این روزها دنی ترخو با آن صورت پر از جای جوش و ناهموار و تتوی مشهور خود به یکی از محبوب ترین بازیگران دنیای هالیوود تبدیل شده است. بعد از سال ها بازی در نقش های عجیب و غریب و عمدتاً منفی، سرانجام ترخو توانست با ایفای نقش «ماشته کورتز» (Machete Cortez) در فیلم های «بچه های جاسوس» (Spy Kids) و مجموعه فیلم های «ماشته» (Machete) خود را به عنوان یک بازیگر نقش اول نشان دهد. با این وجود به شهرت رسیدن ترخو فراز و فرودهای بسیاری داشت.
سال های قبل از این که دنی ترخو وارد دنیای بازیگری شود یک خلافکار به تمام معنا بود و مدت زیادی را در زندان های مختلف گذراند. پس چطور شد که چنین چرخش و تغییر شدیدی در زندگی این مرد خلافکار و خشن پیش آمد؟
سال ها قبل از آن که ترخو در آکهی تبلیغاتی شکلات اسنیکرز حضور داشته باشد در خیابان های لس آنجلس فرمانروایی می کرد. در آن روزها وی آن مرد خشن، جان سخت و البته دوست داشتنی که امروزه می بینیم نبود. در واقع ترخو از دوران کودکی وارد دنیای خلافکاران شده بود. وی در یکی از مصاحبه های خود گفت که برای اولین بار در سن ۱۲ سالگی به جرم زدن یک بچه ی دیگر با سنگ به مرکز بازپروری منتقل شده است. از آن زمان به بعد به لطف اعمال خشونت آمیز و مجرمانه ی عمویش، گیلبرت، که از مغازها دزدی کرده و از ترخو به عنوان راننده برای مواقع فرار استفاده می کرد بدتر نیز شد.
هر چه سن ترخو بالاتر می رفت خشن تر و مرموزتر می شد و سعی می کرد با همه درگیر شود. خودش در این باره گفته است:” شما یا کسی هستید که دیگران را هل می دهید یا کسی که دیگران شما را هل می دهند و من انتخاب کردم که هل دهنده باشم”. بنابراین وقتی که ترخو در سن ۱۸ سالگی یک ملوان را با بطری شکسته زد کسی تعجب نکرد. به همین دلیل بار دیگر به زندان افتاد. ترخو دستکم در ۵ سرقت مسلحانه و در مواردی با استفاده از نارنجک دست داشت و سپس به فروش مواد مخدر روی آورد و در یکی از معاملاتش حدود۱۵۰ گرم هروئین را به قیمت ۳۰٫۰۰۰ دلار فروخت. اما کیسه ی مواد به جای هروئین پر از شکر بود و تنها در گوشه ای از آن مقداری هروئین گذاشته شده بود که خریدار را گول بزند.
در کمال بدشانسی ترخو، خریدار مواد یک مأمور مخفی پلیس بود که از این شوخی ها هم خوشش نمی آمد. به همین دلیل ترخو بیست و چند ساله به ۱۰ سال زندان محکوم شده و برای گذراندن دوران محکومیتش به زندان سن کوئنتین منتقل گردید، جایی که ترخود در آن جا به یکی از خشن ترین بدنام ترین زندانی ها تبدیل شد. بعد از رسیدن دنی ترخو به زندان سن کوئنتین، دوستان زندانی اش دریافتند که ترخو بین آن ها زندانی نشده بلکه در واقع آن ها زندانی دنی هستند. ترخو به سرعت با انجام چندین مسابقه ی مشت زنی و ناک اوت کردن حریفانش برای خود اسم و رسمی در زندان سن کوئنتین پیدا کرد. ترخو گفته است که وی از سن ۸ سالگی در زمینه ی پهن کردن بینی افراد تبحر داشته زیرا در آن دوران توسط عمویش که ۱۳ سال داشت به عنوان کیسه بوکس مورد استفاده قرار می گرفت.
