مرد مورچه ای و زنبور: شدایی کوانتومی (Ant-Man and the Wasp: Quantumania) اکران پردردسری را پشت سر گذاشت. اثری که انتظار میرفت در گیشه با موفقیت خوبی مانند دو قسمت قبلی مواجه شود اما این بار تماشاگران استقبال مناسبی از آن به عمل نیاوردند و وضعیت اکران فیلم به حدی بد پیش رفت که واکنش سازندگان را به همراه داشت که از عدم استقبال تماشاگران ابراز تعجب کردند! در نهایت هم فیلم زودتر از آنچه که انتظار میرفت به اکران خود پایان داد و به صورت دیجیتالی منتشر شد.
داستان فیلم درباره اسکات لانگ (پُل راد) است که حالا به همراه هوپ (اوانجلینا لیلی) و پدر و مادر همسرش (مایکل داگلاس و میشل فایفر) زندگی آرامی را پشت سر میگذارند تا این که دختر اسکات، با انجام یک اشتباه کوانتومی باعث میشود آنها به درون فضای کوانتوم کشیده شوند و…
«Ant-Man and the Wasp: Quantumania» یکی دیگر از آثار ضعیف فاز پنجم سینمایی مارول است که در راستای کیفیت سطحی فیلمهای مارول در دو سال اخیر به بازار عرضه شده است. به نظر میرسد که رویه مارول در فاز پنجم سینمایی به این شکل باشد که هر اثر، نسبت به فیلم قبلی میبایست از کیفیت پایینتری برخوردار باشد و این زنجیره تحت هیچ شرایط گسسته نشود. «مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی»، مانند نامش، قصهای عجیبوغریب را روایت میکند که کلیشههای ژانر اَبَرقهرمانی در آن موبهمو اجرا شده است.
مضمونهای تکراری ژانر اَبَرقهرمانی این بار نیز در فیلم خودنمایی میکنند. رابطه پدر و دختری و در مجموع، اهمیت خانواده که روند پرداخت آن بهشدت سطحی و کلیشهای است، قدرت و مسئولیتپذیری که این یکی هم وضعیت بهتری از مورد اول ندارد و در نهایت، لزوم توجه به آزادی که در نهایت حتی مفهوم آزادی را هم به ابتذال میکشاند. «Ant-Man and the Wasp: Quantumania» به سطحیترین شکل ممکن به تمام این درونمایهها پرداخته بهطوریکه باگذشت دقایق اولیه فیلم میتوان بهراحتی ادامه قصه را حدس زد و جالب آن که سازندگان کوچکترین تلاشی برای بهکارگیری خلاقیت در روایت داستان نداشتهاند.
زمانی که فیلم وارد دنیای کوانتومی میشود، ناگهان با مجموعهای از موجودات، آدمها و تمدنهای مختلف مواجه میشویم که هیچکدامشان هیچ هویت مشخصی ندارند. در طول فیلم ما با گروه مقاومتی مواجه میشویم که نه درباره آنها چیزی میفهمیم و نه میدانیم که مشکلشان چیست و نه حتی درباره تواناییها، گذشته، آرمان یا هر چیز دیگری که باید از یک گروه مقاومت بدانیم، اطلاعاتی کسب نمیکنیم. بخشی اضافه از داستان که اگر حذف شود هیچ تأثیری در روایت داستان ندارد و اتفاقاً زمان آن را کوتاهتر و مفیدتر میکند.
شخصیت شرور داستان نیز جنگسالاری به نام «کانگ» است که ظاهراً در چند دنیا گند زده و حالا قصد چیرهشدن بر عالم را دارد. فارغ از شخصیتپردازی سطحی کانگ، فیلم در ارائه یک توضیح منطقی درباره او نیز دچار ضعف میشود بهطوریکه او را دارای قدرتی مافوق تصور انسان و بهاصطلاح، قرنها جلوتر از انسانیت معرفی میکند؛ اما این شخصیت برای بهدستآوردن یک گوی، دست به دامان مرد مورچهای میشود و تنها دلیل او برای استفاده از این فرد، کوچکشدن اوست! در واقع کانگ نمیتواند از قدرتش که چند دههزار سال جلوتر از تمدن انسان است بهرهای ببرد و برای حل مشکل، به تکنولوژی مرد مورچهای که از دنیای انسانها آمده تکیه میکند!
(این پاراگراف بخشی از داستان را لو میدهد) به این فستیوال مضحک میتوان یکسوم پایانی اثر را هم اضافه کرد که در آن بدون هیچ دلیل خاصی، به یکباره مورچهها یکشبه هزاران سال پیشرفت کردهاند و در نهایت، تکنولوژی چند دههزار سال جلوتر کانگ، توانایی مقابله با مردک مورچه ای و رفقای شورشیاش را ندارد و آنها با چند مشت و لگد و بذلهگویی و زندانی که با فشاردادن انگشت در و دیوارش باز میشود، به امپراتوری این شخصیت غلبه میکنند!
