وضعیت فیلم «Madame Web» در میان آثار اَبَرقهرمانی که در چند سال اخیر روانه سینما شدهاند، عجیب و منحصربهفرد است. محصول جدید سونی به طور مشخص فاقد فیلمنامه است و این کمبود در تمام لحظات فیلم قابلمشاهده است. به نظر میرسد که نویسندگان فیلم ابداً ایده و برنامهای برای روایت قصهشان درباره شخصیت وب نداشتهاند و تمام فیلمنامه را طی چند روز به نگارش درآورده و تصمیم گرفتهاند آن را بدون چَکُش کاری، به سونی دهند تا نسخهای سینمایی بر اساس آن بسازد.
در این فیلمنامه نه شخصیتی ساخته میشود و نه قصه جذابیتی دارد که بتواند تماشاگر را پای اثر نگه دارد. شخصیت کسندرا وب، یکی از عجیبترین شخصیتهای اَبَرقهرمانی است که نسخه سینمایی بر اساس آن ساخته شده است. شخصیتی که دیالوگهای سطحی به همراه رفتار غیرمنطقیاش، خیلی راحت در همان دقایق ابتدایی باعث تعجب مخاطب میشود و رویکرد عجیبتر فیلمنامه در ایجاد مسیر توسعه برای قصه، وضعیت را بهمراتب بغرنجتر میکند.
«Madame Web» خِشت اول را همان ابتدای کار اشتباه بنا میکند. جایی که شخصیت اصلی داستان بیخود و بیجهت به یکباره تصمیم میگیرد سه دختر را از مهلکه نجات دهد و حتی در این مسیر، دست به سرقت تاکسی بزند. سازندگان احتمالاً برای چینش منطقِ کمک کسندرا به دختران، مقدمه فیلم را مدنظر داشتهاند که طی آن این شخصیت در گروه امداد فعالیت میکرده، اما در همان مقدمه هم کسندرا انسان فداکاری معرفی نمیشود!
اما شاهکارِ سازندگان نه حتی آشنایی و همراه شدن کسندرا و سه دختر دیگر، بلکه دو سوم پایانی فیلم است که در آن انواع و اقسام حفرههای فیلمنامه، یکی پس از دیگری در مقابل دوربین ظاهر میشوند. شخصیت شرور داستان در فیلم «Madame Web»، بهراحتی قابلیت تبدیلکردن فیلم به یک کمدی محض را دارد. این شخصیت که فیلم بهشدت سعی دارد او را منحصربهفرد نشان دهد، در اتاقخوابش چندین مانیتور به همراه یک زن قرار داده و ظاهراً کل کشور را از طریق همین چند مانیتور رصد میکند!
در این اتاق و چند مانیتورش، تکنولوژی تعبیه شده که میتواند از طریق دوربینهای شهری در یک نگاه، افراد را شناسایی کند. اما مشخص نیست که اِشراف اطلاعاتی او چطور شامل ماشین دزدیده شده و شناسایی پلاک آن از طریق دیتابیس سازمان تاکسی یا حتی پلیس محلی نمیشود! فارغ از تمام موارد مطرح شده، اصلاً مشخص نیست که مشکل این شخصیت با دنیا و آدمهایش چیست! او دیوانه است؟ مجنون است؟ عاشق است؟ مشنگ است؟ فیلم هیچ پاسخ مشخصی به این سؤالات نمیدهد. مشکلات منطق به حدی در فیلم زیاد است که پرداختن به آن احتمالاً منجر به نگارش چندین صفحه مجزا خواهد شد!
نکته جالب درباره شخصیت اصلی داستان که داکوتا جانسون نقش آن را ایفا می کند، این که پس از مشاهده قتلعام شهروندان و خرابیهای فراوان و درحالیکه جان افرادی که نجات داده در خطر است، ناگهان تصمیم میگیرد به خارج از کشور سفر کند و در پی رازی باشد که فکر میکند مادرش سالها از او مخفی کرده است! در واقع او بهصورت قانونی و از مسیرهای مشخص، از کشور خارج میشود؛ اما شخصیت منفی داستان با چند مانیتور و سیستم اسکن ثانیهای صورت نمیتواند او را بیابد!
