شرکت «ایمیجن اینترتینمنت» از کتاب کلاسیک و علمی تخیّلی «1984» نوشته «جورج اورول» انگلیسی بار دیگر اقتباس سینمایی می کند.
پیش از این در سال 1984 این کتاب به کارگردانی «مایکل رادفورد» و درخشش «جان هارت» و «ریچارد برتون» به فیلم تبدیل شده بود.
به گزارش ددلاین، داستان کتاب در یک پادآرمان شهر اتفّاق می افتد.ایالتی که در آن جنگ های مدام منجر به جنون می شود. « وینستون اسمیت » شخصیت اصلی کتاب برای یک حزب دولتی بنام «وزارت حق» کار می کند.
او روزی دفترچهای قدیمی میخرد و در آن شروع به نوشتن تفکرات خود میکند. در تمام نقاطی که اعضای «حزب» زندگی میکنند دستگاههایی به نام تلهاسکرین(صفحهٔ سخنگو) وجود دارد.
این دستگاه (که توسط وزارت حق اداره میشود) مانند دوربین تمام اعمال افراد را تحت نظر دارد. وینستون خارج از دید رس تلهاسکرین شروع به نوشتن میکند و چندین بار جملهٔ مرگ بر ناظر کبیر را بر روی کاغذ مینویسد.
در ادامهٔ داستان با دختر موسیاهی ازاعضای حزب، آشنا میشود. وینستون در ابتدا فکر میکرد که این دختر که عضو انجمن جوانان ضدسکس است، جاسوس بوده، و او را زیرنظر دارد، تا اینکه روزی دختر کاغذی را به ویسنتون میرسانَد که در آن نوشته شده: دوستت دارم.
با وجود اینکه حزب روابط جنسی و عشق و عاشقی را سرکوب میکرد، این دو مخفیانه به خارج از شهر میروند و پس از آشنایی در مییابند که هر دو عقاید مشترکی دارند، مبنی بر اینکه حزب واقعیات را جعل میکند و گذشته را نیز بهطور مداوم از طریق دستکاری در اسناد به دلخواه خود تغییر میدهد. سپس تصمیم به مقابله با حزب (به رغم اعتقاد به بی نتیجه بودن آن؛ حداقل برای زمان حال) میگیرند، به این امید که آیندگان بتوانند خود را از زیر نفوذ حزب و نظام توتالیتریِ حاکم بر جامعه برهانند، با این آگاهی که پایانی جز مرگ در انتظارشان نیست.
آنها شایعاتی مبنی بر وجود «انجمن برادری» شنیدهاند که بر ضد حزب و بصورت زیرزمینی فعالیت میکند. پس از چندی با «اوبراین»، که به گمانشان عضوانجمن برادری است، آشنا میشوند و به عضویت انجمن درمیآیند، ولی…
در داستانهای علمی-تخیلی، جوامع پادآرمانی جوامعی تخیلی هستند که در آنها ویژگیهای منفی، برتری و چیرگی کامل دارند و زندگی در آنها دلخواه هیچ انسانی نیست. ( ویکیپیدیای فارسی )
این پروژه همچنان مراحل ابتدایی تولید را پشت سر می گذارد.