خلاصه داستان:
این فیلم داستان زنانی را روایت می کند که در سال 1359 در جریان آزادسازی خرمشهر، به مبارزه علیه نیروهای عراقی پرداختند و…
کارگردان:
منیر قیدی که پیش از این یک فیلم دیگر در ژانر دفاع مقدس به نام «ویلایی ها» ساخته بود که با استقبال تماشاگران مواجه شده بود. «دسته دختران» دومین فیلم این کارگردان محسوب می شود.
نقد فیلم «دسته دختران»:
در چند دهه گذشته آثار بسیاری درباره جنگ ایران و عراق ساخته شده که سهم زیادی از آن مربوط به آزادی خرمشهر بوده است. «دسته دختران» نیز با موضوع مقاومت مردم خرمشهر در روزهای سخت ابتدای انقلاب ساخته شده و داستان زنانی را روایت میکند که پابهپای مردان در این نبرد میجنگیدند. این ایده اولیه درخشان است؛ چراکه کمتر در سینمای دفاع مقدس بحث حضور زنان در جنگ مطرح شده است. اما این ایده اولیه با یک فیلمنامه بسیار بد و اجرای بدتر، تبدیل به اثر ضعیفی شده که نمیتواند تأثیری در ذهن مخاطب بر جای بگذارد.
یکی از مهمترین ارکان ساخت فیلم درباره جنگ، ساخت شخصیت و قهرمان در داستان است. حتی اگر این ایده را کنار بگذاریم که در جنگ ایران و عراق، یک ملت قهرمان بوده و نیازی به قهرمانپروری به سبک سینمای غرب نیست، اما نمیتوان این رویکرد را انکار کرد که تماشاگر برای تماشای فیلم نیاز به شخصیتها و کنشها و کشمکشهای درام دارد تا بتواند قصه را دنبال کند. اتفاقی که در «دسته دختران» رخ نمیدهد و ما با زنانی مواجهیم که هیچکدامشان هویتی ندارند و تماشاگر تا انتهای داستان هم چیزی در مورد آنها و انگیزههایشان از حضور در جنگ و سرسختیشان نمیداند.
رهبر اصلی گروه که نیکی کریمی نقش آن را ایفا میکند، فرزندانش را در اثر یک حادثه در جنگ ازدستداده و حالا قصد دارد با حضور در خط مقدم، به شکلی خود را آرام یا حتی مجازات کند. دیگر شخصیتهای داستان هم هرکدام تعریف یک خطی از حالوروز خود دارند و فیلم هیچ تلاشی برای گسترش شخصیتپردازی آنها انجام نمیدهد. ازاینجهت است که همراه شدن آنها با یکدیگر و اهداف مشترکشان برای تماشاگر اهمیتی پیدا نمیکند؛ چراکه پیشازاین شخصیتی ساخته نشده تا تماشاگر به آن اهمیت دهد و حتی نگران سرنوشتشان باشد. کارگردان در «دسته دختران» بهجای توجه به شخصیتها، صرفاً به کلیشههای سینمای دفاع مقدس که 4 دهه پیش شکلگرفته بودند روی میآورد و سعی میکند با استفاده از اسلوموشنهای متعدد و بهتصویرکشیدن شهدا، احساسات تماشاگر را برانگیزد؛ رویکردی که برای سینمای مدرن و البته تماشاگر امروز، شاید دیگر تأثیر سالهای گذشته را نداشته باشد.
جدا از ضعفهای فیلمنامه در پرداخت به زنان در جنگ، «دسته دختران» در بخشهای تکنیکی هم با مشکلات عدیدهای مواجه است. فیلم به شکل عجیبی تأکید بر استفاده از نماهای نزدیک و تکنیک دوربین روی دست دارد که باعث میشود قاب فیلم نه سینمایی بلکه تلویزیونی باشد. جنگ در «دسته دختران» جز چند مورد کوچک، صرفاً در پسزمینه روایت میشود که این رویکرد اگرچه ایرادی ندارد؛ اما زمانی که کارگردان قصد بهتصویرکشیدن حقیقت تلخ جنگ و کشتهشدگان را دارد، دچار تناقض میشود. خردهروایتهای فیلم هم کاملاً بیسروته است، مانند ماجرای همسر یکی از زنان که نه میدانیم چرا در ابتدا مانند زورگیرها رفتار میکند و نه چرا در انتها فداکار میشود!