بنابراین طبیعی بود که پس از وارد شدن به زندان سن کوئنتین، ترخو یه سلطان رینگ بوکس زندان تبدیل شود. ترخو در این باره گفته است:” مشت زنی، در زندان، از من یک انسان مشهور ساخت”. حتی زمانی که ترخو به زندان های دیگر نیز منتقل شد باز چیزی از شهرت او کم نشد و به گفته ی خودش در سه زندان سن کوئنتین،فولسام و سولداد در دو رده ی وزنی قهرمان بوکس به شمار می رفت. ترخو در داخل زندان نیز به اندازه ی بیرون از زندان خوفناک بود. وی به عنوان سردسته ی یک گروه کوچک در داخل زندان، با ترساندن زندانی های ضعیف تر از آن ها اخاذی می کرد و به اصطلاح در مقابل حمایت از آن ها پول می گرفت. اغلب زندانیان نیز با این باج خواهی او کنار می آمدند چون کسی قدرت و جرأت نه گفتن به ترخو بزرگ را نداشت. وی در زندان تتوهای معروفش را انجام داد.
اگر تاکنون بالاتنه ی لخت ترخو را دیده باشید متوجه این تتوها روی سینه و شکم او شده اید. این قطعه هنری را یکی از دوستان زندانی اش به نام هری «سوپر آرواره»راس برای او انجام داده بود که در زمینه ی تتو کردن استاد بود. البته از آن جایی که ترخو هر چند وقت یک بار به زندان جدیدی فرستاده می شد، راس نتوانست این تتو بزرگ و پیچیده که به شکل یک دختر گاوچران بود را تنها در یک مرحله و در یک زندان تکمیل کند و هر بار که آن ها در زندان مشترکی حضور داشتند راس قسمتی از کار را پیش می برد. روی هم رفته، به گفته ی ترخو، این کار دو سال و نیم در سه زندان زمان برد تا تکمیل شود و باز به گفته ی خودش مشهورترین تتو دنیا است. نقطه ی عطف زندگی ترخو که از او یک بازیگر مشهور ساخت در سال ۱۹۶۸ ودر زندان سولداد رخ داد.
در این سال ترخو تصمیم گرفت که به جای خوشگذرانی در سلولش، شورش کند. در ابتدا تعدادی از زندانیان تحت تاثیر مشروبات الکلی شورش کردند و در این حین ترخو یکی از نگبانان را با سنگ مورد اصابت قرار داد که به انتقال او به سلول انفرادی منجر شد. ترخو ادعا می کند که قصدش زدن کس دیگری بوده و اشتباهاً نگهبان زندان را مورد هدف قرار داده است. ترخو بیش از ۳ ماه را در سلول انفرادی گذراند و برای این که مشائر خود را از دست ندهد نقش بازیگران فیلم های «جادوگر شهر اُز» (The Wizard of Oz) و «گوژپشت نتردام» (The Hunchback of Notre Dame) را در تنهایی خود بازی می کرد. سلول انفرادی او یک جهنم به تمام معنا بود و به گفته ی ترخو آخرین کسی که قبل از وی در این سلول انفرادی قرار داشت با مدفوع خود روی دیوار کلمات کفرآمیز نوشته بود.
شرایط ترخو از این نیز بدتر شد زیرا فکر می کرد که به زودی به خاطر شورش و حمله به نگهبان زندان به اتاق گاز فرستاده خواهد شد. به همین دلیل سعی کرد مسیر زندگی خود را عوض کند و به دعا کردن پرداخت. و انگار کسی وجود داشت که به دعاهای ترخو پاسخ می داد. اتهامات علیه ترخو رد شد و زندانی جوان رفته رفته روش زندگی خود را تغییر داد. ترخو در این باره می گوید:” من در قعر جهنم بودم و به خاطر دعا زندگیم تغییر کرد”. البته این کار برای ترخو که در منجلاب گرفتار شده بود بسیار سخت به نظر می رسید. در واقع او از دوران کودکی مواد مصرف می کرد. به گفته ی خودش، و باز به لطف عمویش، در سن ۸ سالگی برای اولین بار ماری جوآنا مصرف کرده بود و در سن ۱۲ سالگی طبق معمول به لطف عمویش شروع به مصرف هروئین کرد.
