برنامهریزی مارول برای ساخت دنبالهای برای فیلم موفق «پلنگ سیاه» با مرگ ناگهانی ستاره اصلی فیلم بهکلی تغییر کرد. فیلمی که پیشازاین قرار بود بر اساس داستان قهرمان اصلیاش پیش برود، ناگهان تغییر مسیر داد تا این بار راوی قصه اَبَرقهرمانی «پلنگ سیاه»، خواهر تچالا یعنی شوری باشد. اما آیا این تصمیم منجر به این شده که «پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه» فیلم بهتری از قسمت اول باشد؟ در ادامه متن به این موضوع خواهیم پرداخت.
پس از مرگ پلنگ سیاه، حالا واکاندا وارد شرایط جدیدی شده و دولتهای استعمارگر سعی در پیداکردن راهی برای غارت منابع ارزشمند آنها دارند. در این وضعیت، پیداشدن یک قوم که در زیر دریا زندگی میکنند معادلات را برهم میزند و…
فیلم «Black Panther: Wakanda Forever» با مدتزمان بیش از دو ساعت و نیم، یکی از طولانیترین آثار دنیای سینمایی مارول محسوب میشود. بخش زیادی از این مدتزمان طولانی به وداع باشخصیت پلنگ سیاه میگذرد. جایی که در تمام طول فیلم عزاداریهای گوناگونی به اشکال مختلف برای این شخصیت برگزار میشود تا طرفداران وداع احساسی با قهرمان قسمت اول فیلم در طول داستان تجربه کنند. اما فارغ از این موضوع، خود فیلم چیزی بیشتر از کلیشههای آشنای ژانر اَبَرقهرمانی نیست.
«واکاندا برای همیشه» این بار از شخصیتی به نام «نیمور» رونمایی کرده است. فردی قدرتمند که به همراه قومش در اعماق دریا زندگی میکنند و حال و روزشان بیشباهت به «آکوامن» نیست. این تمدن زیر دریا جذابیتهای زیادی برای روایت یک قصه بدیع دارد؛ اما رویکرد سازندگان توسل به کلیشههای تکراری سالهای گذشته بوده که بدون کوچکترین انحراف ممکن، آن را بار دیگر روایت کردهاند. در این جا ما با شخصیتی مواجه هستیم که در دریا متولد شده؛ اما کینهای عجیب نسبت به انسانهای خشکی دارد. ریشه کینه او هم به دیدن یک صحنه در دوران کودکیاش از بردهداران یا استعمارگران باز میگردد. فیلم با اتکا به همین منطق تک سکانسی و لاغیر، شخصیتی با کینه ابدی به تماشاگر معرفی میکند که در پی غلبه بر انسانهای خشکی و ریشهکنکردن آنهاست!
بخش دیگری از قصه که در دنیای خشکی میگذرد، وضعیت بهمراتب بدتری از ماجرای نیمور و انگیزههایش دارد. در این بخش با مجموعهای از اتفاقات بیربط به قصه اصلی داستان مواجه هستیم که نهتنها کمکی به هسته اصلی داستان که تقابل میان واکاندا و قوم نیمور است نمیکنند، بلکه حاوی پیامهای گل درشت و شعارهای سیاسی است که بعید است بتواند تأثیری در ذهن مخاطب بزرگسال سینما بگذرد. شعارها و رویکردهای سیاسی نخ نمایی که البته تنها نمونه آن را میتوان در فیلمهای اَبَرقهرمانی یافت.
(این پاراگراف بخشهایی از داستان را لو میدهد) متأسفانه فیلمنامه پر ایراد «Black Panther: Wakanda Forever» در انتهای راه نیز به یکباره دچار پیچش ناگهانی میشود و حتی به درجهای پایینتر از انگیزههای سطحی نیمور در طول فیلم نزول پیدا میکند. جایی که به یکباره نیمور تصمیم میگیرد از خر شیطان کوتاه بیاید و نه به دانشمند کاری داشته باشد و نه به انسانهای خشکی و نه به هیچ بشر دیگری! فردی که تا اواخر فیلم داستان قرار بود سراسر کینه و خشم باشد و از مسیر خود منحرف نشود، در نهایت تصمیم میگیرد بیخیال ایهاالناس شود و به اعماق دریا برگردد و منتظر کشتیهای جدید انسانها باشد که قلمروشان را تهدید کند! یک روایت سراسر سطحی و بیمایه که عنصر اصلی گمشده در آن منطق است.
