کسی در فیلم حضور دارد که من بشناسم؟
محسن تنابنده که بیشتر او را با مجموعه « پایتخت » می شناسیم، بازیگر نقش اصلی فیلم است.
داستان فیلم درباره چیست ؟
عظیم فردی افغانستانی است که منتظر است تا برادرش فاروق، به همراه مادرش برای زندگی بهتر به خارج از کشور بروند اما این اتفاق نمی افتد و….
کارگردان کیست ؟
جمشید محمودی که پیش از این فیلم « چند متر مکعب عشق » را با موضوع مهاجران افغان ساخته بود که با واکنش های مثبتی در زمان اکران مواجه شده بود.
نکات مثبت فیلم ؟
سوژه فیلم « شکستن همزمان بیست استخوان » جالب و تامل برانگیز است. قانون عجیب غیرقانونی بودن اهدای کلیه به اتباع افغان توسط ایرانی ها، موردی هست که احتمالاً تماشاگران تا پیش از تماشای فیلم از آن اطلاعی نداشته اند.
بازی محسن تنانبنده قابل تحسین است.
نکات منفی فیلم ؟
سوژه قانونی نبودن اهدای کلیه به اتباع افغان خیلی زود کارکرد خود را از دست می دهد و پس از مطرح شدن، گرفتار سکانس های تکراری و طولانی شده شده که ضرباهنگ فیلم را دچار اخلال کرده اند.
مادر در طول داستان پرداخت چندانی ندارد اما در بخش هایی از فیلم ناگهان کلماتی از ذهن او می شنویم که تناسبی با قصه ندارد.
عظیم در طول فیلم بارها در موقعیت های تکرار قرار می گیرد. مشکل کلیه مادر و اتفاقات بعدی آن می توانست در کمتر از 20 دقیقه روایت شود اما بیش از 50 دقیقه به طول انجامیده که تماشاگر را خسته می کند.
در فیلم شخصیتی به نام هنگامه وجود دارد که زمان فیلم را با ناله های همیشگی خودش کِش داده بدون آنکه ناله های او تاثیری در فیلم یا شناخت بیشتر شخصیت ها داشته باشد.
عامل تاثیرگذار برای تماشای فیلم؟
محسن تنابنده که بازی متفاوتی در فیلم ارائه داده است.
حرف آخر ؟
« شکستن همزمان بیست استخوان » سوژه ای محنصر به فردی داشته اما نتوانسته از ظرفیت های آن استفاده لازم را بعمل بیاورد. به نظر می رسد جمشید محمودی پس از شنیدن مشکلات اهدای کلیه به اتباع افغان، سریعاً به فکر ساخت اثری درباره این موضوع افتاده اما فرصت نکرده تا شخصیت و قصه بسازد تا تاثیرگذاری این موضوع بر ذهن تماشاگر دو چندان شود.
منتقد: بابک مهرورز
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید
نام فیلم : شکستن همزمان بیست استخوان
کارگردان : جمشید محمودی
نویسنده : جمشید محمودی
تهیه کننده : نوید محمودی
بازیگران :
محسن تنابنده
مجتبی پیرزاده
فاطمه حسینی
فاطمه میرزایی
و…
کارگردان عمدا نه می گذارد خواهر پیشنهاد اهدای کلیه به مادرش را بدهد نه می گذارد تنابنده این پیشنهاد و بده
و مورد بعدی خواست کارگردان اینه عمدا جلو این را هم می گیرد که کارکترها در جستجوی کلیه جایی نرن عمدا اتفاقی هم تنابنده رو بیمار می کند تا عمدا فیلم روی تنابنده بماند و تحت فشارش قرار بدهد و به زور دراماتیکش کند
و این خلاف منطق درام است
این یعنی دخالت مستقیم نویسنده در منطق اثر برای همین رفتار کارکترها غیر منطقی ست چون منطق مرکزی فیلم غیر منطقی ست
فیلم از دو منظر ضربه می خورد عنصر اتفاق در فیلم زیاد در فیلم رخ می دهد
و مشکل منطقی هم دارد
فیلم از لحاظ تصویربرداری و کارگردانی قابهای خوبی دارد فضای سازی فیلم هم خوبه
نقاطی هست که اگر نبودن ما با فیلم بهتری مواجه بودیم ، مثلاً بازی مادر و زن محسن تنابنده خوب نیست و به کار ضربه زده . نقش خواهر و بستگان توی فیلم اصلا کارکرد ندارد
مورد مهم در فیلمنامه این است چرا وقتی مادر کلیه می خواهد همان خواهر که مرتب مادر را پرستاری می کند اصلا پیش قدم نمی شود برای اهدای عضو؟
او که از برادرها هم دلواپس تر است
او علاوه بر این هیچ اقدامی برای مادر نمی کند یعنی جایی بین بستگان و دیگران در جستجوی کلیه برای مادرش هم حتی نمیشود
موضوع مهم دیگر اینست که عمده داستان غیر منطقی دور تنابنده می چرخد چرا باید فردی که خود بیماری قند دارد و در معرض خطر جدی ست و نون آور زنش و خواهر تنهاست این حرکت انتحاری عجیب را نشان دهد. اصرار درام به رفتن به این مسیر غیر منطقی ست . بعدش چرا جستجوی کلیه رو ادامه نمی دهند ؟ فقط با ۱ نفر صحبت کردن کافیه ؟ بسیار تبعه محترم در کشور هست . چرا زودتر به برادرش خبر نمی دهند .تازه این هم محل سوال ست چجوری هم مادر و هم پسر هر دو به یکباره بیماری قند می گیرند بدون علائم اولیه . از کار افتادگی کلیه در بیماری قند اگر اشتباه نکنم همینجوری اتفاق نمی افتد حتما چند سالی بیمار علائم دارد و کاملا هم پزشکان هم خود بیمار زودتر از این حرفها می فهمند .
پلانهایی که تنابنده مشغول کار و یا در تنهایست زیاد ست و تدوینگر می تونست حذفشون کنه . پلان آواز نخواندن ابتدای فیلم هم منطقش عجیبه و حضورش به همراه اون دورهمی فامیلی کارکردی ندارد