خلاصه داستان «ملاقات با جادوگر»:
آرش (امیر مهدی ژوله) قصد دارد به هر طریقی، پاسپورت آمریکا را دریافت کند و در این راه از پدرش که یکی از مسئولین بلندپایه مملکت است تقاضای کمک میکند؛ اما راه به جایی نمیبرد. آرش در ادامه با دختری آشنا میشود که پاسپورت آمریکا دارد و بهتازگی به ایران آمده و…
کارگردان:
حمید بهرامیان که سالها در تلویزیون فعالیت داشته و آثاری همچون «سقوط یک فرشته» و «چوبخط» را در کارنامهاش ثبت کرده است.
نقد فیلم «ملاقات با جادوگر»:
«ملاقات با جادوگر» یکی از عجیبترین آثار کمدی سالهای اخیر در سینمای ایران به شمار میرود. اثری که میتوان فیلمنامه آن را در کلاسهای آسیبشناسی مرتبط با فیلمنامه یا صنعت فیلمسازی مورد بررسی قرار دارد و به هنرجویان در خصوص تبعات چینش چنین ساختاری در فیلمسازی هشدار داد.
به شکل عجیبی، چنانچه شما سکانسهای فیلم «ملاقات با جادوگر» را بدون توالی در کنار یکدیگر قرار دهید، بعید است که تغییر محسوسی در وضعیت فیلم به وجود بیاید! در واقع به نظر میرسد که این فیلم متشکل از سکانسهای بی ربطی است که در زمانهای مختلف فیلمبرداری شده و در کنار یکدیگر قرار داده شده تا یک فیلم بلند سینمایی را تشکیل دهد. از جمله سکانسهای عجیب این فیلم، سکانسهای مرتبط با طالبان یا مواد مخدر است که کلاً هیچ ارتباطی با محتوای فیلم ندارد!
منطق روایی نیز یکی دیگر از آفتهای فیلم به شمار میرود. هیچکدام از موقعیتهای فیلم، حتی زمانی که بتوان برچسب کمدی فانتزی هم به آن زد (که نمیتوان زد!)، از لحاظ منطقی توانایی متقاعدکردن تماشاگر را ندارد. مشخص نیست که چرا باید دزدی که تمام دنیا به دنبال آن است ناگهان از صندلی عقب ماشین بلند شود و سپس به کافه عمومی در بهترین نقطه شهر برود! به همین این موارد، سکانس جلسه با چینیها را هم باید اضافه کرد که سطح طنز را در حد و اندازههای آیتمهای تلویزیونی دهههای گذشته صداوسیما تنزل داده است.
به ضعفهای فیلم «ملاقات با جادوگر» باید بازی بد بازیگران را هم اضافه کرد که در صدر آنها، نام امیرمهدی ژوله میدرخشد. ژوله که نویسنده فیلم نیز محسوب میشود، در نقش اصلی فیلم به حدی بد است که بهراحتی میتواند وضعیت فیلم را چند درجه بحرانیتر کند! ژوله به شکل عجیبی، هیچ میمیک صورتی ندارد و بهاینترتیب، نه غم، نه خوشحالی، نه ترس و نه هیچ حس دیگری در چهره او مشخص نیست! حضور ژوله در نقش اصلی بهتنهایی «ملاقات با جادوگر» را از لحاظ بازیگری به عقب رانده است.
نقد ویدئویی فیلم «ملاقات با جادوگر » را در ادامه ببینید:
«ملاقات با جادوگر» همانطور که ذکر شد، یکی از بدترین کمدیهای سال به شمار میرود. اثری که میخواهد از آقازادهها و مسئولین مملکت انتقاد کند؛ اما خودش هم میداند که تنها در شرایطی اجازه این کار را دارد که یک کاریکاتور کاملاً بیخاصیت و خنثی از وضعیت ترسیم کند. «ملاقات با جادوگر» حتی زمانی که تصمیم میگیرد فارغ از موارد سیاسی، اثری بامزه باشد هم درجا میزند و جنس شوخیهایش دقیقاً همانهایی است که در برنامههای تلویزیونی مانند «هندوانه» نمونه آن را دیده بودیم.
نمره: 1/10
منتقد: میثم کریمی
توی تیتراژ پایانی علیرضا خمسه رو زده پدر توفیق در صورتی که توی فیلم توفیق کارمندش بود و آرش پسرش نفهمیدم دلیلش چی بود یعنی توفیق پسر علیرضا خمسه توی فیلم بود ولی خودش نمیدونست
در تیتراژ سوتی داده بودن
فیلم که نه ولی آشغال خوبی بود مخصوصا با حضور آقای ژوله به عنوان نویسنده و بازیگر توانمند که هم با نویسندگیش و هم بازیگریش یه تنه ….به اثر ،
اتفاقا فیلم خوبی بود
سلام حالم به هم خورد ژوله فیلم نابود کرد کلی سرمایه گذاری رو ژوله بابا آخه حدخودت ببین توباید شخص سوم یا چهارم با کمترین دیالوگ باشی یعنی فیلمویه تنه نابود کرد اون موقع توخندوانه همه بخاطره که تازه بچه دارشده بودی وپول نداشتی کمک کردن یا پشت صحنه نویسنده گیتو کن یا فیلم های درحدچندسکانس ضعف فیلم ژوله بود
باسلام چرت ترین فیلم سالهای اخیر
بنظرم کمدی و خوب بود ، من که خوشم اومد
سلام.هر که بره این فیلمو هم پولشو ریخته دور هم وقت گرانبهاشو از دست داده فیلمی بی مزه که به زور می خواهد فروش کنه.این ماهواره هم شده کاسه داغ تر از اش پول تتبلیغشو می خوره روشش اینه از کل فیلم بی مزه یک ۵ ثانیه رقص نشون می ده قزع می شه تماشگر هم فکر می کنه کل فیلم همینا بعد می ری می بینی ۸۹ دقیقش همه میخ تو سالن نشستن می گن بی مزه با این فیلماشون
فیلم مزخرفی بود.تعجب می کنم که چنین فیلمی 11 میلیارد تومن فروش کرده. صحنه بن لادن هم کاملا بی ربط و فقط برای گذاشتن عکس ژوله با تیپ بن لادن در پوستر ساخته شده بود.
گاف جالب فیلم هم در تیتراژ آخر فیلم معرفی علیرضا خمسه به عنوان پدر توفیق بود، که نشون میده سازنده تیتراژ حتی یک بار هم فیلم را ندیده است.
اون هستی مهدوی فره ؟؟ با اختلاف بدترین بازیگر ایران حتی بدتر از مهناز افشار 🤢🤢🤢🤢🤢🤢
ژوله همچین چیزی نوشته؟
هنرمندای ایران رو با ده بیست سال قبلشون مقایسه میکنم واقعاً اوج میزان اُفت هنر رو میبینم
ژوله؟ هنر؟ این بابا بیست سال قبل هم مشابه همین پرت و پلاها رو در نشریه چلچراغ می نوشت
فیلم مزخرف و زباله ای بود ؟
قطعا فروشش تضمین شدس
علی رغم حضور بازیگران مطرح،متأسفانه فیلم خیلی بدی بود!
چه نقد درستی،تشکر
پاراگراف آخر رو واقعا خوب نوشتید
اگه همینقدر فیلم زباله و مزخرفی که میگید باشه
پس فکر کنم فروش فوقالعاده ای کنه
ژوله بعد از موفقیت در مسابقه خندوانه الکی توسط خودش و دوستان رسانه ایش باد شد و طبیعتا بادکنک دیر یا زود می ترکد.