بیش از یک قرن از تاریخ سینما میگذرد و در این مدت هزاران آثار ماندگار ساخته شده که هر یک به خاطر ویژگی خاص خود در ذهنها ماندگار شده که برترین سکانسهای مرگ از این جمله است.
به گزارش مووی مگ به نقل از فارس، فیلمهای ماندگار زیادی در تاریخ سینما وجود دارد که برخی از آنها به خاطر استفاده از جلوههای ویژه خاص، برخی به خاطر پایانبندی زیبا، برخی به خاطر دیالوگهای به یادماندنی و برخی نیز به خاطر نقشآفرینی برجسته بازیگران همواره در فهرست برترینهای سینما قرار دارند. در این میان فیلمهایی نیز هستند که به خاطر به تصویر کشیدن برترین سکانسهای مرگ تاریخ سینما، که یکی از سخترین و ظریفترین سکانسهاست، نام خود را در فهرست ماندگارترینهای تاریخ سینما جای دادهاند که در زیر به تعدادی از آنها اشاره میکنیم :
*فیلم سینمایی اینک آخرالزمان:
«اینک آخرالزمان» فیلمی حماسی، ماجرایی و جنگی، محصول سال 1979 میلادی با موضوع جنگ ویتنام است
« فرانسیس فورد کوپولا» این فیلم را کارگردانی کرده و داستان آن برداشتی آزاد از رمان «دل تاریکی» نوشتهٔ «جوزف کنراد» است.
« اینک آخرالزمان» داستان ستوانی به نام «ویلارد» (با بازی مارتین شین) است که در میانه جنگ ویتنام، بر طبق فرمانی کاملاً سری از ستاد مشترک ارتش آمریکا به دنبال سرهنگ کورتز (مارلون براندو) متمرد که در جنگلهای سختگذر کامبوج پناه گرفته است میرود تا او را بکشد.
صحنه مرگ سرهنگ کورتز و مونولوگ او درباره «جوانانی که به جنگ آورده میشوند تا یاد بگیرند بر سر مردم آتش بریزند…» یکی از به یادماندنیترین سکانسهای مرگ تاریخ سینماست.
*فیلم سینمایی بیگانه:
این فیلم علمی-تخیلی و ترسناک را «ریدلی اسکات» در سال 1979 کارگردانی کرده و داستان آن درباره موجود فرازمینی مهاجم و خطرناکی است که وارد یک فضاپیمای باری شده و خدمه را از بین میبرد
صحنه مرگ شخصیت «کین»، یکی از خدمه فضاپیما، (با بازی خوب «جان هارت»)، بازیگر توانای انگلیسی که حسابی تماشاگر را در بهت و حیرت فرو میبرد، شاید یکی از سورپرایزکنندهترین صحنههای مرگ تاریخ سینماست .کین که به کمایی عمیق فرو رفته، خوشبختانه از اغما در می آید. همه سکنه فضاپیما خوشحالند و به آرامی در حال غذا خوردن هستند. اشتهای کین برای خوردن غذا به طرز جالبی زیاد شده است و این هرگز عجیب نیست چرا که او ساعت هاست که غذا نخورده است. در این حین ناگهان حال «کین» به هم میخورد و همه نگرانش هستند و در یک آن قفسه سینه کین شکافته میشود و آن موجود بیگانه لزج مشمئزکننده، از شکمش خارج میشود و همه تماشاگران و بینندگان را دچار شوک و حیرت میکند.
« بیگانه» سرآغاز یک سری فیلم با حضور شخصیت اِلن ریپلی (با بازی سیگورنی ویور) شد که مجموعاً شامل 4 قسمت است.
*انیمیشن سینمایی بامبی:
این انیمیشن محصول کمپانی والت دیزنی در سال 1942 میلادی است که براساس کتاب «بامبی، یک زندگی در جنگل» نوشته «فلیکس سالتن» ساخته شده است.
در صحنهای از این انیمیشن بامبی کوچولو در کنار مادرش ایستاده و هر دو در حال تماشای اولین نشانههای بهار هستند ولی ناگهان متوجه حضور یک شکارچی میشوند، مادر با تمام قوا سعی در فراری دادن بامبی کوچولو از مهلکه دارد و بامبی پس از لحظاتی فرار ناگهان صدای تیر میشنود و هرچه مادرش را صدا میکند، او جوابش را نمیدهد و در نهایت با جسد بیجان و پر از خون مادرش در میان برفها روبرو میشود. این یکی از غمانگیزترین و تأثیرگذارترین صحنههای مرگ تاریخ سینما بالاخص در میان آثار انیمیشن است.
این انیمیشن 13 آگوست سال 1942 به نمایش درآمد و پنجمین انیمیشن سری کارهای کلاسیک این کمپانی محسوب میشود
*فیلم سینمایی بلید رانر:
این فیلم نئو نوآر و علمی-تخیلی محصول 1982 آمریکاست که به کارگردانی «ریدلی اسکات» و با بازی «هریسون فورد» و «روتخر هاور» است.