جدا از مشکلات فیلمنامه، باید گفت که «دسته دختران» از حیث بازیگران نیز ضربهای اساسی خورده است. جایی که بدترین انتخابهای ممکن را برای حضور در مقابل دوربین داشته و نتیجه چیزی نزدیک به فاجعه است. نیکی کریمی بهعنوان بازیگر اصلی فیلم، احتمالاً بدترین بازی کارنامه هنریاش را در این فیلم انجام داده است. بازیگری که در لحظاتی از فیلم سعی میکند به زبان جنوبی صحبت کند؛ اما چندثانیهای بیشتر طول نمیکشد که به سراغ لهجه فارسی میرود و این ترکیب آزاردهنده تا انتهای فیلم تماشاگر را همراهی میکند. دیگر بازیگران فیلم از جمله فرشته حسینی و پانتهآ پناهی هم وضعیت بهتری ندارند و ضعف شخصیتپردازی و عدم تلاش برای شبیه بودن به افراد بومی، فیلم را از حیث بازیگری تنزل داده است.
«دسته دختران» فاقد هرگونه ویژگی است که بتواند توجه تماشاگر امروز را به سمت دفاع مقدس جلب کند. صرفاً، ساخت یک فیلم جنگی بهخودیخود باعث اتفاقی جدید در سینما نمیشود و توجه به تکنیک، فیلمنامه و البته تماشاگر امروزیست که میتواند موفقیت فیلم را تضمین کند. 3 عاملی که «دسته دختران» به هیچکدام از آنها توجه نکرده و فیلمی را روانه سینما کرده که حتی با متر و معیارهای سینمای دفاع مقدس در دهه 60 هم نمیتواند اثر قابلتوجهی باشد؛ چه برسد به مخاطب امروز سینما که خاطرهای از جنگ ندارد تنها پل ارتباط او با مقاومت آن روزها، فیلمی مثل «دسته دختران» است که ضعیف و فراموششدنی است.
نمره: 3/10
منتقد: میثم کریمی
جدا از بازی بد نیکی کریمی،بنظرم فیلم خوبی بود،چیزایی داشت که کمتر دیده میشه،مثل سرباز بزدل،دختری با فرهنگ قبل از انقلاب که تو سپاه دانش بوده،چشم چرونی وسط جنگ و…
فیلم اشکالات فیلمنامه ای دارد اما باید اعتراف کنم تا قبل این فیلم در هیچ فیلم و مستندی عمق فاجعه تصرف خرمشهر را اینجور ندیده بودم و بلایی که سر مردم آنجا آمده رو به این روشنی درک نکرده بودم..کارگردان خانوم و دومین فیلمش هست و در این زمینه بخصوص در نیمه دوم فیلم عالی کارکرده..بگذریم که حتما گروه سازنده مشکلات فراوانی داشته با سانسورچی های ارشاد..خانومهایی وسط میدانی کاملا مردانه که حتی نمیتوانی نشان بدهی رزمنده ای حرف نامربوطی به آنها بزند.مردانی که برای شهادت آمده اند مگر میشود حتی لحظه ای اسیر هوای نفسانی شوند! یا خانومی اگر مجروح شود و تیری به پا یا بازوش بخورد چطور میشود آن قسمت رو نشان داد؟!
به هر حال کارگردان ریسک زیادی کرده برای انتخاب موضوع و بخواهیم نیمه پر لیوان را نگاه کنیم فیلم نوید حضور کارگردانی کاربلد را در حوزه دفاع مقدس میدهد که باید از آن استقبال کرد. باتشکر
و بازهم توهم فیمنیست ها و نخود هر آش کردن خودشون در همه مسائل و توهم خودبرتر پندارانه زنانه و توهین آشکار به مردها (مردها ترسو قمار باز و …)
شما جدی جدی این فیلم روکه فقط و فقط به نیت این که یک پول تپلی بین یک جماعت رانت خواری تخس بشه، ساخته شده نقد میکنی؟