همین مصرف مواد مخدر باعث شده بود که وی بسیار خشن و جسور باشد و وارد دنیای سرقت و مشت زنی بیرحمانه شود. به گفته ی خودش او تمامی سرقت ها را برای تامین هزینه ی مصرف مواد انجام داده بود. بنابراین به شدت نیاز داشت که خود را از مواد مخدر دور نگه دارد به همین دلیل به یک انجمن ترک مواد مخدر و مشروبات الکلی پیوست و اکنون ۵۰ سال از آخرین باری که وی مواد مصرف کرده می گذرد. وقتی که از زندان آزاد شد تصمیم گرفت که به افراد معتاد کمک کند به همین دلیل به مدت ۱۵ سال به عنوان مشاور ترک اعتیاد فعالیت کرد.
وی امروزه نیز در این زمینه فعالیت دارد و نوجوانان را به در پیش گرفتن مسیر درست زندگی و دوری کردن از دنیای خلافکاران تشویق می کند تا به موفقیت دلخواهشان دست یابند. او در این مورد می گوید:” تعریف من از موفقیت و سعادت این است که صبح هوشیار و پاک بیدار شده و سه فرزند داشته باشید که شما را بپرستند”. ترخو پس از آزاد شدن از زندان در سال ۱۹۶۹ خود را به شدت به عنوان مشاور ترک اعتیاد و رابط دادگاه مشغول نگه می داشت. در واقع برای تامین هزینه های زندگی به عنوان یک مرد آزاد وی مجبور بود هر کاری بکند. وی که به شدت به پول نیاز داشت سعی کرد وارد دنیای بوکس شود اما درخواست او مورد موافقت قرار نگرفت. به همین خاطر در مسابقات غیرقانونی شرکت کرد.
همچنین با کار در یک انبار اوراق ماشین زندگی خود را می گذراند تا این که با یکی از دوستانش کسب و کاری خصوصی را راه اندازی کردند. آن ها وارد کسب و کار باغبانی شدند. اما تجارت آن ها با فراز و نشیب های دائمی همراه بود. حتی برخی از وسایل اصلی و ضروری باغبانی را نیز نداشتند. ترخود در این باره گفته است که حتی ماشین چمن زنی هم نداشته اند و هر وقت مشتری از آن ها می خواست که چمن های خانه اش را کوتاه کنند از چمن زن خود مشتری برای این کار استفاده می کردند. شرایط برای آن ها سخت پیش می رفت اما مطمئناً بهتر از آن بود که به سرقت از مغازه ها روی بیاورند زیرا ترخو دیگر نمی خواست به زندان برگردد.
در سال ۱۹۸۵، که ترخو به عنوان یک مشاور ترک اعتیاد فعالیت می کرد، یکی از مشتریان او با وی تماس گرفته و با درماندگی درخواست کمک می کند. این فرد در سر صحنه ی فیلم برداری فیلم «قطار افسار گسیخته» (Runaway Train) حضور داشت و به شدت میل به مصرف کوکائین پیدا کرده بود. جالب این که در این فیلم بازیگران مشهوری مانند جان وویت و اریک رابرتز در نقش دو زندانی بازی می کردند و داستان فیلم عمدتاً در زندان رخ می داد. به همین دلیل ترخو در سر صحنه ی فیلم برداری حاضر شد تا به فرد مورد نظر کمک کند. اما مدتی نگذشت که یکی نزد ترخو آمد و از او خواست که نقش کوتاهی را در فیلم بر عهده بگیرد که در واقع نقش یک زندانی بود. وقتی که ترخو این نقش را پذیرفت نزد فیلم نامه نویس، ادی بانکر، فرستاده شد.
جالب این که بانکر مدتی را در زندان گذرانده بود و وقتی که تتوی روی بدن ترخو را دید او را شناخت. این اتفاق بسیار جالب و باورنکردنی بود زیرا تیم ساخت فیلم دنبال کسی می گشتند که در زمینه ی بوکس اریک رابرتز را آموزش دهد و بانکر می دانست که ترخو در زندان قهرمان بوکس بوده است. به گفته ی ترخو در آن زمان اریک رابرتز روی یک صحنه ی مشت زنی کار می کرد و به دلیل ناآشنایی با بوکس به شدت به حریفش اسیب می رساند. بنابراین بانکر از ترخو خواست که فوت و فن مشت زنی را به رابرتز یاد دهد. در حالی که ترخو شیوه ی صحیح مشت زدن را به رابرتز یاد می داد، آندری کونچالوفسکی، کارگردان فیلم تحت تاثیر مهارت ترخو قرار گرفت و به او پیشنهاد کرد که نقش مقابل رابرتز در رینگ را ایفا کند.