بااینحال نباید این نکته را انکار کرد که «Black Panther: Wakanda Forever» از لحاظ جلوههای ویژه و هدایت صحنههای اکشن یکی از آثار جذاب سال به شمار میرود که میتواند هر تماشاگری را به وجد بیاورد. سکانس مبارزات در قسمت دوم تنوع بهتری دارد و از لحاظ اجرا نیز در مقایسه با قسمت اول پیشرفتهایی داشته که باعث شده این فیلم از لحاظ بصری اثری ستایش برانگیز باشد.
در میان بازیگران، قطعاً بهترین نقشآفرینی مربوط به آنجلا بست است که عملکرد درخشانی در نمایش احساسات درونی و بیرونی شخصیت ملکه به مخاطب داشته است. بااینحال، دیگر بازیگران فیلم و در رأس آنها لتیشیا رایت، نتوانسته بازی درخشانی در نقش اصلی فیلم داشته باشد. بازیگری که بهواسطه مرگ ناگهانی بوزمن توانست نقش اصلی فیلم را به دست بیاورد و ثابت کند که هنوز برای بازی در نقش اصلی تجربههای بیشتری نیاز دارد. بازی رایت مخصوصاً در زمانی که تصمیم میگیرد رهبر باشد بهمراتب بدتر است! تنوش هورتا وضعیت بهمراتب بهتری از رایت داشته و اگرچه نیمور از لحاظ شخصیتپردازی بیشباهت به فیلمهای هندی نیست (چه از لحاظ بازیگری و چه از لحاظ دیالوگ!) اما تا حدودی توانسته گلیم خودش را از آب بیرون بکشد.
« Black Panther: Wakanda Forever» در بخشهای بصری و تکنیکی اثری ستایش برانگیز است که قطعاً طرفداران آثار اکشن را راضی خواهد کرد؛ اما فیلمنامه (این عنصر بیاهمیت دنیای اَبَرقهرمانی!) کماکان در جدیدترین اثر مارول هم از درجه اعتبار ساقط است و ما با قصهای مواجه هستیم که در آن نه انگیزهها بهدرستی و بادقت پرداخت میشوند و نه شخصیتها از تکلایه بودن خارج میشوند؛ «واکاندا برای همیشه» از لحاظ بصری چشمنواز اما از بابت محتوا همان همیشگی است!
منتقد: رضا توسلی
این مطلب بهصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی میگردد.
به صفحه اینستاگرام مووی مگ بپیوندید
در نقد نوشته شده که با مرگ بوزمن برنامهریزی مارول به کلی تغییر کرد این حرف کاملا اشتباه است جایگزینی شوری با تچالا کاملا هدفمند است از سال ۲۰۱۲ که ستاره قلبالاسد از صورت فلکی اسد به صورت فلکی دوشیزه منتقل شده هالیوود سعی میکنه قدرت رو از مردان به زنان منتقل کنه اگر فکر میکنید این مساله توهمه به چند نکته توجه کنید اول اینکه آیا مارول نمیتوانست از بازیگر سیاهپوست دیگری به جای بوزمن استفاده کنه؟ و دوم اینکه رنگ صورت فلکی دوشیزه ارغوانی است و در فیلم مشاهده میشود که شوری با نوشیدن مایع ارغوانی رنگ داخل کاسه به قدرت ابرقهرمانی دست پیدا میکند سوم اینکه اسم یکی از قبایل واکاندا جبار انتخاب شده که تاییدی است بر گفتههای قبلی چراکه جبار هم نام یک صورت فلکی است