داستان این فیلم برداشتی آزاد از رمان «آیا آدم مصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟» نوشتهٔ «فیلیپ کی. دیک» است.
شخصی به نام دکارد ( با بازی هریسون فورد) از طرف نیروهای پلیس کلان-شهر لس آنجلس در سال 2019 ماموریت دارد که انسانهایی با ژن مصنوعی (موسوم به رپلیکانت) را که حضورشان بر روی کره زمین ممنوع شده را شناسایی و خطرشان را از جامعه زمینی رفع کند. تا اینکه یک گروه شبه نظامی رپلیکانت متواری، مخفیانه وارد لس آنجلس گردیده سعی در نفوذ به داخل شرکتی را میکنند که خود در آن به وجود آمدهاند.
صحنه مرگ «روی بتی»، یکی از همان انسانهایی مصنوعی ساخته دست بشر که در هنگام مرگ سخنانی فیلسوفانه ایراد میکند و در حالیکه به کبوتری رها و آزاد مینگرد، تسلیم مرگ میشود، یکی از عمیقترین و فیلسوفانهترین صحنههایی است که در تاریخ سینما به ثبت رسیده است.
«مارک رولند»، فیلسوف اهل ولز، در کتاب «فیلسوفی در پایان دنیا»، سخنان «روی بتی» در هنگام مرگ را «تأثیرگذارترین تکگویی عالم سینما و یک شعر سینمایی خالص» دانسته است.
موسسه فیلم آمریکا «بلید رانر» را در زمره یکصد فیلم برتر تاریخ سینما قرار داده است.
کارگردان و برخی عوامل این فیلم از برنامهریزی برای تولید نسخه جدید و ادامه فیلم تحت عنوان «بلید رانر 2» در سال 2015 خبر دادهاند.
*فیلم سینمایی «بانی و کلاید»:
فیلم آمریکایی «بانی و کلاید» به کارگردانی «آرتور پن» در سال 1967 ساخته شده است.
این فیلم بر اساس ماجرایی واقعی در رابطه با یک زوج بانکزن بهنامهای بانی پارکر و کلاید بارو که در دهه 1930 توجه رسانهها را بهخود جلب کرده بودند، ساخته شده است.
در صحنه پایانی فیلم «بانی و کلاید» توسط گلولههای پلیس به قتل میرسند و صحنه به صورت آهسته نمایش داده میشود، به نوعی چکیده فیلم به تصویر کشیده میشود. صحنهای که در عین غیر منتظره بودنش، بسیار زیبا به تصویر کشیده شده است.
«بانی و کلاید» در چهلمین مراسم جایزه اسکار، موفق به کسب 2 اسکار در رشتههای بهترین بازیگر زن نقش مکمل و بهترین فیلمبرداری شد.
*فیلم سینمایی پنهان:
«پنهان» یک فیلم درام محصول سال 2005 به کارگردانی و نویسندگی میشائیل هانکه است که در جشنواره کن آن سال برنده جایزه بهترین کاگردانی شد.
«پنهان» داستان خانواده ای مدرن است که زندگی بسیار آرام و رضایت بخشی دارند. مرد خانواده مجری مشهور میز گردهای جدی است و زن خانواده یک نویسنده است. آنها اهل مطالعه و فرهنگاند. و تنها پسر دوازده ساله آنها هم به موازات تحصیل، در شناگری پر تلاش و موفق است. اما پس از مدتی فیلمها و نقاشیهای سادهای به دست این خانواده فرانسوی میرسد و آرامش خانواده بر هم میریزد. از علائم و نشانههای آن فیلم و نقاشیها مرد به یاد شش سالگیاش میافتد، زمانی که از سر حسادت، با تهمتها و کینه توزیهایش موجب شد پسر بچهای الجزایری به نام «مجید» را که پدر و مادرش، او را به فرزند خواندگی قبول کرده بودند به یتیم خانه بسپارند.
در ادامه، علیرغم آنکه مجید منکر تمام این اتهامات شده، از آن مرد میخواهد که به خانهاش بیاید و جلوی چشمانش، در صحنهای شوکهکننده، گلوی خود را با چاقو میبرد و تمام صحنه پر از خون میشود. صحنهای به یاد ماندنی که البته انتقادهای زیادی نیز به دنبال داشت.
*فیلم سینمایی دریای عمیق آبی:
«دریای عمیق آبی» به کارگردانی «رنی هارلین» و با بازی «ساموئل ال.جکسون» و «جاکلین مکنزی» در سال 1999 در آمریکا ساخته شد.
̎این فیلم داستان دکتری به نام « سوزان مکلیستر» است که با مطالعه انجام آزمایشهائی بروی کوسهها در نظر دارند تا به موفقیتهای در رابطه با مغز انسان دست یابند ولی در این میان با حوادث خونینی روبرو میشوند. ̎مکلیستر̎ و گروهش سرگرم کار روی یک کوسهٔ اصلاح شده هستند که حیوان به هوش میآید. کوسه به محققان حمله میکند و آزمایشگاه آنان را ویران میسازد. حالا همه چیز به هم میریزد.
