بالاخره بعد از گذشت هفت روز از جشنواره فیلمی در برج میلاد به نمایش درآمد که بتوان مفهوم واقعی سینما را به آن اطلاق کرد.
«نارنجی پوش» تازه ترین ساخته سینمایی داریوش مهرجویی با بیانی روان، ایده ای بکر و روایتی زیبا مخاطبان را در فضای شاعرانه ای فروبرد که پیش از این با آثاری نظیر «هامون» و «لیلا» تجربه اش کرده بودیم.
اما شاعرانه بودن فضای فیلم مهرجویی آن قدرها رگه های فلسفی نداشت که مخاطب عام نتواند با اثر ارتباط برقرار کند و صرفا به همین دلیل بود که تمامی حاضران در کاخ جشنواره از روزنامه نگاران حرفه ای گرفته تا مخاطبان عامی که به واسطه آشنایی با دست اندرکاران جشنواره وارد برج میلاد شده بودند(!) از تماشای فیلم لذت بردند.
مهرجویی خیلی خوب یکی از قشرهای کاملا فراموش شده اجتماع ایران یعنی رفتگران را زمینه ای کرده برای ساخت یک درام مهیج؛ درامی که رگه هایی از طنز هم در آن وجود دارد از همان نوع طنزی که در «اجاره نشینها» دیده بودیم اما طنز مهرجویی ذره ای از اصول اخلاقی خود منحرف نمیشود و کاملا پالوده به مخاطب ارائه میگردد.
هوشمندی مهرجویی فقط در کارگردانی اثرش نیست بلکه او خیلی خوب توانسته یکی از بهترین بازیگران سالهای اخیر یعنی حامد بهداد را به شخصیت اول فیلم خودش بدل کرده و کاری کند که بهداد بدون ذره ای حرکت اضافی دقیقا همان چیزی باشد که فیلمنامه از او میخواهد.
امید روحانی، فردوس کاویانی و حتی اردشیر رستمی هم آبروی فیلمی هستند که به بهترین شکل روایتی آشکار از زندگی رفتگران و عشقی که برخی از آنها به حرفه شان دارند را بیان میکند.
فیلم تنها یک نقطه ضعف دارد و آن هم بازی بی حس و حال لیلا حاتمی که هنوز که هنوز است نتوانسته از جلد کاراکترهای شبه روشنفکر همواره عصبی بیرون آید!
ذره بین : یه فکری به حال این دوستان و آشنایان بکنید که با کارت جشنواره به دیدن فیلمها می روند! بابا به خدا جا نیست اهل سینما بشینن!
به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید