پرهام مقصودلو (استاد بزرگ شطرنج و قهرمان جوانان جهان) متنی را در پاسخ نقد مسعود فراستی بر «گامبی وزیر در اختیار «سینمادیلی» گذاشته که در ادامه میخوانید:«آقای مسعود فراستی در برنامهی سینمایی هفت، سریال «گامبی وزیر» را زیر سوال بردهاند. من نسبت به انتقادات فنی و سینمایی آقای فراستی به این سریال حرفی ندارم چون این حیطهی تخصصی ایشان است و من تخصصی در این زمینه ندارم. اما آقای فراستی مابین حرفهایشان بارها بهطور تخصصی پای شطرنج را هم به میان کشیدند که لازم میدانم توضیحاتی در اینباره بدهم.
آقای فراستی در حرفهایشان گفتهاند: «شطرنج در کار دراماتیزه نمیشود. انگار بازی منچ یا مار و پله در حال انجام شدن است. هم فیلمنامهنویس و فیلمساز شطرنج بلد نیستند. کسی که شطرنج بلده میفهمد این مار و پله است، شطرنج نیست.»
آقای فراستی انسان محترمی است، اما احتمالا چون از شطرنج چیزی نمیدانند، هم از سریال چیز چندانی متوجه نشدهاند و هم انتظاراتی عجیب و غریب از سریال دارند. اینکه ایشان انتظار دارند کارگردان و فیلمنامهنویس این اثر، و همچنین گری کاسپاروف به عنوان مشاورِ ارشد پروژه، فهم و سواد خودشان از شطرنج را در حدّ صفر پایین بیاورند تا سریال برای آقای فراستی از همهنظر قابل فهم باشد، واقعا انتظار عجیبی است. آقای فراستی در نقدهایشان عینا گفتهاند: «من باید بفهمم فرق اسب و فیل چیه؟!»؛ و این را بهعنوان ضعف سریال عنوان کردند! این حرف یعنی چه؟! یعنی کارگردان بیاید ۷، ۸ قسمت فقط بسازد تا به آقای فراستی حرکت مهرههای شطرنج یاد بدهد؟! آقای فراستی اگر دنبال یاد گرفتن شطرنج هستند باید بروند کلاس شطرنج ثبتنام کنند؛ وظیفهی یک سریال طبیعتا آموزش حرکت مهره به مخاطبانش نیست. «گامبی وزیر» فضای شطرنج میسازد و آدمهای شطرنجی میآفریند، و بهحدی در کارش به موفقیت میرسد که همهی مخاطبان جهانیاش را عاشق شطرنج میکند. این است کارکرد و رمز موفقیت یک سریال، نه آموزش حرکت فیل و اسب به مخاطبانش.
«گامبی وزیر» از نظر شطرنج یک شاهکار به تمام معناست و این را فقط شطرنجبازان حرفهای بهطور کامل متوجه میشوند، و البته که مخاطبانِ آماتور و شطرنجنابلد هم عاشق فضای این سریال و شطرنج میشوند. برخلاف نظر آقای فراستی، کارگردان و فیلمنامهنویس این سریال به حدی شطرنج و فضای شطرنجی را میشناسند که مرا به عنوان یک شطرنجباز حرفهای، یاد تمام دورانهای مختلف حرفهاییام انداختند و خاطراتم را برایم زنده کردند. حتی خاطرات شطرنج کودکی و نوجوانی و بازیهایم در پارکهای شهرستان و تهران با دیدن این سریال برایم زنده شد. حضور جدی و فعال کاسپاروف در کنار این سریال، به حدی پررنگ است که تمام دیاگرامها و فرمها و بازیهایی که در این سریال میبینید، درست و دقیق چیده شدهاند و این دیاگرامها و استراتژیها در قسمت پایانیِ سریال، به حدی شگفتآور است که شبیه به کلاس درس برای شطرنجبازانِ حرفهای میماند. در این سریال حتی نوع حرکت دادن مهرههای شطرنج توسط بازیکنان، شبیه به حرکت دادنِ مهره توسط آدمهای معمولی نیست، شبیه به حرکت مهره توسط شطرنجبازان حرفهای است. یا ماجرای سفرها و مسابقات فراوانی که شخصیت اول این سریال در این سریال انجام میدهد… همان سفرها و مسابقاتی که همهی شطرنجبازانِ بزرگ دنیا را ساخته است و همهی ما در همین سفرها و مسابقات شطرنجباز حرفهای شدهایم.
پس از پخش این سریال، فروش شطرنج در دنیا با رشد چند برابری مواجه شد و میلیونها نفر به سمت شطرنج کشیده شدند. بسیاری از دوستان صمیمی خود بنده که هیچ علاقهای به شطرنج نداشتند، پس از این سریال عاشق شطرنج شدند و رفتهاند صفحه خریدهاند و دائم از من راجعبه شطرنج سوال میپرسند. این اتفاق، مهمتر از همه حرفهای آقای فراستی و بنده است. این اتفاق یعنی این سریال به همهی آنچیزی که میخواست رسیده است.
خواندن مقالات زیر توسط مووی مگ پیشنهاد می شود :
نقد مسعود فراستی بر سریال « گامبی وزیر » / انگار بازی منچ یا مار و پله است!