگیز را می دهد، اما درست در زمانی که بابی دال در تیمارستان بستری می شود، مشکلات فیلمنامه آغاز می شود. از بین بردن بابی دال توسط پزشکان با توسل به عمل جراحی مغز! یکی از بدترین روشهایی است که می توان بوسیله آن یک دختر 20 ساله را در یک فیلم از بین برد و زاک اسنایدر این کار را کرده است.متاسفانه مشکلات فیلمنامه به همین جا ختم نمی شود؛ هنگامی که بابی دال دوستان جدیدی پیدا می کند، همان پرداخت نسبی شخصیت خود را هم از دست می دهد و فیلم تبدیل به مکانی می شو
د که چند دختر بدون شناسنامه در آن جولان می دهند. اسنایدر فیلمسازی صاحب سبکی نیست اما در بحث جلوه های ویژه ، همواره از او به عنوان یک کارگردان موفق در این زمینه یاد می شود. فیلم 300 یکی از فیلمهایی موفق زاک اسنایدر بود که علی رغم فیلمنامه ضعیف اش ، در زمینه جلوه های ویژه حرف های زیادی برای گفتن داشت. مشت کوبنده نیز در بخش جلوه های ویژه نمره قبولی را می گیرد. صحنه های مبارزه فیلم گرچه دقیقا رونوشت برابر اصل بازی های رایانه ای این روزهای بازار است ( خودتان این موقعیت ها را در کنار هم قرار دهید تا متوجه شوید با چه فیلمی طرف هستید : مبارزه با اژدها، سربازان نازی ، سامورایی ، ربات و…) اما با اینحال هیجان لازم را به تماشاگر منتقل می کند. تنها مشکل این قسمت عدم باور پذیر بودن شخصیت های داستان است؛ دخترهای جوانی که در مشت کوبنده حضور دارند، زیباتر و خوش لباس تر از آن هستند که بتوانند اعمال خشنی چون چاقو کشی و اژدها کشی انجام دهند. آنها هر چیزی را که جلویشان باشد از بین می برند و ادعا می کنند که با کسی شوخی ندارند، اما واقعیت این است که آنها نه می دانند خشونت چیست و نه اسنایدر به آنها گفته چگونه خشن باشند. فکر می کنم کمتر کسی بتواند قبول کند که بازیگران سریال دختران پر حاشیه یا سری فیلمهای مدرسه موزیکال بتوانند خنجر بدست بگیرند!.
جلوه های ویژه و صحنه های اکشن قابل قبول از جمله ویژگی های مشت کوبنده است. اما باید این نکته را هم اضافه کنم که در این صحنه های اکشن، دختران نوجوانی حضور دارند که بویی از اکشن نبرده اند. بعلاوه اینکه در این میان چند اشاره فمینیستی هم از زبان شخصیت ها خارج می شود که در نوع خودش جالب است. همان بهتر که زاک اسنایدر فیلمنامه اقتباسی از نوع جلوه های ویژه دار بسازد! حداقل زمانی که داستان فیلمهایش اقتباسی باشد،یک نور کم سو در پرداخت شخصیت هایش مشاهده می شود اما زمانی که همه کاره فیلم خودش باشد، نتیجه اش می شود فیلمی مثل مشت کوبنده که در آن فمینست ها غول می کشند!.
کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر نام سایت و نویسنده مطلب مجاز است.