این اولین تجربه ی بازیگری ترخو بود و همه ی آن را مدیون تتو افسانه ایش بود. ترخو از این اتفاق به عنوان “دخالت الهی” یاد می کند”.از آن زمان به بعد دیگر ترخو وقت سر خاراندن هم نداشت و در مدت ۳۰ سال در بیش از ۳۰۰ فیلم بازی کرده که از مهم ترین آن ها می توان به حضور در کنار چارلز برانسون در فیلم «رویای مرگ ۴» (Death Wish 4)، بازی در کنار استیون سیگال در فیلم «نیروی اجرایی» (Force of Execution) و همچنین همبازی شدن با چاک نوریس در فیلم «واکر،رنجر تگزاسی» (Walker, Texas Ranger) اشاره کرد. همچنین وی در فیلم معروف «هواپیمای محکومین» (Con Air) در نقش یک تجاوزگر سریالی به نام «جانی ۲۳ باکا» و در کنار بازیگران مشهوری مانند جان تراولتا و نیکلاس کیج ظاهر شد.
علاوه بر این وی در فیلم مشهور «مخمصه» (Heat) به کارگردانی مایکل مان حضور داشت. در ابتدا برای واقعی بودن صحنه های سرقت از بانک از ترخو به عنوان مشاور استفاده شد اما مان تصمیم گرفت که از وی با نام ترخو به عنوان یکی از اعضای تیم سرقت رابرت دنیرو استفاده کند. وی در این شاهکاری مهیج با بازیگران سرشناسی مانند رابرت دنیرو، آل پاچینو، وال کیلمر، ناتالی پورتمن، جان وویت و تام سیزمور همبازی شد. او در این مدت در فیلم های و سریال های سرشناس بسیاری بازی کرده است که از آن ها می توان به فیلم های «Six Days Seven Nights»، «xXx »، «The Devil’s Rejects»، «Animal Factory» و سریال های « The X-Files»، «Baywatch»، «Sons of Anarchy» و «Breaking Bad» اشاره کرد.
در دنیای سینما همکاری های بازیگر- کارگردان جالبی وجود دارد برای مثال، رابطه ی اسکورسیزی و رابرت دنیرو، یا کوروساوا و میفونه و البته جان فورد و جان وین. این موضوع در مورد ترخو و رابرت رودریگز نیز صدق می کند. این دو برای اولین بار در فیلم «Desperado» با هم آشنا شدند و رودریگز برای یکی از نقش های منفی فیلم از ترخو استفاده کرد و در نهایت مشخص شد که این دو نسبت فامیلی دوری هم با هم دارند. این همکاری همچنان تا به امروز ادامه دارد. رابرت رودریگز در مورد همکاری اش با ترخو چنین گفته است:” وقتی که برای اولین بار دنی را دیدم، به خودم گفتم او باید مثل ژان کلود ون دام یا چارلز برانسون مکزیکی ها باشد”. بدین ترتیب ترخو از یک فردی که قبلاً خلافکار بود به ستاره ی فیلم های رودریگز تبدیل شد.
ترخو در کنار بازیگری همراه با دو شریک خود وارد کسب و کار رستوران داری شده و چندین رستوران را در شهر لس آنجلس راه اندازی کرده اند. او گفته که غذاهای اضافه ی رستوران هایش را به افراد بی خانمان می بخشد. در کل در پشت چهره ی خشن ترخو یک انسان مهربان، پدری دلسوز، مشاوری سخت کوش در زمینه ی ترک اعتیاد و یک عاشق حیوانات خانگی به خصوس سگ نهفته است. وی همراه با همسر سابقش انجمنی را در حمایت از سگ های بی خانمان و سگ هایی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند تشکیل داده و برای آن ها غذا و مکان زندگی تدارک می بیند