شاید بتوان گفت که نگارش فیلمنامه «Madame Web» و مهمتر از آن، پذیرش چنین فیلمنامه عجیبوغریبی، یک بدعت جدید در ساخت آثار اَبَرقهرمانی به شمار میرود که حالا پس از هر رونمایی از یک فیلم جدید در این شاخه، میتوان گفت مرزهای ضعف در سینمای بدنه و پر هزینه هالیوود را بهراحتی جابهجا میکند. ژانری که این روزها سازوکار مشخصی برای مخاطبین پرتعداد خود ندارد و به جهت طمع فراوان، به هر شکلی که امکان دارد، سعی دارد اثری در ژانر اَبَرقهرمانی روانه سینما کند تا درآمد بالایی کسب کند. باید منتظر ماند و دید که آیا فروش ناامیدکننده «Madame Web» میتواند سیاست عرضه تنظیم بازار آثار قهرمانی را تغییر دهد یا این قصه ادامه خواهد داشت!
نمره: 1/10
منتقد: میثم کریمی
نه خانمای مادام وب نقشه ی شما برای فروش بیشتر که با لباس پوشیدنتون انجامش دادید (در مراسم گشایش فیلم)
بدرد سینمای خودتون نمی خوره این کارا بدرد اینجا می خوره تازه با دوز کمتر
تهیه کنندتون هم با چهارتا خبرگزاری و روزنامه(که همه می دونیم کی هستن) همدستی میکنه
و اونا هم میگن وا اخلاقا وا عفتا وا مذهبا
تا فیلم شما بیشتر بفروشه.
خبرگزاری های دیگه پوشش می دن . فیلمتون هم دو تا نسخه داره
با سانسور و بی سانسور
(تازه اونایی که با سانسور می بینن بی سانسورشم می بینن)
یه پلاتفرم قانونی براتون می فروشه یه نمایندگی مخفی هم می زنه تو تلگرام که یعنی غیر قانونی
(دقیقا مث صنعت نشر که نشرهای گنده
بازار کتاب افست و بی سانسور دست خودشونه. مقاله کاسبان سانسور رو بخونید که جایزه جهانی هم گرفته و نشون می ده وزارت ارشاد از سانسور بیشترین سود رو می بره)
خلاصه که از دیدن خانم جانسون خیلی خوشحال می شویم
سال نو مبارک
طرف وقتی پست درمورد الهام چرخنده هست مدافع حقوق زنان هست و از درد زایمان میگه، وقتی درمورد زنان بازیگر غربی میگه اونوقت اولیویا کولمن بازیگر نیست، مارگو رابی با چشم آنچنان و موی آنچنان نمیتونه مخاطب جذب کنه (فیلمی که فروش ۱.۴ میلیاردی داشته قابل توجهتون که البته من از اون فیلم به شخصه خوشم نمیاد) و بازیگران مادام وب نیازمند یه مقدار آتش به اختیاری و ماست پاشی هستند!!!
من واقعاً نمیدونم با پروژه روبرو هستیم یا صرفا یه کاراکتر علاف ولی چیزی که میدونم اینه که این جماعت و این تفکر فهمیده که فرهنگ سیگما بازی و اندرو تیت بازی از جمله راه های خیلی موثرتر برای لایک گرفتن در فضای مجازی هست. امثال mmm رو به شخصه خیلی بیشتر ترجیح میدم!
سال نو مبارک
والا من درست متوجه نشدم
من اگه نظری راجع به بازیگران مادام وب دادم اصلا منظورم این نیست حق پوششون دست خودشون نباشه.
همونجایی که حق پوشش آزاده ریاضی و فیزیک در اوجه . وصدا سیما فیلمای اونارو چهل و پنج ساله پخش می کنه و بهترین کتابای حوزه اندیشه از اونجان نه اینجا.
من منظورم این بود اگر اونا با این پوشش می خوان فیلمشون فروش بره
توی آمریکا اینجوری نیست
مثلا فیلم عشق از گاسپار نوئه توی نت فلیکس اومد که مشترک جهانی داره و فروشش خوب شد . اونم توی کرونا
ولی توی آمریکا اصلا و ابدا استقبال نشد
حالا اگه اینجا بود پرفروشترین فیلم تاریخ ایران می شد
نمی دونم منظورت با من بود که البته فکر نکنم.
ولی من با نظرت مشکلی ندارم
کلا جز قضیه ابر قهرمانی ها همواره بانظرهات موافق بودم
منظورم که مشخصه با شما نبود
خودش میدونه با کی بود!
احتمال زیاد هوش مصنوعی فیلمنامشو نوشته
و نام نویسندگان برای فیلم یه پوششه
صد رحمت به موربیوس!
حداقل حواشی و شوخی ها با اون فیلم کلی محتوای طنز ایجاد کرد
این فیلم انقدر بد بود که حتی لباسهای ناجور بازیگران زنش توی افتتاحیه هاش هم نتونست توجه کسی رو جلب کنه