صحبت بیشتر درباره « Ant-Man and the Wasp: Quantumania» جایز نیست. قسمت سوم «مرد مورچه ای» چنان بیهویت و آشفته است که بهسختی میتوان آن را تا انتها نگاه کرد. اثری که هر بخش از آن شبیه یک نسخه مبتذل از فیلمهای دیگر همچون «جنگ ستارگان» است. فیلمی با دیالوگهای سطحی، موقعیتهای کمیک بهشدت زننده و در نهایت، پایانبندی فاجعهبار که علم و کوانتوم و هر مسئله علمی دیگر را سخره میگیرد و ثابت میکند که این یکی حتی مخاطبینش نوجوانان نیستند و مستقیماً برای نگارش قصه فیلم، ذهنیت رده سنی الف را زیر نظر داشتهاند!
نمره: 2/10
منتقد: میثم کریمی
به نظرم مارول استودیوز…شبیه خاندانه اصیلیه که به دست وراثهای نا اهلی افتاده و دارند ثروت خانواده رو به فنا میدن…اما تعجبم چنین ادمهای حرفه ایی در این شرکت و حتی والت دیسنی….تشخیص نمیدن چنین شر و ورهایی جواب نمیده؟و یا خودشون رو انچنان ارباب سینما می دونن که فکر می کنن می تونند سلیقه مخاطب رو الهام وار بچرخونن؟که البته تجربه این چند کار اخر نشون داد اشتباه می کردند…..
تاسف باره
درسته اکثر مخاطبین نوجوانان هستند ولی دلیل میشه اینقدر فیلم سطحی و پوچ باشه
این همه هزینه برای یه فیلمنامه چرند ؟
مرد مورچه ای و شزم فاجعه بودن
مارول داشت عالی مینواخت. حداقل تو گیشه. ولی تو فاز پنجم،فاز خود مارول هم عوض شد. فکر میکنه با تغییر بازیگرها میتونه روند قبل رو ادامه بده. ولی همه جابجایی هایی که تا الان داشته حکم مرگ اون کاراکتر رو داشته.(بیوه سیاه، هاک آی، بلک پانتر و…). شاید خیلی ها خوشحال شن از شکست مارول ولی یه حقیقتی که هست پشت این فیلم های به ظاهر مسخره مارول (بعضی هاش البته) اینه که چرخ سینما رو اینا میچرخونن. گیشه مهمه. امیدوارم مارول حداقل بتونه سرگرم کننده بودن فیلم هاشو ادامه بده
فیلم در شخصیت پردازی و نمایش قدرت واقعی شخصیت هاش به ویژه کانگ به شدت مشکل داشت. داستان کلیشه ای هم داشت که اگر کمی بیشتر بر روی ان کار می شد شاید می توانست با کمی پایین اوردن توقع قابل قبول می بود اما روند داستان سریع و غیر منطقی بود
ام سی یو بخاطر دوره ای که از ۲۰۰۸ شروع شد و تا ۲۰۱۹ هم ادامه پیدا کرد همیشه برام مورد احترام خواهد بود. مسیری که مارول از آیرونمن 1 تا اونجرز اندگیم طی کرد بدون تعارف با کسی میگم در تاریخ هالیوود و سینما یه شگفتی بود و در همون دوران بعضی از سریال هایی که حاصل قرارداد مارول و نتفلیکس بودن موفق شدن چند تا از سطح بالاترین سیزن های تلویزیونی تو تاریخ ژانر رو خلق کنند (سه فصل دردویل، فصل اول جسیکا جونز و بخش عمده پانیشر).
بخاطر اون دوران طلایی، حتی با اینکه عملکرد فاز چهار و فعلا پنج ضعیف بوده و فارغ از این که آینده چطور میشه، هرگز از اینکه روزی خودم رو مارول فن نامیدم پشیمون نیستم و نمیشم و تا جاییکه بشه بازم از مارول حمایت میکنم. اسم و پروفایلم هم همین میمونه تا این منظور بهتر رسیده بشه. بعلاوه مارول فن بودن فقط به دوست داشتن mcu نیست، اصلا خود مدیوم کمیک یا شخصیت های مارولی که توسط استودیو های دیگه (فیلم های اسپایدرمن مخصوصا ریمی در سونی یا مردان ایکس در فاکس) یا در مدیوم های دیگه (بازی اسپایدرمن و مایلز مورالس در پلی استیشن) به قدری خوب اقتباس شدن که خودش کلی جای طرفداری داره.
این دیگه واسه خردسالان هم نیست باید نوزادها تماشا کنن😅😅😂😂
من فکر نمیکنم بیزینس مدل مارول اگر به سمت خانه های سالمندان بره و مخاطب هدف رو افراد سالخورده بالای هشتاد سال قرار بده باعث بهبود وضعیت بشه اما بنظرم امتحانش ضرری نداره! میشه رابرت دنیرو رو با سی جی آی شصت سال جوون کرد و نقش یه هیتمن مافیای کیهانی رو بهش داد که میره صاحب یه مغازه ای تو فلان سیاره از فلان منظومه رو کتک میزنه! سه تا از این لباس سبز ها رو هم میاریم دست و پاشو بگیرن نیفته زمین و حرکاتش روان تر بشه که خب بعداً با سی جی آی حذف میشن