اولین مصاحبه مفصل محمدصادق رنجکشان فارغ از آن که شامل توضیحات او درباره سرمایه گذاری در چند فیلم و اعلام برائت از وارد کردن «پول کثیف» به سینما بود، آمار و ارقامی را از زبان او ارائه میکند که نشان دهنده بالا رفتن خارج از تصور و هولناک بودجه تولید فیلم است.
به گزارش مووی مگ به نقل از آی سینما، او در بخشی از این مصاحبه با سایت تابناک گفته: «برای «سرکوب» که یک لوکیشن داشت، دو میلیارد و برای «بیحسی موضعی» نیز حدود دو میلیارد (تومان) سرمایه گذاری کردیم.»
«سرکوب» اولین فیلم بلند رضا گوران است که به قول سرمایه گذارش در یک لوکیشن فیلمبرداری شده. در این فیلم باران کوثری، سارا بهرامی، الهام کردا، پردیس احمدیه، رویا افشار و جمشید هاشم پور بازی میکنند که ترکیب چندان گرانی به نظر نمیرسد. برای فیلمی که فقط یک لوکیشن دارد و اولین تجربه کارگردنش به حساب میآید، ظاهرا بخش عمده هزینه به دستمزد بازیگران برمیگردد و هزینه شدن دو میلیارد تومان برای ساخت چنین فیلمی فقط میتواند نشانه بالا رفتن دستمزد بازیگران باشد که صنفهای تهیه کنندگان و کارگردانان هم درباره آن هشدار دادهاند.
در فیلم «بیحسی موضعی» به کارگردانی حسین مهکام هم که به گفته رنجکشان دو میلیارد تومان برایش سرمایه گذاری شده، حسن معجونی، پارسا پیروزفر، باران کوثری، سهیل مستجابیان و حبیب رضایی بازی میکنند و رضایی تهیه کننده فیلم است. دو میلیارد تومان هزینه برای این فیلم هم به نظر میرسد صرف دستمزد بازیگران شده باشد.
رنجکشان همچنین بودجه تولید«متری شش و نیم» فیلم دوم سعید روستایی را هفت میلیارد تومان ذکر کرده و گفته نیمی از این مبلغ را او سرمایه گذاری کرده است.
این آمار و ارقام هرچند در میانه دفاعیات رنجکشان درباره منشأ سرمایه خود چندان دیده نشد، اما نگرانیها از وضعیت تولید فیلم را تاثید میکند. اگر قرار باشد تولید فیلمی که بیشتر صحنههایش در یک لوکیشن فیلمبرداری شده و بازیگران پرشمار و گران (از نظر عموم مردم) ندارد، دو میلیارد تومان باشد، یعنی از این به بعد بودجه تولید فیلم در ایران ناگهان دچار تورم حیرتانگیز شده و بعید است از این به بعد تولید فیلم با مبلغی کمتر از دو میلیارد تومان امکان پذیر باشد.
معنای دیگر بالا رفتن هزینه تولید این است که ارقام میلیاردی فروش فیلمها دیگر مبنای سودآوری نیست. از سال آینده فیلمی که تولیدش دو میلیارد تومان خرج برداشته، باید حداقل ۶ میلیارد تومان در گیشه بفروشد تا بعد از کسر سهم سینمادار و پخش کننده بتواند هزینه تولید را به تهیه کننده یا سرمایه گذار برگرداند. اگر رنجکشان نگران سرمایه صرف شده نیست و به قول خودش به «عشق سینما» بخشی از پول خود را صرف تولید فیلم کرده، اما سایر سرمایه گذاران یا تهیه کنندگان به بازگشت سرمایه نیازمندند.
نکته جالب آن است که رنجکشان این ارقام را اعلام کرده تا شائبه «بودجه نجومی» فیلمهایی را که سرمایه گذاری کرده، تکذیب کند. یعنی این ارقام دو میلیارد و هفت میلیارد از نظر او زیاد نیست و بعید به نظر میرسد سرمایه کمتری برای تولید این فیلمها صرف شده باشد. با این حساب همه هشدارهای صنفی درباره بالا رفتن دستمزد بازیگران و افزایش سرسام آور هزینه تولید فیلم و به خطر افتادن فیلمسازی مستقل منطقی است.
ظاهرا سینمای ایران در سالهای پیش رو دوران سختی را پیش رو دارد. افزایش مداوم هزینه در کنار بالا رفتن آمار سالانه تولید فیلم و محدود بودن ظرفیت اکران که تعداد قابل توجهی از فیلمها را پشت خط گیشه در انتظار نمایش می گذارد، با روند فعلی میتواند باعث ورشکستگی کامل صنعت سینمای ایران شود.