در هفته ای اخیر حمله سازندگان آثار سینمایی نظیر « لس آنجلس – تهران » و « خانم یایا » به کسانی که از فیلمشان انتقاد می کنند افزایش پیدا کرده است. در این بین عده ای از آنان نیز معتقد هستند که این انتقادات عادی نیست و احتمالاً از سوی سازندگان مبلغی به انتقاد کنندگان پرداخت نشده که باعث شده چنین وضعیتی رقم بخورد!
از این رو اینبار در 5 برتر به « 5 پاسخ به جامعه سینمایی که انتقادات را نمی پذیرند! » پرداخته ایم که امیدواریم مورد پسند شما قرار بگیرد.
5- چرا تنها فیلمهای « لس آنجلس – تهران » و « خانم یایا » مورد حمله مخاطبان قرار گرفته اند؟ : این سوال رایجی است که در روزهای اخیر بسیاری از سینماگران آن را مطرح کرده اند و به عنوان مثال پرسیده اند که چرا اثری مانند « لازانیا » مورد چنین حمله ای قرار نگرفته. پاسخ روشن هست، حجم تبلیغات و اعتبار افراد مقابل یا پشت دوربین موجب می شود برخی آثار در کانون توجه قرار بگیرند. تکلیف اثری مانند « لازانیا » سالهاست که با مخاطبش مشخص است، مانند برخی آثار تایلر پری در سینمای آمریکا که همه ساله به صورت روتین به سینما می آیند و طیفی مشخص از تماشاگران همواره به تماشای آثارش می نشینند. توجه به این دو آثار قطعاً به جهت بازیگران و تیم سازنده آنهاست که توجهات بسیار بیشتری را به خود اختصاص می دهد و انتظار بیشتر از آنان می رود.
4- فرصت طلبی دولتی و غیر دولتی ها برای ضربه زدن به فیلمسازان! : این مورد بیشتر شبیه به یک مغالطه قدیمی و کهنه است تا یک اظهار نظر جدی! از این دست جملات را در سالهای اخیر بسیار شنیده ایم اما امروز تفاوت آشکاری با گذشته دارد. امروزه دسترسی به شبکه های اجتماعی ساده تر از هر زمان دیگری است و می توان واکنش های عمومی نسبت به یک اثر سینمایی را شاهد بود. نمی توان یک کشور را عاملی برای ضربه زدن به سینما و فیلمسازان معرفی کرد!
3- دلیل انتقاد از فیلمها این است که آنها پول تبلیغ به افراد پرداخت نکرده اند! : یکی دیگر از اظهار نظرهای عجیب و غریبی که در روزهای اخیر ، مخصوصاً از جانب کارگردان « لس آنجلس – تهران » و رئیس سابق انجمن منتقدان شاهد آن بوده ایم این است که به روزنامه ها و سایت و افراد مربوطه مبلغی پرداخت نشده، به همین جهت آنها از فیلم انتقاد کرده اند!
ظاهراً مورد فوق رویه ای رایج در سینمای ایران طی سالهای اخیر بوده که سخن از آن به میان آمده است! اما بهرحال، چنانچه مورد فوق اتفاق افتد، می تواند شرف و اعتبار یک رسانه را بطور کامل نابود کند بطوریکه آن رسانه هرگز توان برخاستن نداشته باشد.
شاید باید به اهالی سینما گفت که امروزه رسانه ها، موفقیت های مالی و معنوی شان را از همراهی مردم دریافت می کنند و حضور آنهاست که به یک سایت، ارزش و اعتبار می بخشد. اعتباری که به سادگی به دست نمی آید و البته به تار مویی بند است و چنانچه لغزشی در فعالیت مشاهده شود که نتیجه پرداخت پول ( رشوه؟! ) باشد، مخاطب از آن مجموعه روی گردان می شود و به سراغ صداقت در نقطه ای دیگر می رود.
2- چطور امکان دارد تنها در سه روز پس از اکران فیلم، حمله ها به آن آغاز شود؟! : این جمله را رئیس سابق انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی کشور بیان کرده که بسیار جای تعجب دارد. در عصر حاضر، تمام نویسندگان سینمایی و علاقه مندان به سینما می توانند حتی یک ساعت پس از اکران و تماشای سانس اولیه آثار، نظراتشان را از طریق تلفن همراهشان چه در سایت ها و چه در شبکه های اجتماعی بیان نمایند. لازم به ذکر است که در عصر حاضر، مشخصاً قرار نیست هر فردی مطالبش در مورد سینما را ابتدا به انجمن نویسندگان فرستاده و پس از تایید آنها آن را در فضای مجازی منتشر نماید! : احتمالاً ( یا شاید هم قطعاً ) سینماگران داخلی اطلاعی درباره سایت های مطرح و مرجع سینمایی جهان در اختیار ندارند. سایت هایی که نظرات مردم و منتقدان را دریافت کرده و هر ساعت نسبت به گرفتن میانگین از نمرات شان اقدام می نمایند و با مراجعه به آنها می توان در کنار مطالعه مطالب افرادی که مقاله درج کرده اند، میانگین نمرات و اطلاعات دریافت شده از جامعه منتقدان و علاقه مندان به سینما را نیز مشاهده کرد.
1- من همینم که هستم! : عبدالرضا کاهانی اخیراً درباره انتقادات فراوان از « ساخته یایا » گفته : « من همین هستم و غیرقابل تغییر! ». این جمله قابل درک است و می توان گفت فیلمساز قصد داشته بگوید از آنچه که ساخته و روانه سینما کرده رضایت دارد و انتقادات را نمی پذیرد. این موضوع پذیرفتنی است، اما در مقابل، جامعه سینمایی ایران هم باید بپذیرد که مخاطب امروز سینما بسیار باهوش تر از او می باشد. مخاطبی که چند سالی است تمام آثار سینمایی جهان را از غرب تا شرق، در اختیار دارد و آن را با آثار داخلی مقایسه می کند. پس باید انتظار داشت که هر بار با ساخت چنین آثاری، انتقادات تند علیه فیلمسازان مطرح شود و هربار وسعت بیشتری به خود بگیرد.
اگر داعیه سینمای حرفه ای داریم، می بایست برخورد با چنین مواردی نیز حرفه ای باشد. از زمانی که سینما شخصی و انحصاری بود و تنها افراد گزینش شده می توانستند نظراتشان را درباره آثار سینمایی بیان نمایند سالها گذشته و حالا یک جامعه می توانند تکلیف یک اثر سینمایی را یکسره نمایند. جامعه ای که با تمام مشکلات ریز و درشت، سلیقه اش را با شرایط روزِ سینمای جهان تطبیق داد اما سینماگر ایرانی در همان سالهای بسته چند دهه گذشته باقی ماند و بروز نشد و در نهایت به نقطه ای رسید که بابت ساخت آثار ضعیفش نه تنها عذرخواهی نمی کند، بلکه تئوری توطئه می چیند و همه را جز خود، مقصر خطاب می کند!
میثم کریمی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید