در شرایطی که کامران نجفزاده، مجری و گزارشگر تلویزیون، اینستاگراماش را پرایوت کرده، روزنامه ایران، رسانه دولت، ادعای دیگری از همکاریهای دیگر او با شهرداری تهران، در کنار آمدن اسماش در پرونده املاک نجومی، داده است.
«چک 72 میلیونی در وجه کامران نجفزاده »
کامران نجفزاده پس از دیپورت شدن از پاریس، کتابی نوشت به نام «خبرنگار ژنرال دوگل» و آن را در بازار عرضه کرد. این کتاب پس از خریدهای هدفدار توسط چند نهاد و مؤسسه، وقتی با بیتوجهی و بیمیلی مردم مواجه شد، در انبارهای توزیع ماند و فروش نرفت. این کتاب که به منظور تبلیغات قبل از فروش به چاپ چندم خود رسیده بود، ضرر و زیان فراوانی را به کامران نجفزاده که روی آن سرمایهگذاری کرده بود، وارد میآورد. در همین گیرودار، این خبرنگار معروف با استفاده از شهرت تلویزیونی خود از طرف مدیرعامل شرکت بهرهبرداری متروی تهران دعوت به همکاری در امور فرهنگی شد و نخستین اقدام فرهنگی او هم فروش 12 هزار نسخه از کتاب خود با قیمت 6 هزار تومان به شرکت بهرهبرداری مترو بود. این کتاب فروش نرفته هزینهای بالغ بر 72 میلیون تومان روی دست شرکت بهرهبرداری گذاشت و البته کامران نجفزاده را صاحب یک چک روز کرد.
جالب است بدانید قیمت پشت جلد این کتاب 8 هزار تومان بود و اصولاً وقتی کتاب در شمارگان انبوه از نویسنده یا ناشر خریداری میشود با کسر 50 درصد حق توزیع در اختیار خریدار قرار میگیرد، اما پول بیتالمال ظاهراً نزد دوستانی که نگران حال بیتالمال هستند! چندان مهم نیست و نجفزاده تنها 25 درصد به شرکت بهرهبرداری مترو تخفیف داد. نکتهای که در این میان وجود دارد عدم وجود اطلاعات از سرنوشت این کتابهای خریداری شده است. شرکت بهرهبرداری مترو نه این کتابها را در ایستگاههای مترو عرضه کرده و نه حتی به عنوان هدیه و به منظور کار فرهنگی! به مردم تقدیم کرده است.
خبرهای رسیده به روزنامه ایران حکایت از این دارد که کتابهای فروشنرفته کامران نجفزاده در انبار مترو خاک میخورند و بلااستفاده افتادهاند. شاید گفته شود شرکت مترو در راستای اقدامهای فرهنگی خود اقدام به خرید کتاب کرده و بیتوجه به زد و بندهای سیاسی-رسانهای بوده، اما واقعیت این است که شرکت مترو کاملاً هدفمند دست به چنین کاری زده است. اولاً کتابهای فرهنگی پربار بسیاری در کشور وجود دارند که چون نویسنده آنها مجری و خبرنگار معروف تلویزیون نیستند و خدمات جانبی نمیتوانند ارائه کنند چاپ آنها به دو هم نمیرسد، ثانیاً کتاب «خبرنگار ژنرال دوگل» که آنقدر قابل نبوده حتی یک جلسه نقد کتاب معمولی برای آن برگزار و یا در صفحات کتاب روزنامهها و مجلات به آن پرداخته شود، قرار بود چه کارکرد فرهنگی برای مترو و مسافران این وسیله حمل و نقل عمومی داشته باشد؟ کتاب خاطرات یک خبرنگار غیر از این که سرگرمکننده باشد چه کارکرد دیگری خواهد داشت؟ آیا غیر از این است که با خرید این کتاب مدیران شرکت بهرهبرداری صاحب یک تریبون در رسانه ملی میشدند؟
ساخت تیزر و فیلمهای کوتاه برای مترو
این کتاب و فروش غیرعادی آن اما تنها اقدام متقابل مترو و کامران نجفزاده نبود.
او در چند مقطع با قراردادهای کلان اقدام به ساخت تیزرها و برنامههای تبلیغاتی برای مترو کرد. کامران نجفزاده در ساخت این برنامهها سعی کرد زرنگی به خرج دهد و پشت یکی از همکارانش که وظیفه گویندگی و اجرای نریشنها را بر عهده داشت پنهان شود تا همهچیز به نام این همکار نوشته شود اما با یک بررسی خیلی ساده مشخص شد کامران نجفزاده به عنوان مجری طرح و کارگردان با شرکت بهرهبرداری مترو قرارداد بسته و برای هر برنامهای که ساخته، دقیقهای بین 8 تا 12 میلیون تومان دریافت کرده است. این در حالیست که صدا و سیما به بهترین برنامههای خود دقیقهای بیش از یک میلیون تومان پرداخت نمیکند.
شرکتهای تبلیغاتی معتبر نیز برای ساخت تیزرهای تبلیغاتی با این حجم مبالغی به مراتب کمتر از مبلغی که کامران نجفزاده دریافت کرده، به عنوان حقالزحمه میگیرند.لازم است توضیح دهیم که «شرکت بهرهبرداری مترو» یک شرکت یارانهای است که با پرداخت یارانه حمل و نقل از محل هدفمندی یارانهها اداره میشود. این شرکت باید یک چهارم بودجه مورد نیاز خود را از محل تبلیغات محیطی مترو، بخش دیگری را از محل فروش بليت و مابقی را از محل یارانه پرداختی توسط دولت تأمین کند، با این وجود شرکت بهرهبرداری مترو نهتنها در بخش جذب تبلیغات دچار مشکل است بلکه هزینههای بسیاری را با هدفهای ویژه صرف تبلیغات خود و مدیرانش میکند.»
کامران نجفزاده، پیش از این گزارشها و موضعگیریهای زیادی، درباره فقرا و کودکان کار و از این قبیل داشته است که یک نمونهاش را میخوانید:
«کامران نجفزاده» (خبرنگار و مجری) تلویزیون در مراسم اهدای منافع کتاب جدیدش «غار ترسناک اسکلتها» به یک مرکز خیریه گفت: «امیدوارم این کتاب کودکانه به دست بچههایی برسد که دنیای بهتری میخواهند».
کامران نجف زاده گفت: وقتی مطمئن شدم یک عضو شورای شهر گفته ماموران شهرداری زن متکدی ای را گرفته اند که بچه ای در بغلش سه روز بوده فوت شده و باز با او گدایی می کرده، شوکه شدم. این درد کمی نیست که عددها میگویند «کودکان خیابانی چهل و پنج برابر سایر افراد جامعه به ایدز مبتلا میشوند».
نجفزاده در پاسخ به خبرنگاری که پرسید «آیا قرار است در تیم منتخب ستارگان برای بازی با پیشکسوتان رئال مادرید به اسپانیا سفر کنید؟!» گفت: «آقای یار یار، رییس باشگاه هنرمندان لطف کردند و حتی اسامی هم رد شد. اما پیغام دادم من نمیآیم. من نه هنرمندم و نه فوتبالیست. فوتبال با بزرگان جهان لذت دارد ولی طرحی بهتر از آن دارم. و آن اینکه: «ما خبرنگارها یک قرار مشترک در دروازه غار یا هروی بگذاریم و از نزدیک اوضاع کودکان و کارتنخوابهای آنجا را ببینیم. این از سلفی گرفتن با زیدان مفیدتر است.