«ساموئل ال جکسون» که در اغلب فیلمهایش میمیرد در این فیلم نیز در صحنهای بسیار غافلکننده و به یاد ماندنی، این بار توسط کوسهای وحشی و خونخوار به کام مرگ فرستاده میشود.
فیلم سینمایی «دکتر استرنجلاو» با نام اصلی «دکتر استرنجلاو یا: چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم» را «استنلی کوبریک» در سال 1964 ساخت.
این اثر یک کمدی سیاه پیرامون جنگ سرد و تهدید هستهای است.
این فیلم داستان ژانرل روان پریشی به نام «جک ریپر» است که رئیس یک پایگاه هوایی در آمریکاست.
وی در اقدامی خودسرانه، تهاجمی هستهای علیه شوروی به راه میاندازد و رئیسجمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات میگردند.
صحنهای که سرگرد «تی.جی. کینگ کونگ» سوار بر بمب اتم نشسته در حالی که کلاه کابویی خود را در هوا میچرخاند و در نهایت همراه با بمب سقوط میکند، به لحاظ حساسیت موضوع فیلم، یکی از ماندگاترین سکانسهای مرگ تاریخ سینما محسوب میشود.
*فیلم سینمایی آروارهها:
«آروارهها»، یکی از مشهورترین آثار کارنامه کاری «استیون اسپیلبرگ» که وی آن را در سال 1975 ساخت.
صحنهای که «پیتر شاو» در نقش «کوئینت»، کارشناس ماهر کوسه مجهز، سوار بر قایق برای کشتن کوسه به دریا میرود، ولی خود نیز در اثر حمله ناگهانی کوسه، به طرز وحشتناک و دلخراش کشته میشود، یکی از دلهرهآورترین صحنههای مرگ، بالاخص در میان فیلمهایی که تاکنون درباره حمله کوسه به انسانها ساخته شده است، را رقم میزند.
* فیلم سینمایی کینگ کونگ:
کینگ کونگ بازسازی فیلمی با همین نام از سال 1933 است. این فیلم محصول سال 2005 میباشد و پیتر جکسون آن را کارگردانی کرده است.
این فیلم با بودجهای بالغ بر 207 میلیون دلار، پرهزینهترین فیلم تاریخ سینما است.
داستان فیلم در نیویورک و در سال 1933 همزمان با رکود بزرگ آغاز میشود. بازیگر جوانی به تازگی کارش را از دست داده و کارگردانی به او پیشنهاد بازی در فیلمی را میدهد که برای ساخت آن باید به یک جزیره دور افتاده بروند. آنها وقتی به جزیره سفر میکنند متوجه وجود موجوداتی عجیب و غریب در آنجا میشوند.
سکانس پایانی فیلم، زمانیکه «کینگ کونگ» بر فراز ساختمان امپایر استیت (نیویورک) که در آمریکا سمبل کاپیتالیسم و ایدئالیسم است میرود ولی در آنجا با خشونت تمام کشته میشود، احساسات ترحم مخاطب که تاکنون به او به عنوان موجودی ترسناک مینگریسته، برانگیخته میشود.
*فیلم سینمایی روانی:
«روانی» فیلمی دلهرهآور به کارگردانی «آلفرد هیچکاک» در سال 1960 است.
«مارین کرین» (لی) به امید تسهیل کار ازدواجش با «سام لومیس» (گاوین) پولهای کارفرمایش را میدزدد و از شهر محل سکونتش خارج میشود و بین راه در هتل بیتس، که جوانی به نام «نورمن بیتس» (پرکینز) ادارهاش میکند، به استراحت میپردازد. در جریان داستان فیلم، عده زیادی کشته میشوند که شواهد همه حاکی از آن است که این قتلها توسط پیرزنی که مادر نورمن است به وقوع پیوسته ولی در نهایت مشخص میشود که مادر نورمن سالهاست که مرده و این نورمن است که خود را به شکل مادر درمیآورده و همه را به قتل میرسانده است.
در این فیلم صحنه مشهور قتل مارین به دست نورمن در زیر دوش حمام یکی از مشهورترین و به عقیده کارشناسان برترین صحنههای مرگ تاریخ سینماست.
این فیلم یکی از برترین فیلمهای ژانر وحشت تاریخ سینما شناخته شده و در لیست 250 فیلم برتر تاریخ سینمای جهان در سایت معتبر IMDB در رتبه 31 قرار دارد؛ و با اختلاف زیادی از فیلم «سرگیجه» بهترین فیلم هیچکاک محسوب میشود.
بنیاد فیلم آمریکا نیز این فیلم را در فهرست «صد سال… صد فیلم» خود قرار داده است.